میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بینالملل: با کنارهگیری نیکی هیلی از رقابت برای کسب نامزدی ریاستجمهوری، حضور ترامپ در انتخابات 2024 ریاستجمهوری ایالات متحده به نمایندگی از جمهوریخواهان کاملا مسجل شد و با توجه به نامزدی بدون دردسر بایدن از جانب دموکراتها، اکنون باید یک بار دیگر شاهد رقابت انتخاباتی تکراری میان این دو نفر باشیم. اما پیروزی مجدد دونالد ترامپ در رقابت درونحزبی جمهوریخواهان این سوال اساسی را در اذهان به وجود آورده که به راستی چرا شخصی که به زعم بسیاری میتواند دشمن دموکراسی و لیبرالیسم لقب بگیرد و با چندین مورد پرونده حقوقی و کیفری و سوابق ناخوشایند سیاسی، اجتماعی و حتی اخلاقی مواجه است، توانسته در عرصه سیاست آمریکا باقی بماند و محبوبیت رازگونه خود را تداوم بخشیده و حفظ کند؟ در همین راستا «سایمون جنکینز» تحلیلگر و مقالهنویس روزنامه گاردین در روزهای اخیر تحلیلی ارائه داده که حاوی نکات مهمی در دو حوزه است؛ نخست ریشهیابی دلایل و عواملی که موجبات تداوم محبوبیت ترامپ در ایالات متحده را فراهم آورده است و دوم چرایی عدم درک مردم دیگر کشورها و بهخصوص بریتانیاییها نسبت به مواضع مردم آمریکا نسبت به دونالد ترامپ.
آمریکاییها دیوانه شدهاند؟
بدون تردید ترامپ نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری امسال آمریکا خواهد بود. در عین حال او اکنون حتی از شانس برنده شدن در انتخابات هم برخوردار است. من مطمئن هستم که این چشمانداز برای بیشتر خوانندگان روزنامه گاردین و احتمالا برای اکثریت بریتانیاییها دلهرهآور است. بریتانیاییها همان ملتی هستند که برای آمریکاییها تولد و زبانشان را به ارمغان آورده و طی قرون گذشته دوست و محافظ آنها بودند و البته اکنون این گونه تصور میکنند که دوستانشان دچار جنون شدهاند. بریتانیاییهایی که ایالات متحده را میشناسند از اینکه تعداد کافی از رایدهندگان ممکن است دوباره ترامپ را برای حکومت انتخاب کنند، آن هم پس از تجربه سالهای 2017 و 2021، دچار شگفتی شدهاند. این آمریکاییها چگونه آدمهایی هستند؟ آنها چطور میتوانند اینگونه نسبت به تقصیرات وی بیتفاوت باشند درحالیکه قانون او را تحت تعقیب قرار میدهد، شایعات او را به استهزا میگیرند و مفسرانی که هر کلمهای را که از دهانش بیرون میآید، تفسیر میکنند، تحقیر و تمسخر میکنند؟
حامیان و دشمنان ترامپ چه کسانی هستند؟
پاسخ این است که آمریکاییهای حامی ترامپ آنانی نیستند که بیشتر بریتانیاییها میشناسند. درواقع آنها کهنسالان و روستاییان هستند؛ افرادی که اغلب، البته نه الزاما، طبقه کارگر و بدون تحصیلات را شامل میشوند. اما بالاتر از همه اینکه آنها به ترامپ عشق میورزند، آن هم برمبنای این وجه اشتراک که آنان نیز با آمریکاییهایی که ترامپ مدعی تنفر از آنهاست، دشمنی دارند. این آمریکاییهای منفور عمدتا در شهرهای بزرگ در سواحل شرقی و غربی زندگی میکنند. آنها طرفدار دولت فدرال، سیاستهای هویتی، لیبرالیسم اجتماعی و تجارت آزاد هستند. آنها به وسیله یک سازمان لیبرال تحصیلکرده رهبری میشوند. البته اینها صرفا یک تعمیم به شمار میآید، اما همان چیزی است که ترامپ با آنها دست به معامله میزند. ادعای ترامپ این است که در دو دهه گذشته این سازمان هویت ملی را مخدوش کرده و به آن ضربه زده است. او با لفاظیهایی در حد یک رئیس مافیا، اعلام میکند که این دشمنان آمریکا را درهم خواهد شکست. او در صورت لزوم با اسلحه از عبور مکزیکیها از مرز جلوگیری خواهد کرد. او قاچاقچیان مواد مخدر را اعدام میکند، محافظت از خانوادههای آمریکایی در برابر سیاستهای جنسیتی را برعهده میگیرد، اروپاییهای احمق را با جنگهای کوچکشان به حال خود رها میکند و درنهایت به مداخلات دیوانهوار بایدن پایان میدهد. ترامپ معرکهگیر دعوای خیابانی است. اکثر رهبران دموکرات بهرغم حاشیههای خشن خود که از طریق بالا رفتن از نردبان سیاست حزبی رو به نرمی و ملایمت میگذارد، به قدرت میرسند. اما ترامپ مانند آنها نیست. تنها تجربهای که او برای کاخ سفید به ارمغان آورد، خاصیت جنگلگونه نیویورک بود؛ دنیایی از رقابت، معامله دوگانه و انتقام. شعار مورد علاقه وی عبارتی است که در ژانویه برای رقیب در حال سقوط خود نیکی هیلی به کار برد: «من خیلی عصبانی نمیشوم، در عوض تلافی میکنم.»
منطق منتقدان و حامیان ترامپ
بخش عظیمی از هتاکیها که ترامپ از منتقدانش جذب میکند، بهطور ناامیدکنندهای بر یک غرور کاذب اتکا دارند. این حمله به لباس، آداب و رسوم، خانههای اربابی و عبارات بیادبانهاش را شامل میشود و درواقع به نوعی بازتابدهنده اظهارات توفها [مرفهین و اشراف انگلیسی] در هنگام ورود اولین دولت کارگر به خیابان داونینگ است. این مسائل هیچ آسیبی به وی از منظر هوادارانش نمیزند. مقایسههای اولیه با موسولینی به تصویر او بهعنوان یک جنگجوی در حال مبارزه با طبقه نخبگان تثبیتشده، کمک میکند. اما حالا به این مسائل از منظر و دید هواداران وی نگاه کنید؛ ایالات متحده در دوران ترامپ به دامن دیکتاتوری سقوط نکرد، نه دشمنان دستگیر شدند و نه به رسانههای متخاصم دستور تعطیلی داده شد. با این حال از زمان ترک قدرت توسط ترامپ، دشمنان از هیچ تلاشی برای محکومیت و زندانی کردن وی دریغ نورزیدهاند، آن هم در شرایطی که محاکمهها صرفا به اهداف او کمک میکنند. بر این اساس تلاش ایالت کلرادو برای جلوگیری از نامزدی وی برای انتخابات ریاستجمهوری، به همان اندازه که از نظر قانونی اشتباه بود، خواص معکوس نیز به همراه داشت. از سوی دیگر اقتصاد ایالات متحده در دوران ترامپ عملکرد خوبی نشان داد، حتی در سطحی بهتر از بریتانیا. او تلاشی واقعی، هرچند عبث و بیهوده برای تحقق صلح با کره به عمل آورد. ولادیمیر پوتین که روابطش با رئیسجمهور سابق آمریکا هنوز در پرده ابهام قرار دارد، در زمانی که ترامپ در کاخ سفید بود به اوکراین حمله نکرد. تقاضای اخیر او در مورد ارزیابی دوباره ناتو از استراتژی و نیروهایش اگرچه به شکل ضعیفی بیان شده بود، اما در اساس خیلی هم غیرعقلانی به نظر نمیرسید. تمرکز او روی مساله مهاجرت را هم به سختی میتوان محدود به قاره آمریکا دانست.
محبوبیت ترامپ یا عدم مقبولیت مخالفان؟
برمبنای همین دلایل است که دشمنان ترامپ بهتر است به دنبال علل عدم محبوبیت خود باشند. دموکراسی مجال نمیدهد. موضوع یک شخص است، یک رای است و باورمندان به دموکراسی نمیتوانند وقتی حسابگریها به زیان آنها تمام شد، لب به شکایت بگشایند. ترامپ از این شاکی است که طبقه حاکم آمریکا و رسانههای تحت سلطه آن، جدا از بخشهایی که تحت کنترل او قرار دارد، توسط ایدئولوژیهای جدید مبتنیبر نژاد و جنسیت اداره میشوند. او ادعا دارد که میخواهند محافظهکاری را در پردیسهای دانشگاهی ممنوع کنند، پلیس را از بین ببرند و کشور را مملو از نیروی کار مکزیکی و کالاهای چینی کنند. در این اتهامات به اندازه کافی رگههایی از حقیقت وجود دارد که هوادارانش را برای تشویق وی متقاعد کند. یک سناتور برجسته ایالات متحده اخیرا در یک گردهمایی خصوصی در لندن اطمینان داد که آمریکایی هرگز ترامپ را به کاخ سفید باز نخواهند گرداند. این باورکردنی نبود. ظاهرا کسانی که او را مورد حمایت قرار دادهاند، فقط سعیشان بر این بوده که ما را بترسانند. فقط میتوانم امیدوار باشم که حق با آن سناتور باشد. با شرایط کنونی که بر جهان حاکم است، ترامپ دمدمیمزاج هرگز نباید در موقعیتی باشد که بتواند آنچه را که هنوز جهان آزاد –هرچند به شکلی ضعیف – خوانده میشود، تحت رهبری خود قرار دهد. اما کسانی که با او مخالف هستند باید وارسی کنند که چه چیزی او را در نظر اکثریت آمریکاییها تا به این حد محبوب کرده و در مقابل به تنزل محبوبیت خودشان منجر شده است.
۰۴:۱۹ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۰
کد خبر: 95875
تعجب بریتانیاییها برای انتخابات ریاستجمهوری؛
باید با کفشهای حامیان ترامپ هم راه رفت!
با کنارهگیری نیکی هیلی از رقابت برای کسب نامزدی ریاستجمهوری، حضور ترامپ در انتخابات 2024 ریاستجمهوری ایالات متحده به نمایندگی از جمهوریخواهان کاملا مسجل شد و با توجه به نامزدی بدون دردسر بایدن از جانب دموکراتها، اکنون باید یک بار دیگر شاهد رقابت انتخاباتی تکراری میان این دو نفر باشیم.
مرتبط ها