کد خبر: 93866

درباره جوانب مختلف ردصلاحیت روحانی

او باید در انتخابات شکست می‌خورد

حسن روحانی می‌گوید در انتخابات مجلس خبرگان ردصلاحیت شده است. خبری که پیامدهایی را می‌تواند بر فضای کشور مترتب کند. از دو منظر می‌توان به ردصلاحیت رئیس‌جمهور سابق پرداخت.

محمد زعیم‌زاده، سردبیر: حسن روحانی می‌گوید در انتخابات مجلس خبرگان ردصلاحیت شده است. خبری که پیامدهایی را می‌تواند بر فضای کشور مترتب کند. از دو منظر می‌توان به ردصلاحیت رئیس‌جمهور سابق پرداخت. نخست از جنبه استدلال‌های حقوقی و ادله فقهی مورد نظر مرجع ردصلاحیت یعنی شورای نگهبان و دیگری از منظر آثار و پیامدهای سیاسی و اجتماعی چنین تصمیمی. نگارنده در حوزه نخست تخصصی ندارد و بررسی آن را به اهلش می‌سپارد اما از جنبه دوم چند نکته پراهمیت قابل ذکر است. در تحلیل یک رویداد دو ساحت تعیین‌کننده است، یکی متن رویداد و دوم بافتاری که رویداد در آن رخ می‌دهد. از دومی شروع می‌کنیم. تقریبا 40 روز دیگر در این کشور انتخابات برگزار می‌شود، انتخاباتی که نخستین رای‌گیری پس از وقایع 1401 است. جریان اپوزیسیون خارج از کشور و صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها که یک پای غائله 1401 بودند طراحی روشنی برای انتخابات اسفندماه دارند. استراتژی حداکثری آنها تلاش برای برگزار نشدن این انتخابات است. وقوع ناامنی‌های اخیر در سراوان و کرمان و... شاید از این جنبه قابل تحلیل باشد، استراتژی‌ای که خود آنها هم خوب می‌دانند خیلی واقعی و شدنی نیست. استراتژی دوم حداقلی کردن انتخابات و ایجاد بی‌تفاوتی نسبت به صندوق رای میان مردم است. بی‌تفاوتی نسبت به انتخابات یعنی تثبیت این نکته که راه‌حل بهبود و اصلاح در امور کشور نه از مسیر صندوق بلکه از خیابان می‌گذرد. کاهش قابل توجه مشارکت، هدف‌گذاری بانیان وقایع 1401 در انتخابات پیش‌رو است. در چنین بافتاری رفتار ذی‌نفعان انتخابات و پروژه‌های سیاسی هم نسبت به همین استراتژی دشمن باید سنجیده شود.

حال چرا ردصلاحیت روحانی اهمیت پیدا می‌کند؟
در میان گروه‌های سیاسی داخل هم همین دوگانه مشارکت‌طلب و تحریم‌طلب قابل صورت‌بندی است. نحوه ورود حسن روحانی به انتخابات و کنشگری او تاکنون خبر از این می‌داد که او سعی دارد ضمن نقد دولت و مجلس، با جریان تحریم‌طلب مرزبندی داشته باشد. لذا نکته اول در ردصلاحیت او فارغ از سوابق این است که یک عنصر مهم در جریان مخالف تحریم انتخابات، ردصلاحیت شده است. این به یک معنا پاس گل به جریان تحریم‌طلب خواهد بود و سبب تقویت استدلال آنها در میان بدنه اجتماعی‌شان می‌شود.
اما آیا ردصلاحیت روحانی در میزان مشارکت در انتخابات تاثیر دارد؟ این سوال با این سوال که آیا حضور روحانی می‌توانست مشارکت را افزایش دهد؟ فرق می‌کند. نظرسنجی دقیق یا پژوهش قابل تاملی درباره اثر ایجابی حضور او نداریم و نمی‌توانیم اثر میدانی حضور روحانی در انتخابات را سنجش کنیم اما در بعد سلبی حتما تصویری که ساخته می‌شود مهم است. از منظر برساختی و نمادین، رد او اثر نامطلوبی بر تصویر انتخابات می‌گذارد و بهانه به دست عده‌ای می‌دهد تا با چسب دوقلو برچسب لفظ انتخابات محدود را به رویداد اسفند 1402 بچسبانند. پس نکته دوم اینکه ردصلاحیت روحانی از جنبه مشارکت می‌تواند در تعارض با استراتژی کلان نظام و رهبر انقلاب، یعنی مشارکت حداکثری که بارها بر آن تاکید شده، باشد.
نکته سوم اینکه این تصمیم احتمالا با راهبرد دولت هم در تعارض است. رئیسی به‌عنوان رئیس دولت در جمع اهالی رسانه موضع دولت را حضور همه جریان‌ها در انتخابات خواند. هرچند شاید این موضع جناب رئیس‌جمهور در اعمال صلاحیت‌های نخستین توسط وزارت کشور ظهور و بروز پیدا نکرد و حتی ضد آن هم رفتار شد اما بالاخره موضع اعلامی رئیس‌جمهور این بود. رئیسی هم خوب می‌داند برای دولتی که می‌خواهد پروژه‌های بزرگ انجام دهد، فضای باز و گشودگی سیاسی ضروری است. از این منظر دولت یا حداقل رئیس دولت هم احتمالا با این دست‌فرمان مشکل خواهد داشت. نکته چهارم درخصوص تصویری است که از خود شورای نگهبان ساخته می‌شود. ردصلاحیت روحانی فارغ از دلایلش باز هم این سوال تکراری را طرح می‌کند که چطور فردی که همین الان عضو یک مجلس است و عضویت در آن نیازمند صلاحیت علمی است، به یکباره بی‌صلاحیت می‌شود؟ احتمالا دوستان شورا یا مشاوران‌شان از همین امروز در رسانه‌های مختلف در حال تلاشند تا برای این ماجرا استدلال‌هایی بتراشند اما خوب است درباره میزان نفوذ این شبهه و کارا بودن استدلال‌های قبلی پژوهشی انجام دهند. نکته پنجم ضربه‌ای است که به جایگاه خود مجلس خبرگان می‌خورد. ردصلاحیت فردی که همین الان هم عضو این مجلس است و لابد پیش‌تر صلاحیت‌های علمی‌اش تایید شده این خطر را دارد که تصویر مجلس خبرگان را از یک نهاد علمی و تخصصی به یک مجموعه‌ای که مقدمات تشکیلش با سیاست‌زدگی فراهم می‌شود، تنزل دهد. نکته ششم به خود روحانی بر‌می‌گردد. او از این ردصلاحیت، هم می‌تواند خشمگین و ناراحت باشد و هم خوشحال. روحانی خشم و عصبانیتش را در بیانیه‌ای که نوشته بروز داده است اما خوشحالی‌اش احتمالا به این بخش برمی‌گردد که شورای نگهبان اجازه اینکه او روی باسکول رای برود را نداد. طبق آخرین نظرسنجی‌ها با اینکه وضعیت دولت سیزدهم از لحاظ اجتماعی ممتاز نیست اما همین حالا رئیس دولت سیزدهم چهار برابر روحانی مقبولیت دارد. رقبای سیاسی روحانی اگر مقداری تدبیر داشتند اجازه می‌دادند او به میدان رقابت بیایید. روحانی باید در انتخابات شکست می‌خورد، نه پیش از انتخابات که حالا برایش یک پیروزی تلقی شود.

مرتبط ها