کد خبر: 94016

در هفتمین گنگره علوم انسانی اسلامی مطرح شد

کار ما در علوم انسانی کاریکاتور گونه است

هفتمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. این کنگره، در دومین روز خود چهارشنبه 24 آبان ماه به نشست کمیسیون «فلسفه و روش‌شناسی علوم انسانی» با ریاست دکتر احمد شریفی و دبیری دکتر محمدتقی موحد‌ابطحی اختصاص داشت. مطالب پیش رو، منتخبی از سخنرانی‌های ارائه شده در این نشست است.

هفتمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. این کنگره، در دومین روز خود چهارشنبه 24 آبان ماه به نشست کمیسیون «فلسفه و روش‌شناسی علوم انسانی» با ریاست دکتر احمد شریفی و دبیری دکتر محمدتقی موحد‌ابطحی اختصاص داشت. مطالب پیش رو، منتخبی از سخنرانی‌های ارائه شده در این نشست است.

علی طالقانی،عضو هیات‌علمی دانشگاه باقرالعلوم: یکی از لوازم مبانی فلسفه پوپر، امکان علوم تجربی ایدئولوژیک است. ازجمله علوم ایدئولوژیک، علم اسلامی است. بنابراین، ادعا این است که از لوازم دیدگاه‌های پوپر در فلسفه علم این است که علم تجربی اسلامی ممکن است. روشن است و ادعا هم نیست که علم تجربی اسلامی محقق شده است. برای بحث درباره امکان، فعلا تمرکز من بر امکان طبیعی است، نه امکان متافیزیکی و نه امکان منطقی. روشن است که اگر امکان طبیعی یا فیزیکال پذیرفته شود، ضمنا امکان متافیزیکی و منطقی هم پذیرفته می‌شود.

 مالک شجاعی، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: در اواخر حیات فکری استاد مطهری، ایشان به دلایل و عللی که مهم‌ترین دلیلش این است که در بین سه پارادایم فلسفه علوم انسانی یعنی فلسفه پوزیتیویستی علوم‌انسانی، فلسفه هرمنوتیکی علوم‌انسانی و فلسفه انتقادی علوم‌انسانی، رقیب اصلی، رقیب فکری اصلی استاد مطهری فلسفه علوم‌انسانی انتقادی است، آن هم روایت خاص مارکسیستی است. آن چیزی که بعد از انقلاب و جریان‌های فکری‌ ما بیشتر با علوم‌انسانی مواجه شدند، بیشتر روایت‌های پوزیتیویستی و پست‌‌پوزیتیویستی بود که رقیب و خصم اصلی‌شان -تعابیری که به کار می‌بریم منظور رقابت فکری است، نه مناقشات فیزیکی- در مناقشات پس از انقلاب فلسفه‌های علم پوزیتیویستی و پست‌‌پوزیتیویستی بود.

غلامحسین مقدم‌حیدری، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: فوکو می‌گوید علوم انسانی و منظورش بیشتر علوم اجتماعی است، الگوی فکر کردنش را شاید از پزشکی گرفته. من یک‌سال‌و‌نیم روی این کار می‌کردم. کنت می‌گوید فیزیک اجتماعی. به اشتباه همه می‌گویند کنت اینها را از فیزیک گرفته؛ می‌گویند فیزیک اینقدر تلألو داشت بعد از نیوتن که کنت اینها را از آن گرفت و خواست شبیه فیزیک باشد. شما می‌بینید پنج‌جلدی کنت ریاضی دارد، فیزیک دارد تا به بیولوژی می‌رسید که یک فصل است. ته این فصل یک پاراگرافی است که آن را به عالم ذهن ربط می‌دهد و اینکه آدم‌ها در جمع چه کار می‌کنند.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.