کد خبر: 92880

آرزویی که بستر آن فراهم نیست؛

تمایل به شیوه‌های کنترلگری نوین

این روزها زیاد میشنویم که مسئولین در سمت‌های مختلف به دنبال ایجاد بسترهایی هستند تا دسترسی به داده های اطلاعاتی مربوط به هویت اعضای جامعه را سهل الوصول کنند. آیا این روش ها در جامعه بازدهی مثبت دارند؟ چه کسی منفعت بیشتری از این تحولات می‌برد؟ مردم؟ یا مسئولین؟

محبت یاری: دی ماه ۱۴۰۲رضا رئوفیان، رئیس بانک اطلاعات ژنتیک ایران خبری مبنی بر شکل‌گیری بستری برای ثبت اطلاعات افراد با مشاغل حساس ارائه داد. وی در بیانات خود ابتدا به کارکرد ثبت اطلاعات ژنتیکی برای مجرمان اشاره کرد و با یادآوری این نکته که "تا کنون بیش از ۲۰۰ هزار نمونه از مجرمین ۳۱ استان اخذ شده و از حدود پنجاه درصد نمونه ها پروفایل تهیه و در سامانه بانک(اطلاعات ژنتیک) ثبت شده است." هدف بعدی بانک هویت را جمع‌آوری و بارگذاری اطلاعات ژنتیکی افراد با مشاغل حساس دانست. بنابراین طبق گفته‌های رئوفیان کسانی که مشاغل پرخطر همچون آتش نشانی، کادر پرواز، نیروهای مسلح، جنگلبانی، کارگران معادن، خبرنگاران و افرادی که در صحنه های پر خطر حضور می‌یابند و همچنین مقامات عالیرتبه کشوری؛ ملزم‌ به ثبت اطلاعات ژنتیکی در بانک هویت هستند.

البته نکته حائز اهمیت در این میان این است که این فرآیند تا کنون فقط برای ۲۰۰ هزار نفر از مجرمین شروع شده است. البته از همین تعداد هم ۵۰ درصد اطلاعات ژنتیکی‌شان در بانک ثبت شده است. بنابراین باید دید این فرآیند برای جامعه هدف فعلی تا چه بازه‌زمانی طی می‌شود تا پس از آن جامعه هدف بعدی تحت پوشش قرار گیرد. این نکته تا به اینجای کار، مشکل اجرایی دارد.

از منظری دیگر سیاست‌گذاری‌هایی که تمایل به دسترسی به اطلاعات ژنتیکی را ایجاد می‌کند محل سوال است. سوالی که پاسخ به آن می‌تواند مسئولین و مردم را در دوسر طیف و روبه‌روی هم بنشاند یا برعکس خدمتی باشد از جنس پیشرفت تکنولوژی و در جهت توسعه‌مندی. برای ایجاد هر حرکتی به سمت توسعه، وجود زیرساخت‌ها شرط اول است مخصوصا وقتی صحبت از تکنولوژی به میان بیاید. کشور ما در زمینه حرکت به سمت توسعه قرار دارد ولی هنوز به طورکامل به آن دست نیافته است. همین موضوع سبب می‌شود تا برخی اقدامات صرفا در حد ایده باقی بماند. ایده‌هایی که طبع سیاستگذاران را به مخاطب نشان می‌دهد ولی اجرایی شدن آن پیمودن مسیری طولانی را می‌طلبد. برای مثال چندی پیش هاشم کارگر، رئیس سازمان ثبت احوال کشور طرحی با عنوان «تجمیع کارت‌ها در یک کارت هوشمند» را مطرح کرد. که در آن کارت هایی که مورد استفاده روزمره شهروندان هست در یک کارت تجمیع شده تا همه فعالیت ها با آن انجام پذیرد. بزرگترین چالش پیش‌روی این طرح عدم هماهنگی بین ارگان های صادر کننده کارت ها بود و حتی عدم تطابق تراشه های کارت ها از نظر فنی این طرح را غیر ممکن کرده است. وجه اشتراک این طرح با «ثبت اطلاعات ژنتیکی مشاغل خاص» در این است که علاوه بر سهولت هایی که برای جامعه شهروندی ایجاد می‌کنند؛ امکان کنترلگری بر بدنه جامعه را می‌افزاید. هرچند کشورهای توسعه‌مند جهان به واسطه همین پیشرفت‌ها به نظمی بسیار بیشتر از جامعه ما رسیده‌اند و توانسته‌اند ویژگی کنترلگری را که امری چندان خوشایند نیست؛ پشت ظاهر زیبای خدمات بیشتر به شهروندان پنهان کنند. خدماتی که اگر دریافت نشود زندگی شهری را با اختلالی جدی روبه‌رو می‌کند.

گریز از تکنولوژی برای جامعه امروز ما و جهان فعلی امکان پذیر نیست. اما طبع حکمرانان ما در اجرای آن بیش از آن که خدمت به جامعه شهروندی را به نظر مخاطب برساند، بر وجهه کنترلی آن تمرکز می‌کند و حرف از اقدامی به میان می‌آید که امکان آن به لحاظ زیر ساختی وجود ندارد. اِشکال کار این نوین گرایی ها جایی بروز پیدا میکند که روند های سنتی در جامعه هنوز کارکرد دارد. سنت هایی که لبه تیز تیغشان به سمت وقت مردم، منابع کشور و حتی محیط زیست ایران نشانه رفته است. برای مثال کاغذ بازی در ادارات ایران که تخریب محیط زیست را در پی دارد، بی توجهی به وقت ارباب رجوع ها در ادارات که حجت الاسلام اژه‌ای چندین بار در نشست های مختلف اشاره کردند.

وقت آن رسیده که ابتدا از روندهای سنتی روی‌برگردانیم آن وقت برویم سراغ یک مرحله پیشرفته تر در جهت رسیدن به توسعه مندی. توسعه‌گم گشته‌ای که بیش از هرچیز نیاز جامعه شهروندی ما است. این مردم که بنا به فرموده رهبر انقلاب، همه کاره‌اند؛ بیش از هر بازه زمانی دیگر از جمهوریت اسلامی ایران توقع تغییر در کیفیت زندگی‌شان را دارند. مسئولین محترمی که به طرح‌هایی نظیر تجمع کارت هوشمند و تشکیل بانک ژنتیک فکر میکنید؛ مشکلات اولیه را چاره اندیشی کنید که در کشور ما کم هم نیست. کافی است یک روز به برخی خطوط مترو تهران مراجعه کنید، کمبود قطار تردد شهروندان را مختل کرده. روزانه اخبار خشک شدن دریاچه و رودخانه و مرگ ومیر گونه های نادر جانوری، چهره طبیعت ایران را فقیر تر کرده. ریزگرد ها و آلودگی هوا از جنوب تا پایتخت جان مردم را به خطر انداخته. یک سَری به منابع آبی کشور بزنید مردمی که به زودی با بحران آب مواجه می‌شوند آیا احتیاجی دارند کارت هایشان در یک کارت هوشمند جمع شود یا اطلاعات ژنتیکی‌شان حتما ثبت شود؟ با وجود این همه آیا رواست به شهروندان این را منتقل کنیم که تمایل به کنترل بیشتر بر روی جامعه است حال به واسطه هر تکنولوژی که نیامده و نمیتواند هم ایجاد شود.