کد خبر: 94318

سوپراستار پشت دوربین؛

«تمساح خونی»، داستان عامه‌پسند

«تمساح خونی» نخستین تجربه جواد عزتی در قامت کارگردان، یک فیلم قصه‌گوی کمدی است که از الگوهای ژانریک تبعیت می‌کند و یک تجربه مهیج «کمدی اکشن» ممتاز برای مخاطب خسته از فیلم‌های کمدی مبتذل و درام‌های اجتماعی بی‌سر و ته معمول در سینمای ایران فراهم می‌کند.

مهران زارعیان، خبرنگار: «تمساح خونی» نخستین تجربه جواد عزتی در قامت کارگردان، یک فیلم قصه‌گوی کمدی است که از الگوهای ژانریک تبعیت می‌کند و یک تجربه مهیج «کمدی اکشن» ممتاز برای مخاطب خسته از فیلم‌های کمدی مبتذل و درام‌های اجتماعی بی‌سر و ته معمول در سینمای ایران فراهم می‌کند. یکی از همان تک‌وتوک فیلم‌هایی که هر سال در جشنواره می‌بینیم و به‌خاطر وجود همین تک‌وتوک فیلم‌ها می‌توانیم خودمان را قانع کنیم که آمدن به جشنواره با رویکرد صرفا سینه‌فیلی و علاقه به سینما توجیه منطقی دارد. از نخستین صفت شروع می‌کنم. تمساح خونی در وهله اول یک فیلم قصه‌گوست. بارها مطرح شده که مشکل سینمای ایران فیلمنامه است و خیل عظیمی از فیلم‌ها، از کش‌دادن دو خطی اولیه‌شان به 90 الی 120 دقیقه فیلم سینمایی ناتوانند. تمساح خونی در قدم اول، فیلمی است که پروتاگونیست و آنتاگونیست را به سرعت معرفی کرده، مساله آنها را برای مخاطب جا می‌اندازد، سمپاتی تمام‌عیاری (طبیعتا بازی مثل همیشه دیدنی عزتی و بقیه بازیگران نیز در این امر کمک‌کننده است) را نسبت به دو شخصیت اصلی برای مخاطب ایجاد کرده و موتور قصه را در مدتی کمتر از 30 دقیقه روشن می‌کند و در ادامه نیز با استفاده از گره‌های داستانی پرقوت و رفت‌وبرگشت‌های درگیرکننده، مخاطبش را به معنی دقیق کلمه حفظ می‌کند. البته فیلم در پرده آخر و برای گره‌گشایی ضعف‌هایی دارد و در ارائه اطلاعات، ترسیم‌ انگیزه کاراکتر‌ها و پذیرفتنی کردن پایان، خوب عمل نمی‌کند اما می‌توان کلیت کار را دیدنی و جذاب ارزیابی کرد. صفت دوم، کمدی بودن است. تمساح خونی یک کمدی بانمک است که شوخی‌های به اندازه‌ای در سراسر طول فیلم تعبیه کرده و هیچ‌گاه لبخند را از لب مخاطب حذف نمی‌کند، با این حال از نظر میزان خنده‌دار بودن موقعیت‌ها، به دستاورد ویژه و کم‌نظیری نمی‌رسد و صرفا یک وضعیت مطلوب و دوست داشتنی دارد که البته از میانگین سطح کمدی فیلم‌های خنده‌دار ایرانی جلوتر است.
صفت سوم تبعیت از الگوهای ژانریک است. تمساح خونی یک کمدی- اکشن تمیز است که به حال و هوای سینمای گانگستری و جنایی نیز نزدیک می‌شود و سبک آمریکایی فیلمسازانی مثل گای ریچی و کوئنتین تارانتینو را (البته در مقیاسی دست‌وپا شکسته و سطح پایین) تداعی می‌کند. ضرباهنگ، الگوی تدوین، استفاده از موسیقی و جنس کمدی فیلم با برجسته کردن اهمیت پول و زن، بسیار به سینمای آمریکا نزدیک است و این برای سینه‌فیل‌ها نیز قطعا جذاب خواهد بود. صفت چهارم اینکه تمساح خونی یک «buddy film» یا «فیلم زوج هنری» است که از دوتایی غیرتکراری و دیدنی جواد عزتی و عباس جمشیدی‌فر بهره می‌برد و توانسته مشابه نمونه‌های مشابه خارجی، از کل‌کل‌های دو شخصیت احمق اما خوش‌قلب، هم کمدی بیافریند و هم قصه را جلو ببرد و شخصیت‌پردازی غنی خود را نشان دهد. نکته جالب این است که عباس جمشیدی‌فر پیش از این در این سطح عملکرد درخشان نداشته و تمساح خونی ممکن است سکوی جهشی برای کارنامه حرفه‌ای جمشیدی‌فر باشد که از دوستان قدیمی جواد عزتی است و حق دوستی را به خوبی ادا کرده است.
صفت پنجم که تمساح خونی را برای من یک پله بالاتر از یک فیلم صرفا خوب سرگرم‌کننده قرار می‌دهد، استفاده خلاقانه‌ای است که از ظرفیت بومی فضاهای سرخوشانه و خلاف در تهران می‌کند که قبلا بیشتر در فیلم‌های آمریکایی دیده بودیم. مثلا نیویورک یک شهر سینمایی است که بافت و مختصات آن را فیلمسازانی مثل مارتین اسکورسیزی و وودی آلن در حافظه جمعی سینمادوستان ثبت کرده‌اند. تمساح خونی توانسته یک تصویر سینمایی از شهر تهران در شب به ما بدهد که پیش از این کسی مثل حمید نعمت‌الله توانسته بود به این هویت‌بخشی به فضای شهری نزدیک شود. دوربین عزتی در اتوبان‌ها، خیابان‌ها، آپارتمان‌ها، جشن‌ها و مراسم‌ مجرمانه‌ای مثل قمار و مسابقات سیلی زدن می‌چرخد و چیزهایی به ما نشان می‌دهد که کمتر در سینمای ایران دیده بودیم. شاید فیلم کمتر ستوده‌شده‌ «رخ دیوانه» از این نظر به تمساح خونی شباهت داشته باشد. هنوز قضاوت درباره کلیت جشنواره زود است اما به احتمال زیاد تمساح خونی یکی از بهترین فیلم‌های جشنواره امسال خواهد بود و تا همین الان نیز بازخوردهای مثبت و اقبال عمومی در سانس‌های جشنواره این امر را نشان می‌دهد.

مرتبط ها