سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهانشهر: آمریکاییها وارد یک باتلاق دیگر شدهاند. همانند باتلاقی که رژیمصهیونیستی از 7 اکتبر به بعد در غزه وارد آن شده است. صهیونیستها با پنجمین ارتش بزرگ دنیا با یگانها و تسلیحات جنگ کلاسیک خود و سلاح هستهای برای بازدارندگی، امروز درحال جستوجو در سوراخهایی در غزه هستند تا 130 نفر از اسرای خود را بیابند؛ درحالیکه نه بازدارندگی هستهای نه بازدارندگی متعارف مانع از ورود آنها به جنگ نشده است. تیپهای گولانی و گعفاتی برای مدتها در غزه به جای جنگ درحال بازی «موش و گربه» بودند. حالا آمریکا بهعنوان برادر بزرگتر آنها در یمن وارد تله شده است. تلهای که در آن به جای تونلها، بازی موش و گربه در یافتن سایتهای پرتاب پهپاد انتحاری یا ساقط کردن آنها، جریان دارد. برد کوپر، معاون فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) گفته است مقابله با ارتش یمن بزرگترین نبرد دریایی آمریکا از جنگ جهانی دوم است. به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری بیزنس اینسایدر، وی در توصیف نبرد افزوده است: «وقتی میگویم شرکت در نبرد، یعنی جایی که در آن شلیک میشود و ما پاسخ میدهیم.» این توصیف برای تمایز بخشی به جنگ کنونی با یمن است زیرا تا پیش از این آمریکا حملات یکجانبه بسیاری به دشمنان خود انجام داده که آنها از روی ترس یا ناتوانی پاسخی به واشنگتن ندادهاند. کوپرکه با برنامه «۶۰ دقیقه» گفتوگو میکرده همچنین تعداد نیروهای اعزامی آمریکا به دریای سرخ را هفت هزار نفر اعلام کرده است که با توجه به دریایی بودن جنگ، عدد قابلتوجهی به حساب میآید.
داستان یمن و آمریکا
برترین تحلیلگران سیاسی و نظامی هنگامی که طی سال 2014 در یمن انقلاب شد، تصور نمیکردند نسبت رویاروییشان با انقلابیون به نقطه کنونی در سال 2024 بکشد؛ یمن مستقیم رودرروی آمریکا آن هم با دستانی پر. غرب در سال 2015 «ائتلاف نظامی اسلامی» را به رهبری عربستان و با حضور 35 کشور ایجاد کرد تا آنها در حملهای مشترک، کار انقلاب را تمام کنند. تعداد اعضای این ائتلاف در سال 2016 به 41 کشور نیز رسید اما تغییری در کشورهای حاضر در جنگ رخ نداد. حاضران در جنگ به کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس محدود میشدند که قوای اصلی آنها تحت مدیریت سعودیها و امارات قرار داشت. دیگر کشورها از پاکستان گرفته تا مصر و از حضور در جنگ خودداری کرده و برخی دیگر مانند اردن به شکلی خفیف در آن مشارکت کردند. با اینحال قوای نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه در جنگ مشارکتی جدی داشتند بهگونهای که یگانهای ویژه ارتش انگلیس در جنگ متحمل تلفات شدند. شدت یافتن جنگ باعث شد متحدان آمریکا که به نیابت از این کشور و برای پیشبرد سیاستهای واشنگتن بدون آنکه منافع خاصی داشته باشند میجنگیدند، یک به یک سپر انداخته و از مقابل ارتش یمن فرار کنند؛ ارتش کشوری که پررنگترین توصیف از آن در رسانههای غربی تنها «فقر» است. استفاده از تسلیحات پیشرفته و پرحجم، بهکارگیری نیروی انسانی آموزشدیده و باتجربه، استفاده از ائتلافسازی و علاوهبر آن دست زدن به کشتار مردم عادی هیچکدام به کار آمریکا نیامد.
7 اکتبر 2023 با حمله پیشدستانه گروههای مقاومت غزه به رژیمصهیونیستی، آمریکا شگفتزده دست به فعالیتهای عمدهای زد تا مانع از فروپاشی اوضاع در سرزمینهای اشغالی شود. با اینحال مدیریت اوضاع نیازمند حضور در خارج از فلسطین اشغالی نیز بود؛ زیرا یمن اعلام کرده بود به کشتیهای تجاری صهیونیستها در دریای سرخ حمله میکند. نتیجه این حملات تعطیلی نسبی بندر ایلات و هدف قرار گرفتن دهها کشتی تجاری بود. آمریکاییها این بار هم تلاش کردند در قالب ائتلاف وارد مقابله با یمن شوند. تلاشی که نشان میداد جنگ به لحاظ میدانی و فشارهای افکار عمومی به میزانی پیچیده است که آمریکا صلاح نمیبیند انفرادی وارد نبرد شود. با عدم همراهی متحدان آمریکا مجبور شد تنها با همراهی انگلیس استرالیا، کانادا، هلند و بحرین وارد درگیری شود. از 40 کشور ادعایی تنها شش کشور باقی ماندند که 15 درصد از عدد اولیه است. این عدم همراهی تنها شامل متحدان آسیایی آمریکا مانند کره جنوبی، ژاپن و عربستانسعودی یا آفریقایی مانند مصر نمیشد بلکه در مجموعه غرب نیز دست رد به سینه آمریکا خورده بود. کشورهایی که همراه با آمریکا وارد جنگ شدند به لحاظ خاستگاه، جزئی از محور آنگلوساکسونی بودند. هرچند استرالیا، هلند و کانادا به دلایل جمعیتی نیز آنگلوساکسون به حساب میآیند اما بحرین به دلیل میزان بالای اتکا به آمریکا و انگلیس عضو پیرو در محور آنگلوساکسونها به حساب میآید. در این معنا کشوری مانند اردن را نیز میتوان عضوی پیرو در محور آنگلوساکسونها به شمار آورد که در جریان بمبارانهای عراق و سوریه توسط آمریکا و انگلیس، امکانات خود را در اختیار آنها قرار داد.
با این وجود در داخل محور آنگلوساکسونی نیز همراهی در سطح بالایی نبوده است. اینگونه که دولت استرالیا ادعا کرده تنها چند نظامی خود را به دریای سرخ اعزام کرده تا در ناو سواری به نیروهای آمریکای کمک کنند.
میدان جنگ
آمریکا بارها مواضع یمن را بمباران کرده و ادعا میکند در این حملات محل ذخیره و پرتاب موشکها و پهپادها را هدف قرار میدهد. با این وجود آنچه همچنان ادامه دارد حملات موشکی و پهپادی ارتش یمن است. ارتش یمن اعلام کرده است تا پیش از حملات آمریکا تنها کشتیهای تجاری رژیم را هدف قرار میداد اما پس از آن کشتیهای تجاری و نظامی آمریکا و انگلیس نیز به لیست اهداف اضافه شدهاند. ارتش یمن تاکنون حملاتی را علیه ناوهای آمریکایی انجام داده است اما پس از مدتها سانسور واشنگتن تنها انجام عملیات را قبول کرده و آسیبها را همچنان سانسور میکند. در یک نوبت پس از آنکه ارتش یمن در روز 31 ژانویه از حمله خود به ناو آمریکایی «یواساس گریولی»خبر داد، واشنگتن ناچار از پذیرش حمله اعلام کرد موشکها را به کمک سامانههای پدافندی مستقر روی ناو دفع کرده است. آسیب به داراییهای نظامی آمریکا تنها منحصر به ناوهای این کشور نیست. یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن روز گذشته (دوشنبه) خبر داد پدافند هوایی این کشور یک پهپاد آمریکایی از نوع MQ9 ملقب به «رپتور» را هنگام انجام عملیاتی خصمانه در خاک یمن ساقط کرده است. این پهپاد یکی از بهترین و پیشرفتهترین پهپادهای حال حاضر جهان است که میتواند در ارتفاع بالا دست به پرواز تجسسی و ضربتی زده و تا یک تن و 700 کیلوگرم محموله جاسوسی و تسلیحاتی حمل کند. این قابلیتها در رده پهپادی بسیار قابل توجه هستند. از ابتدای آغاز درگیریها در دریای سرخ در پیامد جنگ طوفان الاقصی، تاکنون چند فروند از پهپادهای پیشرفته آمریکایی در یمن ساقط شدهاند.
نکاتی درخصوص جنگ یمن
1.در آمریکا این درک ایجاد شده که احتمال دارد حملات به یمن به آغاز یک جنگ طولانیمدت دیگر منجر شود. دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا در همین خصوص طی روزهای اخیر اعلام کرده پرتاب هر بمب روی یمن یک میلیون دلار هزینه دارد بدون آنکه به نتیجهای مناسب منتهی شود. برای بمباران یمن جنگندههای ائتلاف آمریکایی یا باید از روی ناوهای هواپیمابر برخیزند یا آنکه از پایگاههایی زمینی با فاصله زیاد از یمن، بهره گیرند. استفاده از ناوهای هواپیمابر به دلیل محدودیتها و پیچیدگیها نسبت به عملیات از پایگاههای خشکی هزینه بیشتری دارد. از سوی دیگر بهرهگیری از پایگاههای زمینی در فاصله زیاد به دلیل ساعت پروازی بالاتر و نیاز به کمک سوخترسانها نیز هزینههای هنگفتی روی دست آمریکا میگذارد. حمله ضربتی تنها بخش پایانی یک زنجیره گسترده است. آمریکاییها باید شبکهای از ماهوارهها، پروازهای جاسوسی، شبکه اطلاعاتی در یمن و همچنین تحلیل دادهها را به کار گیرند تا بتوانند اهداف مناسب را تشخیص دهند. استفاده از این زنجیره میتواند هزینهای معادل حمله ضربتی برای آمریکاییها بتراشد. ضمن آنکه پس از حملات نیز این زنجیره باید خسارات وارده به دشمن را به دقت ارزیابی کند. موضوع هزینهزای دیگر برای آمریکاییها، مقابله با موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری یمن است. در حملات به ناوها، آمریکا از سامانههای پدافندی نقطه آخر مانند فالانکس برای مقابله بهره میگیرد که هرچند مخاطرهآمیز است اما هزینههای کمی دارد. این وضعیت اما درخصوص مقابله با حملات یمن علیه کشتیهای تجاری و سرزمینهای اشغالی متفاوت است. آمریکاییها مجبور به استفاده از انواع موشکهای پدافند هوایی استاندارد برای ساقط کردن این پرتابهها هستند که هر تیره از آنها بین 2.5 تا 4 میلیون دلار هزینه دارند. واشنگتن برای کاستن از هزینهها مجبور شده از ناوهای هواپیمابر خود استفاده کند که مجهز به جنگندههای اف-18 با تواناییهای مخصوص مقابله با موشکهای کروز هستند. در این روش نیز قیمت موشکهای هوا به هوای استفاده شده به 300 هزار دلار در هر تیره میرسد. طوفان الاقصی از 5 ماه قبل آغاز شده و آمریکا از هفتههای نخست آن با یمن سرشاخ شده است. با توجه به تداوم این جنگ و حتی احتمال تشدید آن، واشنگتن دورنمای مشخص و قطعی از پایان درگیریها ندارد. این موضوع به معنای ادامه داشتن هزینههای هنگفت تقابل با یمن است.
2.یمن طی جنگ با عربستان سعودی و ائتلاف متجاوز همراه آن از کشاندن درگیریها به دریای سرخ خودداری کرد. آنها همچنین طی جنگ کنونی برای مدتها تنها به کشتیهای تجاری رژیمصهیونیستی حمله میکردند؛ با وجود آنکه آمریکا از نخستین روز نبرد وارد رویارویی با یمن شده بود. پس از آغاز رسمی حملات آمریکا به یمن نیز ارتش این کشور تنها کشتیهای تجاری و جنگی آمریکا را هدف خود اعلام کرده است. با اینحال در صورت تداوم جنگ، قطعا تنشها از سوی ارتش یمن به داراییها و منافع محور آنگلوساکسونی در شرق آفریقا کشیده خواهد شد. در این صورت آنها باید در سراسر شرق آفریقا سامانههای پدافندی برای حفاظت از حضور خود نصب کند.
3.جنگ با یمن میتواند به داراییهای فیزیکی آمریکا در حوزه دریا آسیب وارد کرده و باعث خستگی نیروی انسانی فعال در نیروی دریایی این کشور شود. نتیجه آن عقبافتادگی نسبت به قدرت دریایی رقباست. چین و روسیه به سرعت در حال توسعه توانمندیهای نظامی خود هستند. علاوهبر رقبا، متحدان آمریکا نیز میکوشند ارتشهای خود را تقویت کنند که یکی از آثار آن استقلال بیشتر آنها از واشنگتن است.
4.در یمن هدف قابل توجه فیزیکی یا حتی انسانی برای هدفگیری وجود ندارد. هرچه بوده را در طول جنگ، عربستان هدف قرار داده است. تنها مسیری که سعودیها یافتند و آمریکاییها نیز آن را ادامه میدهند جنایت در حق مردم مظلوم یمن است که آن نیز ناکام مانده است. بنابر این بعید است فشارهای نظامی علیه یمن کارآمدی داشته باشند.
5.آمریکا با اشغال عراق و دخالت در سرنگونی قذافی ضربهای بزرگ بر ابهت جهان عرب وارد کرد. مواجهه یمن با قوای آمریکا و شکست این کشور میتواند ثمرات ضربات گذشته را زایل کرده و محدود دستاوردهای واشنگتن طی دو دهه اخیر را بر باد دهد.
6.برخی معتقدند آمریکا با اطلاع از قصد روسیه برای حمله به اوکراین از افغانستان خارج شد تا بتواند در جنگ آتی تمرکز داشته باشد. این موضوع محدودیتهای آمریکا در مدیریت همزمان جنگها را نشان میدهد. امروز آمریکا علاوهبر اوکراین در فلسطین اشغالی، عراق و یمن در معرض درگیری قرار دارد.
7.آمریکاییها دشمنانی یافتهاند که مصمم بوده و حاضرند هزینههای طاقتفرسا را تحمل کنند؛ یمن و غزه دو مصداق آن هستند. واشنگتن در چنین مناطقی با باتلاق روبهروست که با دست و پا زدن نمیتوان از آن خلاص شد. ورود قوای زمینی رژیم و تسلط بر غزه باید به لحاظ نظامی پایان جنگ را رقم زده باشد اما نزده است. کوبیدن یمن نیز باید پایان جنگ میبود اما نیست.
8.آمریکا برای فرونیفتادن در باتلاق جنگهای بیپایان خواستار فشار به ایران و حتی چین است تا بتواند با تهدید آنها را مجبور کند برای مدیریت اوضاع به نفع واشنگتن وارد قضایا شوند. فارغ از اینکه این دو کشور توانایی چنین مداخلهای را ندارند و اساسا ذینفع تضعیف آمریکا هستند.
9.ضربات یمن به دشمن چندبعدی است. به لحاظ حیثیتی آبروی آنها را میبرد. به لحاظ مالی جنگ با آن هزینهبر است، به لحاظ تجاری باعث شکایت شرکتها به دولتهایشان میشود و به لحاظ معیشتی گران شدن کالاها را در مقصد به دنبال دارد. اخیرا «تتلی» که دومین کارخانه بزرگ چای در انگلیس است اعلام کرده عرضه محصولاتش با افزایش تنشها در دریای سرخ «بسیار سختتر» شده است.