زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه: 16 تیرماه سال قبل بود که حمیرا زمردی، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی با حکمی که از سوی سیدمحمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران صادر شد، بر صندلی ریاست موسسه لغتنامه دهخدا تکیه زد. موسسهای که 78 سال از عمر آن میگذرد و هر چند در ابتدا در قالب سازمانی در خیابان ایرانشهر تهران و خانه علیاکبر دهخدا از سوی مجلس شورای ملی وقت در سال 1324 تاسیس شد و ریاست آن هم برعهده خود دهخدا بود، اما در اوایل دهه 30 بهدلیل ضعف جسمانی دهخدا، این مسئولیت به محمد معین، نویسنده فرهنگ فارسی معین واگذار شد. کمی بعد و در سال 1334، هیاترئیسه مجلس و علی معین تصمیم گرفتند این سازمان به مجلس شورای ملی منتقل شود و ریاست آن هم به سیدمحمد هاشمی، رئیس چاپخانه مجلس رسید. اما دو سال بعد از مصوبه مجلس، سازمان لغتنامه دهخدا به دانشگاه تهران منتقل و اداره آن هم به دانشکده ادبیات سپرده شد تا بار دیگر معین ریاست موسسه را عهدهدار شود. این سازمان درنهایت در سال 1354 به موسسه تبدیل شد. در این فاصله زمانی تا رسیدن زمردی به این موسسه، چهرههای مختلفی ازجمله سیدجعفر شهیدی، علی افخمیعقدا، علی درزی و... سکاندار هدایت این موسسه بودند تا اینکه محمود بیجنخان تا تیرماه 1401، راهبری یکی از مهمترین موسسات مرتبط با حوزه زبان و ادبیات فارسی را عهدهدار بود.
فراز و فرودهای مسیر موسسه دهخدا طی 4 دهه
برای درک اهمیت این موسسه باید نگاهی به برخی از اتفاقات رخ داده در این موسسه داشت. یکی از این اقدامات بعد از پیروزی انقلاب، پایان یافتن انتشار لغتنامه دهخدا در سال 1359 بود؛ موضوعی که یکسال بعد از آن با پیشنهاد تالیف لغتنامه فارسی از سوی دانشگاه تهران و انجام آن از سوی این موسسه تصویب شد و بالاخره بعد از 13 سال، کار ویرایش و چاپ کامپیوتری این لغتنامه در 14 جلد و یک جلد مقدمه تمام شد. درنهایت هم روایت نخست با انتشار لوح فشرده لغتنامه دهخدا با همکاری موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران رقم خورد. در این میان سال 68 را هم باید نقطه اوجی برای فعالیتهای این موسسه با تاسیس مرکز آموزش بینالمللی زبان فارسی در راستای ترویج این زبان دانست؛ اتفاقی که سال 96 جمعیت 20 هزار نفره فارسیآموزان را با خود همراه کرده بود.
با وجود نقش پررنگ موسسه لغتنامه دهخدا و قدمت نزدیک به یکدههای آن، اما بهنظر میرسد این موسسه در دوران جدید بهدلیل چالشهای مدیریتی، عملا اثرگذاری خود را از دست داده است. از تیرماه سال قبل که زمردی با نقش پررنگ عبدالرضا سیف، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران توانست به مسند ریاست این موسسه برسد، بسیاری از چهرههای شاخص مانند حسن انوری، از چهرههای ماندگار کشور، سعید نجفیاسداللهی و رسول شایسته که تا دوران بیجنخان، بهعنوان مولفان برجسته با این موسسه همکاری داشتند، از ادامه همکاری سرباز زدند که خود حاشیههای زیادی را به همراه داشت. طبیعتا قطع همکاری فردی مانند انوری که 60 سال از عمر خود را در این موسسه گذرانده بود و حالا حاضر به ادامه همکاری نبوده، نشان میدهد اساتید کهنهکار حوزه ادبیات از این انتصاب راضی نبودند. البته جدا شدن چهرههای معروف تنها به اینجا ختم نشد و میرجلالالدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه هم در فاصلهای اندک جدا شدن خود از این موسسه را رسانهای کرد. البته بخش اعظمی از دلایل این جدا شدن، رفتارهای زمردی پیش از گرفتن حکم رسمی از سوی رئیس دانشگاه تهران بود؛ بهطوری که او ۳۱ مردادماه درحالیکه هنوز حکمی از سوی مقیمی دریافت نکرده بود، بهروز صفرزاده را بهعنوان سرپرست بخش تالیف منصوب و عملا اکرم سلطانی از سرپرستی این بخش کنار گذاشته شد، اقدامی که قهر و قطع همکاری سه چهره نام برده شده را به همراه داشت.
چالش مقبولیت علمی رئیس جدید موسسه
البته حواشی حضور زمردی در این موسسه، به رفتارهای غیرحرفهای او در عزل و نصبها محدود نمیشود، بلکه چهره علمی او هم از همان ابتدا که زمردی بهعنوان گزینه ریاست این موسسه معرفی شد با اما و اگرهای زیادی همراه بود. جنجالی که پای فصلنامه مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان را هم به میدان باز کرد. انتشار مقالهای از سوی زمردی و محمد فیاض با عنوان «نقد و بررسی هشت کتاب مهم تاریخ ادبیات فارسی تالیفشده در پاکستان در قرن اخیر» که در شماره 118 مجله «دانش» فصلنامه مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان منتشر شده و در دو شماره بعد از این مجله، خود دستاندرکاران مجله بهصراحت اعلام کردند این مقاله بهصورت کامل از پایاننامه دکتری فردی به نام محمد شریف اقتباس شده بهطوری که باید بهجای نام این دو نفر، اسم محمد شریف پای این پایاننامه میخورد. این درحالی است که در همان برهه مقیمی هجمههای مطرح شده به چهره علمی زمردی را غیرقابل قبول خوانده بود، اما وقتی واکنشها بعد از چاپ این فصلنامه را مدنظر قرار میدهیم، مشخص میشود که منتقدان صرفا بعد علمی او را مدنظر قرار داده بودند.
تالیف لغتنامه دهخدا متوقف شد
در این میان بد نیست به توقف بزرگترین پروژه این موسسه همزمان با حضور زمردی هم نگاهی انداخت. اتفاقی که 25 مردادماه با انتشار نامهای از سوی هیاتمولفان این لغتنامه در اعتراض به حواشی
رخ داده پیرامون این موسسه و خداحافظی حسن انوری منتشرشده و در آن عملا بحث توقف تالیف لغتنامه بزرگ فارسی مطرح شد. توقفی که هنوز پابرجاست و مشخص نیست چه زمانی یکی از مهمترین پروژههای این موسسه دوباره آغاز خواهد شد. این درحالی است که این روزها طرح «یک متن، یک فرهنگ» به سرپرستی بهروز صفرزاده که با هدف آسیبشناسی فرهنگنویسی است از سوی موسسه دنبال میشود و براساس آن قرار است برای هر یک از متون کهن نثر فارسی یک فرهنگ نوشته شود، کاری که مشخص نیست چقدر نتیجه بخش خواهد بود.
سکوت زمردی در برابر حواشی
از اتفاقات رخ داده که بگذریم، بهنظر میرسد زمردی در دوران مدیریتش در سایه سکوت دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، موسسه لغتنامه دهخدا را عملا به بیراهه برده بود. بهطوری که شنیدههای خبرنگار «فرهیختگان» حاکی از اجاره دادن طبقه زیرزمین ساختمان این موسسه به یک رستوران حکایت دارد و حتی شنیده شده دو طبقه دیگر این موسسه در اختیار برخی از شرکتهای وابسته به دانشگاه تهران قرار گرفته است. اتفاقی که از یک سو این مهم را به ذهن متبادر میکند که گویی مشکلات مالی باعث شده مسئولان این موسسه به اجاره دادن طبقات این ساختمان روی بیاورند. البته اتفاقات عجیب و غریب موسسه تنها به اینجا ختم نشده و برخی از زبانآموزان این موسسه از حذف خوابگاه این موسسه خبر میدهند. اتفاقی که باعث شده تا این افراد مجبور به اجاره کردن خانه یا رفتن به پانسیون شوند؛ هر چند با نگاهی به سایت این موسسه عملا هیچگونه خبری نمیتوان از اتفاقات رخ داده پیرامون این موسسه پیدا کرد، بلکه حتی تلاشهای «فرهیختگان» برای مصاحبه با رئیس موسسه هم بینتیجه مانده است. اهمیت و البته آشفتگی در اداره این موسسه به حدی است که آبانماه امسال نمایندگان مجلس هم به این موضوع ورود کردند. بهطوری که مرتضی حسینی، نماینده میانه به همراه جمعی از نمایندگان هم درباره رسیدگی به وضعیت نابسامان این موسسه به وزیر علوم تذکر داده است. تذکری که فعلا راه به جایی نبرده است.