ایمان عظیمی، خبرنگار:خبر رسید که قرار است کنسرت علیرضا قربانی در شهر اصفهان برگزار شود. همین اتفاق موجب شد تا سیلی از اخبار خوشحالکننده و نگرانکننده با هم آمیخته شوند و شهر جلال تاجاصفهانی را در بر بگیرند. عدهای سرمست از اینکه بالاخره قرار است تا صدای علیرضا قربانی را در شهرشان بشنوند سر از پا نشناختند و عدهای دیگر هم به دلیل حضور نوازندگان زن در گروه این خواننده خواهان لغو برنامه شدند! موسیقی و کنسرت در سالهای اخیر دو راه متفاوت از یکدیگر را تجربه کردهاند. سیاستگذاران و مسئولان امر با دست باز و بهشکلی روادارانه با تولیدکنندگان، سرمایهگذاران، خوانندگان و… برخورد کرده و با گشادهدستی بر محتوای فکر هنرمندان و هنرورزان این عرصه نظارت میکنند ولی هنگامی که نوبت به ویترین میرسد، دستاندازهای زیادی بر سر راه قرار میگیرد و خیلی چیزها شباهتی به آنچه پیشتر گفتیم پیدا نمیکند. بعضی از گروهها بهخاطر مواضع تند و تیزشان مانع از اجرای کنسرت در شهرهایشان میشوند و بعضی دیگر با بهانهتراشیهای مکرر روند برگزاری کنسرتها را با دستانداز روبهرو میکنند. اینبار اما قرعه فال به نام مهد موسیقی ایران با آن تاریخ دیرینه یعنی اصفهان افتاد و موجب شد تا کنسرت علیرضا قربانی برای مرتبه سوم به در بسته خورده و برگزار نشود. ما در اینجا با دو کلیدواژه مواجهیم. یک: علیرضا قربانی و دو: شهر اصفهان بهعنوان یکی از قطبهای موسیقی سنتی در کشور.
گفتیم که مسئولان امر در سالهای اخیر بدون توجه به معیارهای دستوپاگیر گذشته اقدام به اعطای مجوز کار کردهاند و به هر اثر باکیفیت و بیکیفیتی اجازه عرضاندام دادهاند، بهحدی که این مساله داد کارشناسان و منتقدان موسیقی را هم درآورده و علامت سوال بزرگی را در ذهن آنها ایجاد کرده است که چرا عدهای میتوانند با کمترین حد از سواد موسیقیایی و عدم درک بایدها و نبایدهای فرمیک در این حوزه به کار پرداخته و مجوز دریافت کنند ولی دیگران اجازه حضور روی صحنه را ندارند و دائم به در بسته برخورد میکنند؟ هم سواد و علمش را دارند و هم محتوای کارشان درخور توجه و اهمیت است اما دریغ از توجه…
علیرضا قربانی در میان خوانندگانی که با مجوز ارشاد فعالیت میکنند نمونه ویژهای به حساب میآید. از این منظر که بدون ذرهای تدلیس و تقلب کارش را جلو میبرد و توانایی حیرتانگیزی نسبت به کنترل زیر و بم صدایش در اجراهای زنده دارد. حتی اشراف وی به محتوایی که به مخاطبش انتقال میدهد هم در نوع خود اگر نگوییم بینظیر، بلکه کمنظیر است ولی در جایی که سلیقه حکمفرما شود نمیتوان کاملا عقلانی، عینی و انضمامی حرف زد، فکر کرد و تصمیم گرفت. از این زاویه شاید نتوان موضوع مجوزهای ارشاد را بهصورت تمام و کمال در یک قالب کاملا منطقی قرار داد ولی میتوان گفت که علامت سوالهای شکل گرفته در ذهن مخاطب و هنرمند ما را به سمتوسوی جالبی سوق میدهد که جای طرح آن در این یادداشت نیست و فرصت دیگری را میطلبد.
در مواجهه با خواننده ارزندهای همچون علیرضا قربانی نمیتوان رفتارهای سابق را تکرار کرد چون این مساله در رسانههای بیگانه ضریب میگیرد و تاثیر بدی بر ذهن مخاطب میگذارد که زدودن گردوغبار از آن به این راحتیها اتفاق نمیافتد. بگیر و ببند اگر جواب میداد تا الان همه مردم به سمتی که آقایان میخواستند باید حرکت میکردند و حق انتخاب هم دیگر محلی از اعراب نداشت. این قانون است که به افراد حق انتخاب میدهد و از اعمال قدرت توسط مراجع فراقانونی ممانعت به عمل میآورد. در کشور ما بودند و هستند خوانندگان زنی که در قالب همخوان و حتی خواننده اصلی به کار در فضای رسمی هنری بپردازند. پس علیالقاعده نباید به فعالیت بانوان در زمینه نوازندگی هم سخت گرفت اما به عینه میبینیم که چنین نیست و نوازندگان زن در بعضی از شهرها پاسوز تصمیمات خلقالساعه میشوند و کارشان به سد سخت تصمیمات آنی از طرف مراجع مسئولیتناپذیر فراقانونی برخورد میکند! سوژه علیرضا قربانی وقتی در کنار شهر بزرگ اصفهان قرار میگیرد، حساسیتبرانگیزتر هم میشود. این شهر بههمراه دیار خراسان نقطه کانونی و محوری موسیقی فارسی در کشور ما محسوب میشود که میتواند سالانه میزبان خیل عظیمی از مردم خود و گردشگران خارجی و داخلی قرار بگیرد ولی متاسفانه میبینیم که این ظرفیت نیز با فاصله گرفتن از دلالتهای قانونی به هدر میرود و نیست میشود!
موسیقی در حال حاضر فقط یک هنر نیست، بلکه وجوه دیگری نیز دارد که بهواسطه سیاستهای روشن تولید و تکثیر میتواند ظرفیتهای پوشیده و نهفتهاش را بهروشنی پیش روی مخاطب قرار دهد و شرایط را برای گسترش آن در میان جامعه آماری مدنظر خود فراهم کند. در عصری که سرویسهای استریم در دنیا مرزها را از میان بردهاند حیف است که ما درگیر مساله کنسرت لغوشده علیرضا قربانی در اصفهان باشیم و به توجیه افکار دایههای مهربانتر از مادر بپردازیم. اگر دوستان خیلی نگران دین و دنیایشان هستند به مر قانون رجوع کنند تا خیالشان از بابت همهچیز آسوده شود تا مردم عزیز اصفهان نیز دمی را به شادمانی بگذرانند و از صدای علیرضا قربانی لذت ببرند.