در آخرین دهه از قرن بیستم میلادی بود که شهروندان کشورهای عربی برای اولین بار شاهد ورود یک میهمان ناخوانده به خانههای خود بودند. میهمانی که بدون اجازه دولتهای عربی به خانهها آمده بود. دولتهایی که عادت داشتند رسانهها را زیر سلطه خود داشته باشند و محتوایشان را بدون هیچ گونه اغماضی بررسی کنند. گرچه کشورهای غربی از سالهای دهه 60 میلادی وارد دنیای ماهوارهای شده بودند، باقی کشورها عمدتا سه دهه پس از آن به این مرحله مهم از تکنولوژی و تاثیرات آن بر مسائل اجتماعی و اقتصادی پا گذاشتند. پروژه ماهواره «عرب ست» را میتوان یکی از مهمترین پروژههای عربی موفق در ورود به دنیای ماهوارهها دانست که به «آسمانهای باز» معروف شد. ازجمله کشورهای موفق دوران جدید در عرصه دیپلماسی، قطر بود که بهرغم محدودیتهای یک کشور کوچک توانست در سیاستخارجی موفقیتهای منطقهای و فرامنطقهای گوناگونی بهدست بیاورد. یکی از اصلیترین عواملی که قطر را به این موفقیتها رساند دیپلماسی عمومی یا همان دیپلماسی رسانهای بود. امیر حمد بن خلیفه آلثانی که در سال ۱۹۹۵ با کودتایی آرام پدرش را از سلطنت خلع کرده بود در سال ۱۹۹۶ با تشکیل شورایی هفتنفره از وزارتخانههای گوناگون دستور تاسیس شبکه الجزیره را صادر کرد. درواقع حضور قطر در صحنه بینالمللى در دهه 90 با انجام فعالیتهاى رسانهاى صورت گرفت. منحل کردن وزارت اعلام یا «وزارت تبلیغات» در قطر با عنوان این موضوع که اعمال سانسور و نظارت بر مطبوعات پس از روى کار آمدن شیخ حمد دیگر ضرورت ندارد یک فضاى باز سیاسى و در نتیجه آزادى بىسابقهای را برای رسانههاى گروهى به ارمغان آورد. پدیده رفع موانع و نظارت بر مطبوعات در این منطقه بهویژه در شرایط ملتهب و بحرانزاى حاصل از اشغال کویت توسط رژیم عراق گام بزرگ و مهمى به شمار مىرفت. درحقیقت مورد شبکه الجزیره روندگذاری را برجسته میکند که شیخ حمد بن خلیفه آلثانی از زمان به قدرت رسیدن خود در سال ۱۹۹۵ آن را اجرا کرد و با ایجاد میزانی از آزادسازی سیاسی که در میان کشورهای عربی منطقه خلیجفارس بیسابقه بود، اعتبار قابل ملاحظهای یافت. حرکت برای تاسیس الجزیره از تمایلی ساده برای متناسب کردن سیاستهای قطر با الگوهای کلاسیک توسعه ناشی نمیشد بلکه بهصورت اساسی با حفظ قدرت و احیای مشروعیت خاندان آلثانی در ارتباط بود. این شبکه خبری بهدرستی هدف خود را تاثیر بر ملتهای عرب زبان انتخاب کرد تا پس از فقط پنج سال به مهمترین شبکه خبری عربی تبدیل شود. الجزیره در این میان چند خوشاقبالی استثنایی هم داشت یا بهتر است گفته شود آنها توانستند از چند موقعیت پیشآمده در جهان پیرامونشان بهترین استفادهها را کنند. چند مورد اساسی و اصلی از خوشاقبالیها از این قرار هستند.
1. توسعه میادین گاز طبیعی قطر و تسریع در روند برداشت و فروش این منابع و کسب درآمدهای سرشار دولتی برای سرمایهگذاری در زمینههای مختلف، دست حکومت را برای حمایت از الجزیره حسابی باز کرد.
2. درپی پخش تلویزیونی مراسم تشییع جنازه یکی از شاهزادگان سعودی در شبکه تلویزیونی Orbit، دولت عربستان که تامینکننده مالی تلویزیون مذکور بود، اقدام به فسخ قرارداد خود کرد. این اقدام دولت سعودی باعث بیکاری پرسنل عرب تلویزیون اوربیت شد. شبکه الجزیره که در ابتدای راه بود، با استفاده از این فرصت طلایی با وعده کار توأم با آزادیعمل و دستمزد بالا اقدام به جذب این نیروها کرد.
3. تعطیلی بخش عربی BBC باعث شد خبرنگاران و گزارشگران عرب آن شبکه به کمک یک روزنامهنگار فلسطینی، جذب شبکه الجزیره شوند. اینها افرادی باتجربه و زبده بودند. این امر حتی این شبهه را ایجاد کردBBC در تشکیل الجزیره نقش اصلی را ایفا کرده است. البته بخش عربی BBC در اکتبر 2005 مجددا راهاندازی شد. وقتی این سه مورد را که خوشاقبالیهای الجزیره در بدو تاسیس بودهاند از نظر میگذرانیم، توجه به نکاتی که طریقه بهرهبرداری حاکمان قطر از این موقعیتها را توضیح میدهد هم مهم است؛ اینکه خوشاقبالی و بداقبالی درطول دورههای تاریخی برای هر دولت و حکومتی پیش میآید و نحوه مواجهه با آنهاست که تعیینکننده بهنظر میرسد، پس باید توجه کنیم که 1- توسعه میادین گازی و افزایش سرمایههای دولتی باعث حمایت دولت قطر از الجزیره شد نه دخالت در آن. بهعبارتی حاکمیت قطر با تعیین خطمشیهای کلی، جزئیات امور را به متخصصان این زمینه سپرد و دستشان را در انتخاب لحن و پرداختن به جزئیات باز گذاشت.
2- جذب نیروهای شبکه اوربیت از یکسو و نیروهایBBC عربی از سوی دیگر و استخدام آنها در الجزیره که سیاستی کاملا متفاوت و مغایر با دولتهای سعودی و بریتانیا داشت، عملی هوشمندانه بود. درحقیقت این عوامل رسانهای توانستند به استخدام یکسری سیاستهای رسانهای جدید دربیایند و مهارتهایشان را در خدمت گفتمان جدید قرار دهند.
داستان صعود الجزیره
پخش ماهوارهای شبکه الجزیره بهعنوان اولین شبکه خبری تخصصی عربزبان در اول نوامبر ۱۹۹۶ برای مدت شش ساعت در روز انجام گرفت. در آغاز سال ۱۹۹۷ زمان پخش این شبکه به ۹ ساعت و سپس ۱۲ ساعت در همان سال افزایش پیدا کرد تا اینکه سرانجام در اول فوریه ۱۹۹۹ پخش الجزیره شبانهروزی شد. الجزیره هدفش این بود از طریق پخش آگهی تا سال ۲۰۰۶ به خودکفایی مالی برسد، اما زمانی که رفتهرفته مشخص شد در رسیدن به این هدف ناکام خواهد ماند، در سال ۲۰۰۱ امیر قطر با ادامه اعطای یارانه بر مبنای سالانه ۳۰ میلیون دلار به این شبکه موافقت کرد. در آغاز الجزیره کوشید بهوسیله عرضه دیدگاههای متضاد در ارتباط با برخی کشورهای حوزه خلیج فارس ازجمله عربستانسعودی، بحرین و خود قطر و همچنین رابطه سوریه با لبنان و قوهقضائیه مصر، موجب جذب بیشتر بینندگان خود شود. برنامه مستندی که نمایش لحظهبهلحظه از جنگ داخلی لبنان در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ بود، باعث جهش نرخ بینندگان این شبکه شد، اما این هم نتوانست الجزیره را به هدفگذاریهایش برساند تا اینکه در اواخر سال ۲۰۰۶ سخنرانی ویدئویی رهبران القاعده را پخش کرد و به شهرت جهانی دست یافت. در این مقطع زمانی، همای بخت و اقبال با الجزیره همراه و سبب شد نام و آرم الجزیره روی گیرندههای اروپا و آمریکا و دیگر نقاط جهان نقش ببندد.
هنگامی که شبکه CNN دفتر خبری خود را در کابل بهدلیل کمبود خبر و عدم سودآوری تعطیل کرد، الجزیره در افغانستان یکهوتنها ماند. پس از واقعه ۱۱ سپتامبر و متعاقب آن حمله آمریکا به افغانستان، الجزیره حاکم بلامنازع انتشار خبر از افغانستان به سراسر جهان شد و گزارشهایش بهسرعت بهعنوان تنها منبع خبری قابلقبول از افغانستان، مورد پذیرش و خواست جهانیان قرار گرفت. مصاحبه و ارسال پیامهای پیدرپی سران القاعده، بهخصوص بنلادن، سود سرشاری را نصیب این شبکه کرد. الجزیره بابت فروش هر دقیقه از نوار پیامهای بنلادن مبلغ ۲۰ هزار دلار از خریداران مطالبه میکرد و این درحالی بود که بودجه سالانه آن ۶۰ میلیون دلار برآورد میشد. این موفقیتها با پوشش حمله آمریکا به عراق، جنگ ۳۳روزه لبنان و موارد دیگر ادامه یافت و با وقوع تحولات شمال آفریقا و غرب آسیا و بهار عربی شکوفا شد. در این زمان با وجود اینکه برخی کشورهای عربی اساسا میزبان دفاتر و نمایندگیهای الجزیره نبودند، این شبکه به موفقیتهایش ادامه داد. در تونس درست مدتی پیش از شکلگیری اعتراضات، دولت بنعلی دفتر الجزیره را بست و روابط خود با دولت قطر را متوقف کرد، اما این شبکه با سماجت و اعتمادبهنفس تمام از پایگاههای اینترنتی، بهخصوص فیسبوک و توییتر برای کسب خبر استفاده کرد. شهروندان تونسی که منافع خود را با الجزیره همسو میدیدند، همکاری فراوانی با این رسانه داشتند. زمانی که شبکههای مهم منطقهای و جهانی مثل العربیه و بیبیسی از کنار اعتراضات محدود دانشجویی گذشتند، الجزیره از آنها بهعنوان جرقهای برای شعلهور کردن حرکتهای انقلابی استفاده کرد. محبوبیت الجزیره میان ملتهای عرب باعث شده این شبکه بتواند حتی درصورت مواجهه با محدودیتهای دولتی از همکاریهای مردمی برای گذر از این محدودیتها استفاده کند. چند نکته را میتوان با مرور تاریخچه صعود الجزیره دریافت که همگی واجد اهمیت هستند؛ اولین نکته لزوم حمایت دولتی از رسانهها، بهخصوص رسانههای خبری و تحلیلی است. این حمایت البته درحالی میتواند مفید واقع شود که باعث دخالت در جزئیات نشود. الجزیره در مقاطعی توانست حتی به سوددهی مالی هم برسد، اما اگر از ابتدا روی واژههایی مثل «رسانه بخش خصوصی» بیش از اندازه تاکید میکرد، اساسا به این جایگاه نمیرسید. نکته دوم سرمایهگذاری بلندمدت این شبکه روی مناطق و موضوعاتی است که برای باقی رسانهها کماهمیت بهنظر میرسند. موردی مثل افغانستان مثال خوبی برای این قضیه است. معمولا سفارشدهندگان دولتی درخصوص چنین مواردی صبور نیستند و این صبر از جانب متخصصان میآید. اگر شیوه برخورد مسئولان با رسانهها صرفا حمایت باشد و نه دخالت، خود اصحاب رسانه چنین صبری به خرج خواهند داد و احتمالا به جاهای خوبی میرسند. نکته دیگر درباره الجزیره که البته باید آن را در بخشی جداگانه مورد بررسی قرار دهیم، بدیل بودن آن برای گفتمان سایر رسانههاست. الجزیره همیشه حرفی را میزند که بقیه نمیگویند و جایی میایستد که حتی وجود آنجا توسط باقی رسانهها انکار میشود. این شبکه اساسا تابوشکن است، برخلاف مشی باقی حاکمان عرب موضع میگیرد و اخبار جنوب جهانی را بیشتر از بلوک شمال پوشش میدهد.
۰۴:۰۰ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۴
کد خبر: 92931
داستان صعود الجزیره؛
الجزیره چگونه متولد شد؟
پخش ماهوارهای شبکه الجزیره بهعنوان اولین شبکه خبری تخصصی عربزبان در اول نوامبر ۱۹۹۶ برای مدت شش ساعت در روز انجام گرفت. در آغاز سال ۱۹۹۷ زمان پخش این شبکه به ۹ ساعت و سپس ۱۲ ساعت در همان سال افزایش پیدا کرد تا اینکه سرانجام در اول فوریه ۱۹۹۹ پخش الجزیره شبانهروزی شد.
مرتبط ها