محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: رقابتهای بینالمللی فوتبال در ردههای سنی پایه در سال جاری به پایان رسیده و تا مدتها خبری از این رقابتها با حضور تیمهای ملی کشورمان در عرصه برون مرزی نخواهد بود، این در حالی است که برنامهها و اردوهای تیمهای ملی ردههای سنی فوتبال ایران هم طبق معمول گذشته در نبود برنامه مسابقات، تعطیل شدهاند و خبری هم از فعالیت این تیمها در حال حاضر مطرح نیست! در هر صورت عادت کردهایم در نزدیکی یک رویداد یا رقابت بینالمللی، اخباری را مبنیبر تشکیل اردوهای تیم ملی بشنویم. در تیم ملی بزرگسالان، حداقل به واسطه فیفادی هم که شده، در سال چند اردوی داخلی یا خارجی را برگزار میکند اما در تیمهای پایه این خبرها مطرح نیست.
در این بین تیم ملی نوجوانان ایران بعد از نتایج مطلوبی که آبان ماه گذشته همراه با حسین عبدی در جامجهانی کسب کرد به کار خود پایان داده و به تازگی خبر جدیدی از فعالیتهای این تیم منتشر نشده است. البته شنیده میشود این تیم با نفراتش و همان کادرفنی تیم ملی نوجوانان قرار است به تیم ملی جوانان منتقل شوند هرچند مدتهای زیادی از این شایعه سپری شده و خبری از اجرای این طرح یعنی انتقال مربیان نوجوانان به تیم ملی جوانان نیست.
همچنین تیم ملی جوانان که پیش از این با هدایت صمد مرفاوی در مسابقات قهرمانی آسیا ناکام مانده و به جمع چهار تیم برتر و مسابقات جامجهانی نرسیده بود، بعد از این مسابقات همراه با علی دوستیمهر بهعنوان سرمربی جدید و البته موقت، خرداد ماه امسال راهی مسابقات کافا شده و عنوان نایبقهرمانی این رقابتها را به خود اختصاص داد. درخصوص این تیم هم مدتها خبر از حضور عبدی در این تیم مطرح بود اما اخیرا ماجدی در این مورد اعلام کرد: «اینطور نیست که ایشان از نوجوانان به جوانان بیاید. گزینهها هنوز مشخص نیست. ما هم علاقه داریم بهترین مربیان به تیمهای پایه بیایند اما اولویت آنها مربیگری در لیگها است. من اعتقاد دارم سوای مباحث مالی عشق باید در وجود مربی باشد تا در چنین ردههایی کار کند. دنبال این هستیم با بهترینها به توافق برسیم. » از سوی دیگر نیز مجید جلالی مدیرفنی فدراسیون فوتبال ایران درباره روند طولانی شدن انتخاب سرمربی برای تیم ملی جوانان به تازگی گفته است: «برای این کار کمیته فنی تشکیل دادهایم و هدفمان این است که ظرف مدت دو هفته به جمعبندی نهایی برای انتخاب سرمربی جدید تیم ملی جوانان دست یابیم. ما در کار خود عجله نخواهیم کرد و شایستهترین فرد بهعنوان سرمربی انتخاب میشود. تعداد زیادی اسامی برای انتخاب سرمربی تیم ملی جوانان در حال بررسی است و بهزودی پس از مشخص شدن اعضای کمیته فنی سرمربی تیم معرفی خواهد شد.»
در تیم ملی امید هم وضعیت خیلی بهتر از سایر تیمهای ملی ردههای سنی نبوده و اردوهای این تیم هم بعد از افتضاحاتی که در دو رقابت اخیر در مقدماتی المپیک و بازیهای آسیایی به ثبت رسید، تعطیل شده و خبر جدیدی هم درباره این تیم منتشر نشده است. همه اینها در حالی هستند که به چشم برهم زدنی نوبت رقابت هر یک از این تیمها فرا رسیده اما خبری از فعالیت آنها مطرح نیست و مشخص هم نیست چه زمانی فدراسیون فوتبال قرار است دست به کار شده و تا قبل از برگزاری رقابت هر تیم، از مدتها قبلتر تکلیف این تیمها را مشخص کند.
از نمونههای مشخص این دسته از تیمها، میتوان به تیم ملی امید اشاره کرد که هر بار در آستانه مسابقات مهمی مانند مقدماتی المپیک یا بازیهای آسیایی تشکیل شده و هر بار نیز این تیم جز ناکامی حاصل و دستاورد دیگری نداشته است. جالب اینکه این مصادیق هرگز تبدیل به عبرت و درسی برای تجربه اندوزی برای مدیران و تصمیم گیران فدراسیون فوتبال و اعضای هیاترئیسه نشده و هر بار بدون اینکه از گذشته درسی بگیریم و البته بدون توجه به پرورش درست استعدادها و توجه به پایهها، همان مسیر را رفته و باز هم بدون کسب موفقیتی کار را به پایان میرسانیم.
در این بین شاید هم به موفقیتهای مقطعی مثل برتری مقابل برزیل در جامجهانی نوجوانان دل خوش کرده و میخواهیم برای 4 سال نان همین نتیجه را بخوریم. البته وقتی رئیس فدراسیون فوتبال در بین خندههای فوتبالی ملت، برد مقابل برزیل را هم شمارش میکند؛ این یعنی با همین برد، کار تیم ملی در این رقابتها با فتح قله رویاهایمان به پایان رسیده و دیگرانگیزهای برای ادامه کار باقی نمانده است.
عبدی: با کار مقطعی نمیتوان انتظار موفقیت داشت
حال اینکه چرا چنین اتفاقی همواره رخ میدهد، چرا از گذشته درس نمیگیریم، چرا در دقیقه 90 مدام تیم هایمان را تشکیل میدهیم، چرا به فکر استعدادیابی درست و حسابی نیستیم و پاسخ به دهها چرای دیگر، مربیانی که در ردههای سنی کار کردهاند یا مدیران فدراسیون بهتر بتوانند به آنها پاسخ بدهند. در این خصوص حسین عبدی سرمربی تیم ملی نوجوانان به فرهیختگان گفت: «من به صورت کلی عقیدهام را میگویم و نمیخواهم به سیاستهای کلان فدراسیون یا تصمیماتی که گرفته میشود، ورود کنم. بنابراین در این خصوص به نظرم اگر این موضوعات را به صورت مقطعی ببینید من هم با شما هم عقیده هستم که به صورت مقطعی نمیشود کار را به جلو برد یا حتی منطقی جلو برد. اما اگر بهعنوان آن را بهعنوان پروسه شکلگیری تیمهای مختلف ببینیم، یعنی اینکه در سالهای متمادی این تیمها بتوانند پشت به پشت و سال به سال بالا بیایند و همدیگر را پوشش بدهند، میتوانند آینده بهتری را رقم بزنند. بنابراین باز هم تاکید میکنم که با کار مقطعی نمیتوان انتظار موفقیت را داشت.»
کفاشیان: استعدادیابها هم مقصر هستند
علی کفاشیان رئیس سابق فدراسیون فوتبال نیز در این مورد به«فرهیختگان» گفت: «اتفاقا در زمان ما بهطور مثال علی دوستیمهر از 365 روز سال، حدود 200 روز تیمش را در اردو نگه میداشت و دائم کار میکرد و سعی میکرد بازیکنانش را همواره آماده نگه دارد. در هر صورت بحث مهمترین بخش تیمهای پایه را باشگاهها تشکیل میدهند و این باشگاهها هستند که باید بچهها را از سنین کودکی وارد چرخه تمرین و مسابقات کنند. این باشگاهها هستند که 10 درصد از بودجه خود را باید خرج تیمهای پایه خود کنند. آنها باید تیمهای پایه را تقویت کرده و مدارس فوتبال تشکیل بدهند. در این بین وظیفه فدراسیون به این موضوع برمی گردد که باید با یک استعدادیابی درست این سرمایهها را به مسیر درستی بکشاند. درنهایت هم از این استعدادها یک تیم ملی مقتدر را تشکیل بدهد. ما در تمام ردههای سنیمان باید تیم ملی داشته باشیم و باید دائم برای آنها اردو ادامه داشته باشد.»
وی در پاسخ به این سوال که تداومی درمورد فعالیتها و برنامههای تیم ملی وجود ندارد اظهار داشت: «این عدم تداوم میتواند جنبهها و دلایل مختلفی داشته باشد. در هر صورت باشگاهها خودشان در چرخه مسابقات هستند و گاه نمیتوانند در برهههای مختلف بازیکنانشان را به تیمهای ملی بدهند. تیمهای ملی اصولا فقط برای رویدادها آماده میشوند و گاهی تداخل برنامهها باعث میشود که در طول سال و در سایر برهههای دیگر نتوانیم اردوهایمان را تشکیل بدهیم. این در حالی است که لیگهای ردههای سنی از حساسیت و فشردگی برنامههای بزرگسالان برخوردار نبوده و به همین دلیل میتوانیم خیلی زودتر اردوهای تیم ملی را تشکیل داده و فعالیتهای آنها را آغاز کنیم.»
کفاشیان گفت: «در هر صورت همه اینها موقعی به نتیجه میرسند که یک تشخیص و استعدادیابی درست داشته باشیم. ما استعدادیابهای ضعیفی داریم. الان در خیلی از استان هایمان بچههای بااستعداد و توانمندی داریم اما واقعا کسی آنها را نمیبیند اما 4 نفر که یک آشنایی دارند یا شانسی یکی آنها را جایی پیدا میکند اینها فقط به ردههای باشگاهی و گاها ملی میرسند. شاید از جمعیت آماری یک میلیونی از استعدادهای خوبی که داریم فقط 10 هزار نفر دیده میشوند و مابقی میسوزند و هدر میروند. استعداد این دسته از بین رفته و ناامید میشوند و کار را ول میکنند و میروند. این مشکل تیمهای ماست که سیستم درستی برای استعدادیابی و پرورش این بچهها در تیمهای پایه نداریم. اینها همه مشکلاتی هستند که در تیمهای ملی ردههای سنی وجود دارند و باعث میشوند تا اردوها و فعالیتهای آنها در طول سال تعطیل شوند.»
رئیس سابق فدراسیون درباره اینکه به نظر میرسد تمام توجهات در فدراسیون به تیم ملی معطوف میشود گفت: «اتفاقا این غلط است و اصل کار این است که به سایر تیمهای ملی ردههای سنی توجه کنیم. امروز اگر سرمربی تیم ملی میخواهد بازیکن جوان و استعدادها را برای تیم ملی تشکیل بدهد، واقعا باید آنها را از کجا پیدا کند؟ مگر جز این است که آنها را باید از باشگاهها پیدا کند؟ خود همین باشگاهها هم از مدارس فوتبال و تیمهای ردههای خود بازیکنانشان را تامین میکنند. بنابراین باز هم تاکید میکنم که مشکل اصلی در این چرخه به استعدادیابی ضعیف برمیگردد تا جایی که به نفراتی که داریم اکتفا میکنیم و به بیشتر از آن نمیپردازیم، درحالیکه باید سرمایهگذاری بالایی در زمینه استعدادیابی داشته باشیم تا بتوانیم در نتیجهگیری تیمهای پایه و به تبعیت از آن در تیم ملی هم موفق عمل کنیم.»
بنابراین پرواضح هست که مسائلی نظیر استعدادیابیهای ضعیف در کنار عدم همکاری باشگاهها با تیمهای ملی، نداشتن کمپها و زیرساختهای مناسب برای توسعه و پرورش استعدادها و در رأس همه آنها نداشتن برنامههای مدون و منظم برای تیمهای پایه باعث شده است تا کار در این بخش به صورت درهم و برهم و بدون نظم خاصی پیش رفته و درنهایت عاملی باشد بر نتیجه نگرفتن تیمهای ردههای سنی در رقابتهای بینالمللی.