علی مزروعی، خبرنگار گروه نقدروز: تا پیش از اینکه امنیت کشتیهای در مسیر سواحل رژیمصهیونیستی در دریای سرخ به چالش کشیده شود، هندوستان یکی از حامیان سرسخت این رژیم محسوب میشد. دولت هند که به عنوان اصلیترین کشور کریدور آیمک در جهت عادیسازی روابط رژیمصهیونیستی با کشورهای خلیج فارس نقش مهمی را ایفا میکرد پس از عملیات 7 اکتبر تمام قد از رژیمصهیونیستی حمایت کرد. نارندرا مودی، نخستوزیر این کشور طی توییتی عملیات حماس را تروریستی خواند. پس از طولانی شدن جنگ و پررنگتر شدن نقش محور مقاومت به ویژه با حضور یمن هند نیز تا حد زیادی مواضع خود را تعدیل کرده است. این تغییر موضع به وضوح در اظهارات وزیرخارجه هند که طی سفری به ایران آمده بود مشهود است. جایشانکار در دیدار با امیرعبداللهیان پس از آنکه از انگیزههای هند برای توسعه بندر چابهار گفت به مباحث امنیتی منطقه پرداخته و لزوم کمکرسانی به مردم غزه را لازم دانست. این تغییر موضع هند باعث شده تا این نگاه بهوجود بیاید که اتفاقات منطقه و اثرات اقتصادی که بر تجارت دریایی میگذارد موضع هند را در قبال ایران واقعبینانه کرده است. برخی رسانهها از این تعبیر نیز گام را فراتر گذاشته و مواضع جایشانکار را ملتمسانه توصیف کردهاند. برای بررسی چرایی اتخاذ چنین مواضعی و مقایسه آن با مواضع پیشین دولت هند با نوذر شفیعی، کارشناس مسائل شبههقاره به گفتوگو نشستهایم. شفیعی دلیل اتخاذ مواضع پیشین را کنش احساسی نارندرا مودی، نخستوزیر این کشور دانسته و این کنش احساسی را متاثر از وابستگی مودی به حزب هندو(RSS) توصیف میکند. شفیعی معتقد است تغییر موضع واقعبینانه هند نیز ناشی از درک جایگاه ایران در منطقه است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
هند علیرغم همکاری با آمریکا نمیخواهد دستش را درمقابل سایر گزینههای سودآور ببندد
یکی از مهمترین مباحث مطرحشده در دیدار وزرای خارجه هند و ایران تاکید بر توسعه بندر چابهار با ایفای نقش هند است. این درحالی است که هند به دلیل تعلل در اجرای تعهداتش از پروژه راهآهن چابهار به زاهدان کنار گذاشته شده بود؛ مسیری که هند را به آسیای میانه وصل میکرد. نوذر شفیعی درباره احیای رویکرد فعالانه هندوستان در قبال پروژه چابهار اینگونه توضیح میدهد: «هند اصولا کشوری است که باید از گسترش مسیرهای ترانزیتی استقبال کند، علتش هم این است که یک قدرت نوظهور بوده و اقتصادش در حال رشد است. در عین حال تمایل دارد که با تنوعی از مسیرها مواجه باشد تا بتواند قدرت انتخاب خودش را افزایش بدهد. در مورد پروژه چابهار تعلل و کندی صورت گرفته که خیلی هم مشخص نیست آیا اشکال از طرف ایرانی است یا هندی. به هر حال ایران و هند یکدیگر را به عدم جدیت در راهاندازی پروژه چابهار متهم میکنند. صحبتهای وزیر خارجه هند نشان میداد یک تغییر رویکرد در هند اتفاق افتاده است. یکی از نشانههای این تغییر تاکید بر فعال شدن مجدد بندر چابهار است. حالا اینکه چه چیزی باعث شده نگاه تاخیرگرایانه سابقش تغییر کرده و در جهت فعال کردن بندر چابهار جدیتی در دهلینو دیده شود ناشی از این است که هند به این نتیجه رسیده است که اگرچه ناچار است در بعضی از حوزههای استراتژیک با آمریکاییها همکاری داشته باشد اما آن همکاری نباید دست هند را در فعال کردن سایر گزینههای سودآور ببندد. دهلی میداند که اگر بخواهد در اجرای پروژهها تعلل و تاخیر داشته باشد ممکن است رقیب این کشور یعنی چین گوی سبقت را برباید. مجموعهای از این عوامل به اضافه حل شدن بعضی از مشکلات فنی دهلی نو را وادار کرده در مسیر توسعه بندر چابهار پیش برود. به علاوه اینکه هند به این نتیجه هم رسیده است که اگر بخواهد در اجرای پروژهها که در خارج از هند برعهده میگیرد تعلل بورزد ممکن است به عنوان یک شریک غیر قابل اعتماد برای کشورها تلقی بشود. این چیزی است که چینیها دقیقا عکس آن را عمل میکنند. چین با اجرای پروژهها درخارج از مرزهای خود به کشورها اثبات میکند که یک شریک مطمئن در انجام همکاریهای اقتصادی و تجاری است. نکته بعد که باز در این باره اهمیت دارد مشکلاتی است که در مسیر ترانزیتی هند خاورمیانه وجود دارد؛ مسیری که از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس میگذرد و از آنجا به اروپا میرود. این مسیر به دلیل بحرانهایی که در خاورمیانه وجود دارد مخصوصا بحران غزه با تهدید جدی مواجه شده است؛ هندیها الان به این نتیجه رسیدهاند که چارهای جز تنوع بخشیدن به مسیرها ندارند. یعنی این گزینه یک انتخاب استراتژیک برای هند است. مجموعهای از این عوامل هندیها را ترغیب کرده تا به سمت فعال کردن بندر چابهار حرکت کنند. البته تیم حاکم بر سیاست خارجی هند یک تیم واقعگرا است و ضمن اعتقاد به بعضی از مولفههای واقعگرایی مثل ارتباط با قدرتهای بزرگ تمایل دارد با کشورهایی که محور استراتژیک هستند مثل ایران هم همکاریشان را توسعه بدهند.»
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.