سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهان‌شهر: خبرها حکایت از برنامه‌ریزی رژیم‌صهیونیستی برای آغاز جنگی گسترده با لبنان دارد. کانال ۱۳ رژیم‌صهیونیستی گزارش کرده هرتزی هالیوی، رئیس ستاد مشترک ارتش ژنرال «چیکو تامیر» طراح عملیات زمینی در غزه را مامور برنامه‌ریزی و تهیه نقشه برای عملیات زمینی احتمالی در لبنان کرده است. روزنامه لبنانی الاخبار به اخباری دست یافته که نشان می‌دهد تل‌آویو به کشورهای غربی هشدار داده که در صورت عدم توافق سیاسی با لبنان تا 15 مارس (25 اسفند)، خود را آماده درگیری با این کشور می‌کند. شیخ ‌نعیم قاسم‌، معاون دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان سه‌شنبه هفته گذشته در واکنش به زمزمه جنگ گفته بود رژیم‌صهیونیستی ‌هر لحظه‌ ممکن است «بدون هیچ توجیه و دلیلی» به لبنان حمله کند. این مقام ارشد مقاومت تاکید کرده بود بیم و هراس‌ها از جنگ بر‌اساس برآوردها وجود دارد، چرا‌که دشمن به دنبال گسترش جنگ در منطقه و لبنان است و این را می‌توان از گزارش روزنامه‌های خارجی و نیز اطلاعات درز‌کرده از خود رژیم‌صهیونیستی دریافت. اگر وضعیت کنونی رژیم‌صهیونیستی ملاک گسترش جنگ در غرب آسیا قرار گیرد، چنین اتفاقی رخ نخواهد داد اما در صورتی که نگاه کلان رژیم مهم تلقی شود، وقوع آن محتمل است. وضعیت کنونی شامل هلاکت حدود 582 افسر و سرباز، زخمی شدن بیش از سه هزار نفر، آوارگی 80 هزار نفر در مرزهای شمالی، فراخوان 220 هزار نفر از نیروی کار به خدمت نظامی و هدف قرار گرفتن نزدیک به یک هزار تانک -از نزدیک سه هزار تانک عملیاتی- است. تعدادی از یگان‌های مهم رژیم مانند تیپ‌های گولانی، گفعاتی و چتربازان درپی ضرباتی که در غزه خورده‌اند، نیاز به بازسازی گسترده دارند و تل‌آویو نمی‌تواند برای جنگی دیگر و البته شدیدتر روی آنها حساب کند.
حساب و کتاب‌های مقامات صهیونیست اما شاید متفاوت با چیزی باشد که برشمرده شد. آنها پیش از حمله حماس در 7 اکتبر تلاش کرده بودند شرایط را برای سرکوب مرحله‌ای گروه‌های مقاومت در منطقه فراهم کنند. آنها در این مسیر آمریکا و تعدادی از دولت‌های دیگر را نیز با جمع‌بندی خود همراه کرده بودند. صهیونیست‌ها قرار بود نخست به غزه حمله کرده و پس از سرکوب مقاومت در این منطقه راهی لبنان و سوریه شوند. التهابات داخلی رژیم از یک سو و هراس نتانیاهو از جنگ با مقاومت در غزه باعث شد تا در روز 7 اکتبر حماس با حمله‌ای پیش‌دستانه آسیب‌هایی جدی به رژیم وارد سازد. با‌این‌حال حمله 7 اکتبر همزمان با ناگزیر بودن و موفقیت در اجرا مخاطره‌آمیز نیز بود. سران رژیم پس از گذشت زمان به این فکر افتادند تا از جنگ کنونی به مثابه یک فرصت بهره گیرند. تل‌آویو فکر می‌کرد به دلیل شدت حملات 7 اکتبر که به کشته شدن و اسارت صدها شهرک‌نشین انجامید، می‌تواند بدون انتقادات حقوق بشری و اخلاقی دست به جنایت‌های بی‌سابقه‌ای در غزه بزند. صهیونیست‌ها تصمیم گرفتند از این فرصت با اخراج ساکنان غزه به سمت مصر برای یکسره کردن قضیه این منطقه بهره گیرند که در کوتاه مدت ناکام ماندند با‌این‌حال آنها همچنان قصد دارند این هدف را طی چند سال محقق سازند. در این راه صهیونیست‌ها از همراهی کامل آمریکا برخوردارند. واشنگتن بدون توجه به ادعاهای اولیه خود آنگونه که از اقداماتش بر‌می‌آید درصدد توسعه جنگ است.
آمریکا در شرایط کنونی که به نظر می‌رسد رژیم به ثبات نسبی رسیده، به کمک انگلیس و متحدان محور آنگلوساکسونی جنگی را علیه یمن به راه انداخته و حملاتی سنگین به عراق و سوریه داشته است. آنها همچنین با وجود هزینه‌های سنگین بین‌المللی و حتی داخلی، بی‌وقفه درحال کمک به صهیونیست‌ها هستند. واشنگتن‌پست اواخر هفته گذشته افشا کرد دولت آمریکا از ابتدای جنگ تاکنون به صورت محرمانه دست‌کم 100 محموله تسلیحاتی به سرزمین‌های اشغالی ارسال کرده است. این کمک‌ها بدون اجازه کنگره برای صهیونیست‌ها ارسال شده‌اند. طی ماه‌های اخیر تعدادی از نمایندگان کنگره خواهان ممنوعیت ارسال سلاح به رژیم و ممنوعیت استفاده از سلاح‌های آمریکایی موجود در سرزمین‌های اشغالی در جنگ غزه شده‌اند. آمریکا برای زمینه‌سازی گسترش جنگ در منطقه می‌کوشد اوضاع را پیرامون برنامه هسته‌ای ایران تشدید کند. رهبری این اقدامات در ساختار داخلی آمریکا را سنتکام برعهده دارد. سنتکام فعالیت‌های یگان‌های نظامی آمریکا در غرب آسیا، شاخ آفریقا، آسیای میانه و شمال شبه‌قاره هند را فرماندهی می‌کند.
مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام روز پنجشنبه طی جلسه‌ای در کنگره ادعا کرد اگر ایران به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شود، غرب آسیا برای همیشه تغییر خواهد کرد. این ادعا از دو سو یک فریب است؛ نخست آنکه ایران به‌دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست و دوم آنکه دستیابی به ظرفیت‌های هسته‌ای توسط ایران، به تغییر معناداری منجر نمی‌شود. اگر منظور کوریلا تسلط ایران بر غرب آسیاست، ایران خواهان تسلط بر این منطقه نیست و غرب آسیا نیز همان‌گونه که تاریخ نشان داده، عرصه توسط یک قدرت به کنترل درنمی‌آید. اگر منظور فرمانده سنتکام وقوع مسابقه تسلیحاتی در غرب آسیاست، منطقه هم‌اکنون نیز عرصه رقابت‌ها به‌ویژه در حوزه هسته‌ای شده است. فرمانده سنتکام در اتصال با لابی سنتکام در ساختار داخلی آمریکا و لابی صهیونیسم جهانی درصدد فراهم‌سازی شرایط گسترش جنگ در منطقه است. او برای آنکه خیال نمایندگان کنگره از وقوع جنگی گسترده میان ایران و آمریکا را راحت کند، تلویحا اعلام کرده جنگ به چنین مرحله‌ای نمی‌رسد.

نکات
1. وزیر خارجه لبنان در واکنش به تهدید‌های رژیم گفته جنگ با لبنان برای صهیونیست‌ها آسان نخواهد بود. او تاکید کرده نیروهای مقاومت لبنانی تجربه زیادی در نبرد با صهیونیست‌ها دارند. آنچه وزیر خارجه لبنان به رژیم مخابره کرده با واقعیت‌ها انطباق دارد. این موضوع در جریان جنگ 33 روزه و زدوخوردهای مرزی کنونی اثبات شده است. اگر بار دیگر رژیم درصدد حمله به لبنان باشد، برخلاف جنگ سال 2006، نیروهای مقاومت به شمال سرزمین‌های اشغالی وارد خواهند شد. مقاومت لبنان از ابتدای جنگ طوفان الاقصی با حملات به مناطق شمالی کار خود را برای هرگونه نفوذ به خاک رژیم را آسان‌تر کرده است. در زدوخوردهای مرزی، پایگاه‌ها و تجهیزات رژیم در نزدیکی مرز زیر ضربه رفته‌اند. در پیامد این درگیری‌ها تاکنون صدها میلیون دلار در حوزه تجهیزات جاسوسی به صهیونیست‌ها خسارت وارد شده است. صهیونیست‌ها در جنگ با لبنان به توانمندی‌های زرهی کاملی دسترسی نخواهند داشت. دست‌کم یک‌سوم تانک‌های رژیم در جنگ با غزه آسیب دیده و تاکنون تعمیر نشده‌اند. از سوی دیگر مقاومت با پرتاب نزدیک به 500 تا هزار تیره موشک ضدتانک به مواضع صهیونیست‌ها در مرز ظرفیت‌های ضدزره خود را به رخ دشمن کشیده است.
موضوع دیگر در جنگ، موج موشک‌باران‌هاست. تل‌آویو برخلاف غزه، قادر به تضعیف جدی موشک‌باران‌ها نخواهد شد، زیرا لبنان از این منطقه وسیع‌تر بوده، به موشک‌های بیشتر و پیشرفته‌تری مجهز است و می‌تواند دربرابر حملات هوایی از خود دفاع نسبی ترتیب دهد. مهم‌ترین عرصه جنگ با لبنان اما حوزه اقتصادی خواهد بود. تجارت دریایی رژیم پس از جنگ طوفان الاقصی از سمت جنوب و دریای سرخ متوقف شده اما با آغاز جنگ لبنان، از سمت مدیترانه نیز متوقف خواهد شد. از این رو آتش مقاومت لبنان بر بنادر، خطوط تجارت دریایی، انبارها و فرودگاه‌های آمریکا متمرکز می‌شود تا صهیونیست‌ها دچار قحطی شوند. با گرفتاری صهیونیست‌ها، گروه‌های مقاومت از عراق نیز پایگاه‌های رژیم در کرانه باختری را با شدت می‌کوبند تا این منطقه نیز مستعد شورش شود. مقاومت لبنان همچنین تاکید کرده دومیلیون صهیونیست را آواره می‌کند. امروزه نبردها تنها به نوار کم‌عرض مرزی محدود می‌شود که بین پنج تا هشت کیلومتر از مرز فاصله دارند اما با آغاز جنگ، نبردها به ده‌ها و صدها کیلومتری عمق فلسطین اشغالی کشیده می‌شوند.
2. مقاومت لبنان درصورت بروز جنگ، قصد دارد زخم‌های ماندگاری بر تن رژیم وارد کند. این تحولات نقشه و آینده رژیم را که به‌خاطر آن درصدد آتش‌افروزی است، تغییر می‌دهد. رژیم برای ساختن آینده به‌دنبال جراحی منطقه است اما گروه‌های مقاومت نیز تیغ‌های خود را آماده کرده‌اند. در صورت وقوع جنگی که دومیلیون آواره در میان صهیونیست‌ها داشته باشد، بدون چشم‌اندازی از بازگشت سریع، مهاجرت معکوس امنیت جمعیتی رژیم را به‌خطر می‌اندازد، اقتصاد را بسیار تضعیف می‌کند و اعتماد به ارتش و دولت را از بین می‌برد، زیرا تصمیم آنهاست که باعث جنگ شده است. در صورت حملات رژیم به لبنان، تولید، واردات و انبارداری محصولات و کالا و در سرزمین‌های اشغالی آسیب‌های جدی می‌بیند. نابودی تولید در حوزه کشاورزی و دامداری به سال‌ها زمان برای احیا نیاز دارند.
3. تلاش برای برجسته‌سازی موضوع هسته‌ای ایران آنگونه که لابی صهیونیستی و سنتکام درنظر دارد، به موفقیت منتهی نمی‌شود. سنتکام از تهدید ایران بر سر پرونده هسته‌ای به‌دنبال تحریک عرصه داخلی آمریکا علیه ایران و محور مقاومت، جلب موافقت کشورهای منطقه با تحرک سنگین علیه مقاومت و همچنین انجماد رفتاری ایران بر اثر تهدید به حمله نظامی است تا نسبت به تحولات پیش رو واکنشی نداشته باشد. مسائل اما به این آسانی نیستند. برنامه‌ریزی برای اشغال افغانستان و عراق گسترده‌تر بودند، اما با شکست رو‌به‌رو شدند و حضور نیم‌بند در شرق سوریه نیز با حرف‌وحدیث‌های زیادی مواجه است.