زینب کرد، مسئول واحد زنان و خانواده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل: باید افق دیدمان را وسیعتر کنیم، همانطور که ایران ما گذشتهای دارد آیندهای هم دارد همانطور که از اتفاقات مثبت آن در گذشته خوشحال شدیم، با کسب موفقیت آن افتخار کردیم و از اتفاقات بد و سیاستگذاریهای نادرست ناراحت شدیم خودمان درحال ساختن تاریخچهای هستیم که حس و حال آیندگان را رقم میزند. یادمان باشد ما هم در آینده، گذشته کسانی خواهیم شد که بر گردنمان حقی دارند. مساله جمعیت و جوانی کشور مساله پیچیدهای است که هویت، امنیت، اقتصاد و هر آنچه به آن فکر کنید، متاثر از آن است. حتی تمدن نوین اسلامی که به آن فکر میکنیم و یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی است نیاز به جمعیت توانمند و پویا دارد. هر اوجی یک افولی خواهد داشت همانطور که رهبری گفتند به قله نزدیک شدیم و همه خوشحال هستیم، خطر سقوط از قله هم زیاد میشود. مساله جمعیت و حرکت آن به سمت پیری یکی از مهمترین معضلاتی است که باعث بحران در بخشهای مولد جامعه خواهد شد و مانند ریشه عمل میکند. اگر اجتماع و افرادی نباشند جامعهای هم نخواهد بود. ازدواج بهموقع جوانان باعث پیشرفت جامعه خواهد شد، اما زمانی که ازدواج بهموقع و تسهیل شده اتفاق نیفتد، شاهد خیلی از نابسامانیها در سطح کشور خواهیم شد. در مهم بودن این امر همین بس که خداوند در قرآن کریم با نزول آیات ۲۱ سوره روم و ۳۲ سوره نور تاکید میکند در امر ازدواج جوانان اهتمام داشته باشید و این مساله را جزء حقوق وظایف مسئولان و والدین میداند. اما متاسفانه آنقدر به مسائل حاشیهای دیگر پرداخته میشود که مسائل مهمتر به حاشیه میروند. مثلا اگر به مساله ازدواج بهموقع اهمیت ویژه داده شده بود، جامعه کمتر با چالشی به اسم بیحجابی یا کمحجابی مواجه میشد و شاید دیگر نگران بحرانهای رفتاری همچون ازدواج سفید و همجنسگرایی نبودیم؛ شاید بعضیها اعتقادشان این باشد کشور ما هنوز با چنین مسائلی روبهرو نشده است. اما باید گفت تا سال گذشته هیچ کسی فکر نمیکرد جامعه از نظر حجاب به نقطه کنونی برسد! و در مورد دو مثال دیگر نیز شاهد شیوع تدریجی آن در سطح جامعه هستیم و اگر نسبت به ریشههای آن بیتوجه باشیم بهزودی این مسائل نیز همچون بیحجابی بحرانآفرین خواهند بود.
ایراد اصلی قوانین حمایت از ازدواج به عینیت نرسیدن است
البته وقتی قوانین تصویب شده در مورد حمایت از ازدواج و تسهیلات ارائه شده در این باره را مرور میکنیم نتیجه رضایتبخش است، اما ایراد کار، ماندن این قوانین در حد نوشته و عدمعینیت یافتن است. باید به مجلسیها گفت کمی دست نگهدارید این همه قانون غیرقابل اجرا دردی را دوا نمیکند! بهطور مثال طبق قانون تسهیل ازدواج جوانان باید صندوقی با عنوان اندوخته ازدواج جوانان ایجاد شود و از محل منابع آن به زوجها وام ودیعه مسکن داده شود، اگر زوجی نتوانست شغلی پیدا کند بهمدت دو سال بهصورت قرضالحسنه به آنها کمک شود، دولت موظف بود خانه ارزان قیمت هم برای آنها پیدا کند و درنهایت تمام دستگاههای دولتی و شهرداری موظف بودند امکانات رفاهی حتی برای برگزاری مراسم ازدواج فراهم کنند و قص علی هذا... چندین سال از این قانون گذشته اما تنها خروجی آن وامهای ازدواج است. با توجه به پژوهشها و آسیبشناسیهای صورت گرفته از اصلیترین مواردی که باعث شد جوانان کمتر ازدواج کنند، مسائل اقتصادی و مسکن بوده است. البته در این راستا و برای اینکه جوانان با هزینه کمتری زندگی خود را شروع کنند طرح ازدواج دانشجویی از سال ۷۶ توسط نهاد مقاممعظمرهبری در دانشگاهها پایهریزی شد. این طرح در اولین سال با ۶۰ دانشجو برگزار شد، در سال ۸۱ به چهار هزار دانشجو در سراسر کشور رسید و تا سال ۹۱ روند نسبتا پایداری داشت اما از سال ۹۱ به بعد روند شیب نزولی پیدا کرد. طبق برآوردهایی که خود نهاد رهبری بهعنوان یکی از اولین متولیان ازدواج دانشجویی منتشر کرده است پایین بودن سن ازدواج، کمترین طلاق، رضایت به کمترین امکانات رفاهی مهمترین نتایج ازدواج دانشجویی محسوب میشوند.
20 سالی میشود که ساخت خوابگاه متاهلان راکد مانده است
در این طرح در راستای اجرایی شدن قانون تسهیل ازدواج، وزارت علوم موظف شده بود برای متاهلان خوابگاه دانشجویی ساخته و به متاهلان دو برابر دانشجویان کمکهزینه تحصیلی پرداخت کند، اما این قانون ۲۰ سالی میشود که راکد مانده است. با نزولی شدن آمار ازدواج دانشجویی تصمیم جدیدی اتخاذ شد و سند ملی ازدواج دانشگاهیان به تصویب رسید. اما بعد از یکسال از ارائه طرح، اولین جلسه بررسی آن برای اجرا شدن برگزار شد، آن هم با حضور نصف و نیمه مجریان اصلی که باید حضور میداشتند اما نداشتند. اما چیزی که در این قضیه مشهود است کمتوجهی به رکن اصلی خانواده یعنی زنان است. اگر نگاهی به قانون جوانی و جمعیت بیندازید متوجه خواهید شد این قانون با دید فقط مردانه نوشته شده است. مسائل مربوط به مسکن، افزایش حقوق، تامین خودرو، دادن وام و امثالهم در آن درنظر گرفته شده است اما نهایت اشارهای که به زنان که نقش اصلی در جوانسازی جمعیت را دارند یک مرخصی زایمان است و آن هم شامل زنان کارمند رسمی میشود و اگر شما غیررسمی یا خانهدار باشید که آن هم شامل حالت نمیشود. -اهمیت مواد گفته شده بر کسی پوشیده نیست- زمانی هم که این مطالبه مطرح میشود که در سیاستگذاری در حیطه زنان وجود زنان الزامی است و باید خود زنان تصمیمگیرندگان اصلی آن باشند، مطالبهگران با برچسب فمینیست طرد میشوند و این پاسخ مطرح میشود که فرقی دراینباره وجود ندارد. در این قوانین به مهمترین بخش جوانی جمعیت که فرزندآوری است کمتوجهی شده. ۹ ماه مشکلات بارداری و مهمتر از آن زمان وضع حمل از سختترین لحظات بارداری است. بانوان زمانی که برای وضع حمل به بیمارستان میروند بین مصائب بیمارستان دولتی یا هزینههای گزاف بیمارستان خصوصی باید یکی را انتخاب کنند. رفتار نامناسب در بیمارستانهای دولتی بهحدی است که مادر پشیمان میشود از اینکه خواسته فرزندی به دنیا بیاورید. تشخیصها و آزمایشهای اشتباه برای تعیین طبیعی و سزارین بودن زایمان، مشاورههای اشتباه قبل از زایمان هر کدام مشکلات خاص خود را دارد. همین موارد میتواند عاملی باشد زنان از بارداریهای بعدی منصرف شوند. در مواجهه با این موارد اما قانون پاسخی ارائه نکرده است که چگونه باید امکانات رفاهی برای دوران بارداری، زایمان و شیردهی تامین شود. این مشکلات برای ازدواج دانشجویی شدیدتر است؛ چراکه در قانون تعیین نشده اگر زنی کارمند نبود و در دوران دانشجویی قصد فرزندآوری داشت چه حمایتهایی را در یافت خواهد کرد. نادیده گرفتن زن به اینجا ختم نمیشود. حداقلترین تعداد فرزندی که در طرحهای فرزندآوری به آن اشاره شده، سه فرزند است. اگر فاصله تولد هر فرزند تا فرزند بعدی سه سال باشد و مادر بخواهد تا سن هفت سالگی فرزند آخر تمام تمرکزش را بر تربیت آنان بگذارد، حداقل 10 سال زمان نیاز دارد. در نتیجه بسیاری از مادران مسیر ترک تحصیل و ترک شغل را در پی میگیرند و قانون هیچگونه تسهیلاتی برای اینکه مادر بتواند همزمان هر دو نقش را ایفا کند، ارائه نداده است.
چرایی حضور زنان را زیر سوال نبرید!
آیا در این قوانین به شخصیت فردی زن توجه شده است؟ یک زن در چه شرایطی میتواند مادر خوبی باشد؟ پاسخ مشخص است زمانی که خودش هم احساس موفقیت داشته باشد و شخص خودش نادیده گرفته نشود. اگر بخواهیم همه ابعاد آن را بررسی کنیم متوجه فجایع بیشتری در این نگاه یکطرفه خواهیم شد. برای محقق شدن آرمانهای انقلاب اسلامی باید نهادهای دولتی حتی به مهدکودک برای کودکان هم فکر کنند نه اینکه زمانی که یک زن در فلان وزارتخانه حرف از مهدکودک زد، بگویند باز هم حرفهای تکراری و بهجای حل مساله خود مساله را پاک کنند و چرایی حضور زنان را زیر سوال ببرند. سوال اینجاست وقتی حرف از ازدواج بهموقع که برای برطرف شدن یکسری از نیازهای جسمانی زده میشود تا فکر و خیال آقایان آزاد شده و صرف پژوهش و ارتقای علمی شود اشکالی ندارد؛ اما زمانی که حرف از برطرف شدن دغدغه یک زن با اینکه یکی از والدین فرزند است، میشود مساله غیرقابل حل و کلیشهای محسوب میشود. در آخر باید گفت قانونگذاری خوب است اما مهمتر از آن چند بعدی بودن قوانین است. قانونگذاری خوب است اما پشتوانه اجرایی شدن آن مهمتر است. اهمیت ازدواج، فرزندآوری و جوانی جمعیت بر کسی پوشیدن نیست اما شرایط را فراهم کردن و فرهنگ آن را ایجاد کردن از قانونگذاری و حرف زدن و جلسه گذاشتن مهمتر است. اشارهای میکنم به بیانات مقاممعظمرهبری در دیدار اخیر با بانوان: «زنان باید در این مشاغل: وزارت، مدیریتها، نماینده مجلس، پزشکی و... حضور پیدا کنند اما بایستی جوری باشد که از آن مشغله مهم و اساسی زنانه، خانهداری و فرزندآوری محروم نشود؛ اگر چنانچه در این زمینه تعارضی بهوجود آمد مسئولان کشور هستند که بایستی برای آن فکری کنند.»