لیلی زوارهای، خبرنگار: آبان امسال بود که رسانهها خبر از تصویب لایحه مالیات بر مجموع درآمد در هیات دولت دادند و ظاهرا این لایحه برای بررسی نهایی به مجلس ارسال شده است. براساس پیشنویس لایحه فوق حداکثر تخفیف مالیات ۲۵ درصد است. یکی از مهمترین ویژگیهای لایحه مالیات بر مجموع درآمد، درنظر گرفتن برخی هزینهها مانند آموزش، درمان، اجاره یا اقساط تسهیلات خرید مسکن بهعنوان هزینه قابلقبول مالیاتی است که از سرجمع درآمدهای یک خانوار کسر میشود. بنابراین در لایحه جدید مالیاتی، فقط درآمد مبنای پرداخت مالیات نبوده و هزینهها هم در تعیین حدود مالیات تاثیر دارد. میتوان گفت درصورت اجرای صحیح، تصویب قانون مناسب و ایجاد زیرساختها عدالت مالیاتی را تقویت میکند. لازمه اجرای مالیات بر مجموع درآمد شفافیت است که سازمان امور مالیاتی از سالها قبل با ایجاد صندوقهای فروشگاهی زمینه آن را فراهم کرد و بسیاری از صنوف مانند طلافروشان، اجرای آن را برنتافتند. بهنظر میرسد مساله تفکیک حسابهای عادی از تجاری هم زمینهسازی برای اجرای این مالیات باشد. ضمن آنکه مالیات بر درآمد سالهاست برای حقوقبگیران اجرا میشود که در بودجه امسال نیز کسر مالیات بهصورت پلکانی۱۰تا۳۰درصد برای آن منظور شده است.
PIT چیست؟
مالیات بر درآمد افراد (PIT) یکی از انواع نظام مالیاتی است که به سه روش «مالیات بر مجموع درآمد»، «مالیات دوگانه» و «مالیات یکنواخت» قابلیت اجرا دارد. در ایران نظام فعلی درآمدی مالیاتی دولت به درآمدهای ناشی از مالیات بر سود شرکتها، مالیات بر ارزشافزوده و وضع عوارض واردات وابسته است و برخلاف دیگر کشورها، مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی سهم کمی از درآمدهای مالیاتی دارد و همانطور که گفته شد به مالیات بر حقوق محدود میشود.
مالیات بر مجموع درآمد برای همه اشخاص حقیقی از قبیل صاحبان کسبوکار، کارگران و حتی اشخاص بیکار قابلیت اجرا دارد. اجرای این نظام درآمدی در کشور میتواند علاوهبر کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و کاهش مالیات بر سود شرکتها به افزایش توان رقابتپذیری شرکتهای داخلی منجر شود و درعینحال نقش مهمی در بهبود وضعیت تولید و اشتغال داشته باشد. علاوهبر این مالیات بر درآمد افراد با اصلاح کارکردهای توزیعی نظام مالیاتی تحتعنوان نظام حمایتی مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی آثار مثبت توزیعی را نیز بههمراه داشته و از اقشار کمدرآمد جامعه هم حمایت میکند.
مالیات بر درآمد، مالیات حقوق کارکنان بخش دولتی و خصوصی، مالیات مشاغل، مالیات مستغلات و مالیات بر درآمد اتفاقی را شامل میشود که یکی از اجزای مهم مالیاتهای مستقیم است. سهم متوسط مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی از ترکیب درآمدهای مالیاتی ایران در مقایسه با متوسط کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) که در سال ۲۰۱۹ حدود ۲۴ درصد برآورد شد، کمتر است. متوسط این شاخص در کشورهای آمریکا و استرالیا حدود ۴۱ درصد است.
هر کشوری متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی خود به طراحی جزئیات این پایه مالیاتی میپردازد اما کلیات این پایه مالیاتی به این صورت است که خالص درآمد حاصل از منابع مختلف درآمدی (درآمد کار، درآمد سرمایه و دیگر درآمدها منهای کسورات مجاز مالیاتی) تجمیع و مقادیر بالاتر از سقف معافیت پایه براساس نرخهای تصاعدی، مشمول مالیات میشود. به این معنا که مالیات بر درآمد کار و سرمایه در نرخ مشابهی مشمول مالیات میشوند و ارزش معافیتها و تخفیفهای مالیاتی با درآمد افزایش مییابد.
میتوان ادعا کرد همه اصلاحات مالیاتی که در سهدهه گذشته در دنیا پیشنهاد و اجرا شده، نظامهای مبتنیبر مالیات بر مجموع درآمد را پیشنهاد کردهاند که مشخصه اصلی آنها کاهش نرخها و گسترش پایه مالیاتی است. بهعبارت دیگر پیادهسازی هر سه مدل نظام مالیات بر درآمد افراد، این اثر را بر نظام مالیاتی میگذارد که تور مالیاتی به شکل قابلملاحظهای گسترش یابد و بهتبع آن افزایش تعداد مودیان مالیاتی زمینهساز کاهش نرخ و بار مالیاتی بر افراد جامعه خواهد بود.
زیرساختهای نظام جدید مالیاتی
روی دیگر سکه دستیابی به مواهب اجرای این مدل مالیاتی، اجرای درست آن است. زمانی سازمان امور مالیاتی میتواند از درآمدهای بالا و افرادی که ثروتهای بادآورده، دلالی و فعالیتهای سوداگری دارند، مالیات کسب کند که ساختارهای مالیاتی کشور قابلیت تمیز و تشخیص این افراد را از سایر دهکها که درآمد مشخصی دارند، داشته باشد. بنابراین باید برای هر پایه مالیاتی جدیدی که وضع میشود، زیرساختها و الزامات موردنظر نیز فراهم شود. با توجه به پایه مالیاتی مجموع درآمدی که در دولت مصوب شده، سازمان امور مالیاتی و دولت کاملا باید مشخص کنند که چه سامانهها و راهکارهایی برای تشخیص این افراد و میزان درآمد آنها تعبیه شده است. ضمن اینکه سامانه موردنظر باید بهصورت شفاف مشخص کند هر فردی از چه محلهایی درآمد کسب کرده و مجموع این درآمدها چقدر بوده، بنابراین سامانههای مالی باید به هم متصل باشند تا بتوانند مجموع درآمد یک فرد یا نهاد یا واحد تولیدی را برای سازمان مالیاتی محاسبه کنند. باید مشخص شود هر فردی از چه فعالیتهایی درآمد کسب کرده و مجموع این درآمد چقدر بوده است؛ چراکه هنگام کسب مالیات بر درآمد باید مجموع درآمد افراد از سقف رقم تعیینشده بیشتر باشد. برای این منظور باید سامانههای درآمدی به هم متصل شوند تا بتوانند همه درآمدهای افراد از مسیرهای مختلف را شناسایی و محاسبه کنند تا مالیات به آن تعلق گیرد و فرار مالیاتی کاهش یابد. در اقتصادهایی که تلاش میکنند بازتوزیع ثروت را به بهترین نحو داشته باشند، پایه مالیاتی «مالیات بر مجموع درآمد» را برای تحقق این هدف طراحی کردهاند. بنابراین در کشورهای توسعهیافته برای اخذ مالیات بر مجموع درآمد سامانهها بهنحوی طراحی شدند که محلهای درآمدی و مبالغ را کاملا مشخص میکنند تا سازمان مالیات بتواند از مجموع درآمدها، مالیات را در سقف مشخصشده اخذ کند.