زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: نزاع درون جبهه اصلاحطلبی این روزها و در آستانه نزدیکی به روزهای انتخابات اسفند به اوج خود رسیده است. در یک سمت این اختلاف جبهه اصلاحات و اتحاد ملتیها قرار دارند که با انتشار بیانیه راهبردی خود عملا از تحریم انتخابات صحبت به میان آوردند و در سمت دیگر نیز اصلاحطلبان معتدل و میانهرو با انتشار نامه 110 نفره و دفاع از مشارکت در انتخابات نیز موضع مشخص خود درباره مشارکت در انتخابات را مطرح کردند. در این میان موضعگیری رئیس دولت اصلاحات و پدر معنوی اصلاحطلبان درباره این شکاف عمیق میان اصلاحطلبان که در حال بیشتر شدن است قابل توجه است. خاتمی در واقع و به نسبت هر کدام از مواضع اصلاحطلبان موضعی متناسب با خواست هر دو طیف میگیرد اما نمیتواند این شکاف ایجادشده را مدیریت کند و اصلاحطلبان را یکپارچه نگه دارد، در موضعگیریهای خاتمی درباره مشارکت در انتخابات و بیانیه دو طیف اصلاحطلبان ردی از تردید دیده میشود و به نظر میرسد همین تردید نیز باعث شده تا او موضع قاطع و مشخصی درباره انتخابات و چگونگی کنش و موضعگیری اصلاحطلبان نگیرد و تلاش کند همچنان در وسط این شکاف قرار بگیرد.
موضع رادیکال جبهه اصلاحات و حمایت خاتمی
پیش از این و چند ماه پیش از انتخابات شروع ثبتنام و آغاز فضای انتخاباتی کشور جبهه اصلاحات و اعضای حزب اتحاد ملت زمزمههایی مبنیبر عدم مشارکت یا همان مشارکت مشروط را مطرح میکردند، امری که با نزدیک شدن به انتخابات اسفندماه با شدت بیشتری مطرح شد. اگرچه این پیشبینی وجود داشت که جبهه اصلاحات موضعی همانند آنچه در انتخابات مجلس یازدهم مطرح کرد بگیرد و با عدم مشارکت موثر در انتخابات افراد را برای حضور یا عدم حضور آزاد بگذارد، اما جبهه این بار و در موضعی رادیکالتر از گذشته در اول بهمنماه بیانیهای منتشر و تاکید کرد که اگر آنچه لازمه انتخابات آزاد در کشور است از جانب نظام حکمرانی فراهم شود و اگر مردم بخواهند در انتخابات حضور داشته باشند، جبهه اصلاحات نیز در انتخابات شرکت میکند در غیر این صورت مشارکتی در انتخابات نخواهند داشت. جبهه در ادامه به این موضوع هم اشاره میکند که دیگر اعضا نمیتوانند خلاف تصمیم جبهه با نام اصلاحطلبی یا جبهه اصلاحات، اقدام به انتشار لیست کنند. این بار جبهه اصلاحات علاوهبر عدم مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم، صریحا اعلام کرد که اگر ما نیاییم دیگران نیز نباید بیایند. این بیانیه البته اختلافات میان اصلاحطلبان را بیش از گذشته مشخص کرد. اختلافاتی که بعد از انتخاب آذرمنصوری بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات در درون جبهه به وجود آمده بود بعد از انتشار این بیانیه شدت بیشتری پیدا کرد. در میان اختلافات، رئیس دولت اصلاحات اما دو هفته بعد از انتشار این بیانیه در قالب پیامی به انجمن اسلامی جامعه پزشکان ایران از این بیانیه حمایت کرد و گفت: «شرط قطعی انتخابات مطلوب این است که اولا آزاد باشد و تصمیمگیرنده اصلی و نهایی خود مردم باشند؛ دوما رقابتی باشد تا همه مردم با سلیقههای مختلف قدرت انتخاب را داشته باشند و سوما تاثیرگذار باشد، یعنی حاصل آن، نهاد و نهادهایی باشد متعلق به مردم، مسئول در برابر مردم و حرکتکننده به سوی آنچه به مصلحت و منفعت مردم است و به عبارت دیگر انتخابات مطلوب آن است که منجر به استقرار قدرت و سامان حکمرانی و سیاستورزی نظارتشده و کاردان و پاسخگو باشد. من در این باره بارها صحبت کردهام و دیگران هم مطالب خود را گفتهاند و اخیرا هم جبهه اصلاحات، راهبرد انتخاباتی خود را که متین و خوب است ارائه داده است.» خاتمی در پیام دیرهنگام خود تلاش میکند از موضع رسمی جبهه حمایت کند اما با توجه به اختلافلاتی که در این رابطه وجود دارد نیز تاکید میکند که این راهبرد ناظر به انتخاباتی خاص نیست. با این همه ادامه موضعگیری جبهه اصلاحات نشان داد که بنای آنها بر تحریم انتخابات مجلس دوازدهم است، جبهه ابتدا بهطور صریح اعلام کرد که در تهران لیستی منتشر نخواهد کرد و بعد از آن نمایندگان جبهه در شهرستانها نوبت به نوبت اعلام کردند که لیستی در شهر خود منتشر نخواهند کرد، این در واقع اجرای دقیق آنچه جبهه در بیانیه خود اعلام کرده بود به شمار میرفت. تحریم انتخابات مجلس دوازدهم بعد از انتخابات مجلس یازدهم این بار به شکلی تندتر مطرح شد، امری که نشان میداد جبهه در حال حرکت به سمت رادیکالیسیم است اما در این میان موضعی که نشان دهد نظر خاتمی دقیقا درباره این سوگیری در جبهه چیست دیده نمیشود، از طرفی برخی نظر مثبت خاتمی برای انتخاب آذرمنصوری که از جمله افراد رادیکال اصلاحطلب است و حمایت از برخی موضعگیریها این گزاره را مطرح میکند که خاتمی همراستا با موضعی است که اتحاد ملتیها در جبهه اصلاحات آن را دنبال میکنند اما در سمت دیگر تلاش خاتمی برای عدم موضعگیری تند و تیز در موارد مختلف این گزاره را تقویت میکند که رئیس دولت اصلاحات قصد ندارد در مسیر رادیکالیسم حرکت کند، با این حال میتوان گفت موضعگیری خاتمی درباره اتفاقات نشان میدهد خاتمی قصد ندارد مشخصا به سمت جبهه یا طرف مقابل میل کند و موضعی نسبتا خنثی در اینباره گرفته است.
شکاف عمیق میان اصلاحطلبان
در سمت دیگر اصلاحطلبان میانهرو اگرچه از روزهای آغاز ثبتنام برای انتخابات درموضعی همراستا با جبهه اصلاحات، انتقاداتی درباره پیشثبتنامها مطرح میکردند اما به مرور موضع آنها درباره انتخابات مقابل جبهه اصلاحات قرار گرفت. این طیف از اصلاحطلبان که در جریان انتخاب آذرمنصوری نیز اختلافاتی پیدا کرده بودند، اما تلاشهایشان برای یکپارچه نگهداشتن جبهه اصلاحات به نتیجه نرسید و مشخصا در مقابل جبهه اصلاحات، از مشارکت در انتخابات به هر قیمتی، حتی با وجود ردصلاحیتها در انتخابات حمایت کردند. در ادامه همین امر بود که اعضای نزدیک به این طیف بیانیهای با عنوان «روزنه گشایی» منتشر کردند. اصلاحطلبان در این بیانیه پاسخ مشخصی به جبهه اصلاحات دادند و تاکید کردند که تحریم انتخابات و عدم مشارکت چیزی است که اصلاحطلبان در چند سال گذشته آن را تجربه کردند اما نه پیروزی برای آنها به همراه داشته نه منجر به تغییر قابل توجهی در برگزاری انتخابات شده است. این بیانیه حالا اختلافات درون جبهه اصلاحطلبی را پررنگ کرد. جبهه اصلاحات دو روز بعد از انتشار این بیانیه نشست خبری برگزار کرد و سخنگو و رئیس جبهه اصلاحات نسبت به بیانیه روزنهگشایی مواضعی را مطرح کردند. جواد امام، سخنگوی جبهه درباره این بیانیه گفت: «نگاه این دوستان، مستقل از تصمیم جمعی جبهه اصلاحات است. جبهه اصلاحات تصمیم خود را گرفته اما ما هیچ تقابلی با این دوستان نداریم... دوستان باید بهجای روزنه دنبال معبر میبودند. آن دسته از دوستانی که این بیانیه را امضا کردهاند در همین جمع جبهه اصلاحات حضور داشتند و اگر استدلالها و راهکارهای ارائه شده از سوی آنها در اینجا پذیرفته میشد، حتما ما به همان مسیر میرفتیم.» آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، در صحبتهای خود به بیانیه خاتمی اشاره کرد و گفت: «آقای خاتمی بهصراحت میگوید سیاستورزی دومخردادی اگر نگوییم ممتنع شده است، اما با صخره ستبر بنبست مواجه شده است. این گویا و روشن است و دلیلش هم مکرر گفته شده، انتخابات و نهادهای انتخاباتی آن اثربخشی که مورد خواست و مطالبه جامعه و پایگاه رای اصلاحطلبان بودند را از دست داده است.» در ادامه نیز برخی از شخصیتهای سیاسی اصلاحات ازجمله سعید حجاریان بهدنبال دفاع از ایده تحریم و هل دادن تمام اصلاحطلبان بهسمت تحریم و عدممشارکت در انتخابات بودند. حجاریان در گفتوگویی با روزنامه اعتماد درباره حضور در انتخابات گفت: «من در دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شرکت نکردم و در این دوره هم مشخص است که شرکت نمیکنم. اما این عدمشرکت به این معنا نیست که از این به بعد در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهم کرد. شاید روزی نظام سیاسی سر عقل آمد و ماشین استصواب و حذف، آرام گرفت و مجددا روزنهای برای اصلاح باز شد.» این موضعگیریها نشان میداد، اتحاد ملتیها در ادامه تبعیت از ایده مصطفی تاجزاده، درباره تحریم و عدممشارکت در انتخابات، بهدنبال این هستند تا طیف معتدل اصلاحطلبان را نیز در همین مسیر قرار دهند. اما موضع مشخص و قاطع اصلاحطلبان میانهرو برای مشارکت و حضور موثر در انتخابات شکافها میان این دوطیف را گسترده کرد و اصلاحطلبان دوپاره شدند و این اختلافات نیز احتمال جدایی این دو طیف از ذیل جبهه اصلاحات را تقویت کرده است.
موقعیت تردید خاتمی برای مشارکت یا تحریم انتخابات
انتشار بیانیه 110نفر و اظهارات بعد از آن، حواشی و واکنشهای زیادی به همراه داشت. در این میان اما جای خالی کنش و اظهارنظر از جانب رئیس دولت اصلاحات، در مورد این اختلافها و شکاف میان این دو طیف همواره احساس میشود. خاتمی اما بعد از حواشی زیادی که این بیانیه به همراه داشت بالاخره روز پنجشنبه در دیدار با اعضای حزب مجمع ایثارگران درباره انتخابات و مشارکت گفت: «اصلاحطلب واقعی با انتخابات، با حاکمیت و بهخصوص با مردم قهر نخواهد کرد. در مساله انتخابات هم باید از انتخابات دفاع کرد؛ چراکه انتخابات راه رسیدن به یک نظام مردمی مردمسالار است که میتواند خیر مردم را تامین کند و مردم در آن احساس رضایت کنند؛ هم دنیای مردم را بهتر کند و هم آنها که اهل آخرت هستند احساس کنند که در این دنیا میتوانند مسیر آخرت خود را بدون آنکه مزاحم کسی شوند و بدون اینکه کسی مزاحم آنها شود، طی کنند... پس از نظر ما انتخابات بسیار مهم است و اگر انتقادی هم هست، به این است که انتخابات در جای خود نیست.» دفاع خاتمی از انتخابات و عدم قهر از صندوقهای رأی در شرایطی اتفاق افتاد که پیش از این رئیس دولت اصلاحات از بیانیه راهبردی جبهه اصلاحات که تلویحا در ادامه صحه گذاشتن بر قهر با صندوقهای رای بود، حمایت کرد. موضعگیری خاتمی در شرایط فعلی اصلاحطلبان چند نکته را مورد توجه قرار میدهد؛ جبهه اصلاحات این روزها حال و احوال خوبی ندارد، شکافها و اختلافات بعد از انتخاب آذر منصوری که با توصیه خاتمی اتفاق افتاد، شدت پیدا کرده و حالا با نزدیک شدن به انتخابات و تند شدن موضع جبهه، خود را در قالب بیانیهها نشان میدهد. با این حال حداقل در رسانههای رسمی موضعگیری دقیق و درستی از جانب خاتمی مبنیبر پایان دادن اختلافات و کم کردن شکافها دیده نمیشود. موضعگیریهای رئیس دولت اصلاحات درباره اتفاقات و رویدادهای درون جبهه اصلاحطلبی بیش از آنکه اصلاحطلبان را در یک نگاه متحد کند و شکافها را کم کند، در نگاهی خنثی و منفعلانه مطرح میشود. خاتمی در میان اظهارنظرهای مختلفی که از سمت جبهه یا اصلاحطلبان میانهرو مطرح میشود، موضعی سلبی نمیگیرد و به تایید ضمنی موضعگیریها بسنده میکند. خاتمی حتی در تایید موضعگیریهای جبهه اصلاحات و اصلاحطلبان میانهرو نیز قاطع عمل نمیکند. درواقع ضمن دفاع از بیانیه راهبردی جبهه اصلاحات، در ادامه اشاره میکند که این تنها یک راهبرد است و صرفا ناظر به انتخابات فعلی نیست. در سمت دیگر و در صحبتهای اخیر نیز ضمن مخالفت با قهر با صندوق رأی، همچنان انتقادات خود به روند انتخابات را مطرح کرد. بهنظر میرسد در میان این موضعگیریها، رئیس دولت اصلاحات نیز خود موضع مشخصی ندارد و در میانه تحریم یا عدمتحریم انتخابات در اسفندماه در رفت و برگشت است. شاید بتوان بخشی از شرایط فعلی که منجر به انشقاق در جبهه اصلاحات شده و موضعگیری منفعلانه خاتمی در میان این اختلافات را ناشی از این دانست که خاتمی خود اکنون نسبت به تحریم یا عدمتحریم انتخابات اسفند تردید دارد و هنوز تصمیمی مبنیبر تحریم انتخابات یا دعوت اصلاحطلبان به مشارکت نگرفته است و براین اساس موضعگیری او نیز نمیتواند در کم کردن این اختلافات و یکپارچه کردن مواضع درون جبهه اصلاحات موثر واقع شود و هر دو طیف از اصلاحطلبان با استناد به بخشی از صحبتهای خاتمی تاکید میکنند که موضع آنها همراستا با موضع خاتمی است. با این حال اگرچه بیانیه اخیر خاتمی به حزب مجمع ایثارگران بهنوعی دفاع از انتخابات و مشارکت بهحساب میآید، اما به این حال نمیتوان این امر را تایید کرد که خاتمی عملا از حضور موثر و مشارکت در انتخابات اسفندماه حمایت میکند.