کد خبر: 91470

گفتاری از سیدحسین شرف‌الدین درباره ریشه‌های یک نزاع قدیمی:

منازعه ایرانیت و اسلامیت بومی و درون‌‌‌زا نیست

متن پیش رو سخنرانی دکتر سیدحسین شرف‌‌‌الدین، عضو گروه جامعه‌‌‌شناسی موسسه امام خمینی «نسبت-سنجی دوگانه اسلامیت و ایرانیت در نظام‌‌‌سازی دینی» در پژوهشکده شهید صدر(ره)، (اندیشکده نظام‌‌‌سازی و مطالعات ایران) است.

متن پیش رو سخنرانی دکتر سیدحسین شرف‌‌‌الدین، عضو گروه جامعه‌‌‌شناسی موسسه امام خمینی «نسبت-سنجی دوگانه اسلامیت و ایرانیت در نظام‌‌‌سازی دینی» در پژوهشکده شهید صدر(ره)، (اندیشکده نظام‌‌‌سازی و مطالعات ایران) است.

مقدمتا باید عرض کنم که هرچند در بروشور برنامه اختلال هویتی یا به تعبیر برخی بحران هویتی مورد ادعا در جامعه ایران، با عطف توجه به دو منظومه از عناصر بنیادین موجود در فرهنگ ایرانی معاصر دوگانه و دوقطبی تقریر شده اما به‌نظر دقیق، گفتمان فرهنگی غالب در ایران معاصر (صد‌ساله اخیر) همواره متضمن سه دسته عناصر با خاستگاه‌‌‌های متفاوت و اقتضائات کم‌و‌‌‌بیش متفاوت بوده است: عناصری از بقایا و رسوبات فرهنگ ایران باستان، عناصری از فرهنگ اسلامی و شیعی و عناصری از فرهنگ غربی یا مدرن. از این رو، شاکله هویتی جامعه ایران تحت عنوان هویت فرهنگی یا هویت ملی ایرانیان در عصر کنونی، توامان متضمن سه دسته عناصر به‌هم پیوسته و درهم آمیخته است. جالب این است که همین دسته سوم یعنی مدرنیته غربی که از ابتدای ورود، گسل هویتی را در این سرزمین فعال کرده است، چندان که باید مورد بحث و گفت‌‌‌‌‌‌وگوی طرفین منازعه یعنی ملی‌‌‌گرایان و اسلام‌گرایان قرار نگرفته است.
از این رو، تاکید شما بر دوگانه ایرانیت و اسلامیت، به‌عنوان مولفه‌های بنیادین فرهنگ و هویت ایرانی، احتمالا متاثر از خاستگاه تاریخی این منازعه و تقابل آشکار و پنهان برخی عناصر این دو فرهنگ در عرصه عمل و همچنین تقابل حامیان و حافظان آن دو طی تاریخ یک‌صدساله اخیر است. نکته دیگر این است که عناصر تشکیل‌‌‌دهنده این سه منظومه به‌‌‌ویژه دو منظومه ایرانی و غربی مدرن ابهام دارند و چون هویت‌‌‌یابی، محصول پذیرش یا اعتقاد جمعی به مجموعه‌‌‌ای از اصول مشترک و مورد وفاق است؛ دقیقا معلوم نیست که ایرانیت مستلزم باورمندی به چه چیزهایی است (سرزمین، تاریخ، قومیت، زبان، دین: قبض و بسط تاریخی این امور، زمینه طرح یک سری مناقشات را فراهم ساخته است) یا درخصوص مدرنیته غربی بسیاری از عناصر بنیادین آن (مثل لیبرالیسم، آزادی، عقلانیت، فردگرایی) به معنایی که در موطن اصلی مطرح بوده اساسا به قلمرو فرهنگی کشور ما وارد نشده است.

برای خواندن متن کامل اینجا را بخوانید.

مرتبط ها