رضا غلامی، مدرس و پژوهشگر فلسفه سیاسی: بعضی از دوستان انقلابی از من درباره مختصات روشنفکری انقلاب سوال میکنند. سوال بسیار مهمی است. به نظر میرسد، پاسخ به این پرسش، در گرو باز ادراک شجاعانه جریان اسلامی و انقلابی اصیل است.
جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن به پیوند میان آزاداندیشی و ایمان و اهمیت ایمان محققانه اعتقاد راسخ دارند. با رواج خرافات و موهومات و با غلو درباره مقام و منزلت بزرگان اسلامی مخالفند. با تحجر و دگماتیسم خصوصا به اسم دین سازگاری ندارند. با مقدسمآبی، عنوانتراشیهای توخالی و چاپلوسی و ریاکاری میانهای ندارند. با قشریگرایی دینی و قربانی کردن مغز دین به پای قشر دین مخالفند. با اخباریگری و به حاشیه راندن عقلورزی و به تبع آن، حکمت و فلسفه سازگاری ندارند. در تاریخ متوقف نشدهاند و دائما درحال حرکت رو به جلو هستند. با تکفیر دیگران و با برچسبزنیهای اعتقادی به دیگران بهخاطر عدم رعایت برخی ظواهر یا ارتکاب برخی گناهان صغیره بهشدت مخالفند. با سوءاستفاده از دین برای رسیدن به مقاصد سیاسی و منافع شخصی مخالفند. وحدت اسلامی را یک تاکتیک موقت تلقی نمیکنند؛ آن را یک راهبرد دائمی قلمداد میکنند. جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم جریانی است که عناصر آن مردمسالاری دینی را با همه ملحقات آن مانند احترام به آزادیهای فردی، رعایت حقوق اجتماعی، باز گذاشتن کامل درهای مشارکت سیاسی، تکثر سیاسی و مقابله با انحصارگرایی، شفافیت، نظارت همگانی، امکان پرسشگری، نقد و اعتراض را کاملا جدی میگیرند. قانونگرایی را یک اصل غیرقابل خدشه میدانند. همه را در برابر قانون برابر میدانند. اهل رعایت تقوای سیاسی هستند. بیتقوایی سیاسی را از هیچ کسی برنمیتابند. چون تقوای سیاسی دارند قدرت را یک امانت از جانب مردم و دین میدانند و از قدرتی که در دست دارند سوءاستفاده نمیکنند. هدف را به هیچوجه حتی اگر مقدس باشد، توجیهگر وسیله نمیدانند.
برای یکایک مردم از طیفهای گوناگون و سلایق و ذائقههای مختلف کرامت قائلند. حمایت و مشارکت اکثریت مردم برای برقراری دولت اسلامی را الزامی میدانند و سلطه اقلیت بر اکثریت به نام اسلام به روش اقتدارگرایی را حرام سیاسی تلقی میکنند.
جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن سرمایه اجتماعی را تکیهگاه اصلی دولت اسلامی و حرکت آن به سمت جلو میدانند و برای تقویت آن به اقدامات اساسی و درصورت لزوم به اصلاحگری رو میآورند.
جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن به دنبال جذب حداکثری هستند و بسترهای آن را بجد فراهم میکنند. گفتوگو، همکاری، تعامل و همافزایی ملی را لازمه پیشرفت میدانند و در این جهت حرکت میکنند. مردم ایران را در هر طیفی و با هر ذائقه و سلیقهای و با هر انتخابی، حقیقتا فرزند خود یا خواهر و برادر خود قلمداد میکنند و برای رشد و پیشرفت تکتک آنها دل میسوزانند. جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن عدالت اجتماعی دغدغه اصلی آنهاست و به حرف و به شعار در این زمینه اکتفا نمیکنند بلکه به دنبال مدلسازی، قاعدهپردازی و ایجاد سیستم کارآمد برای تحقق عدالت هستند. فقر را با برقراری عدالت و پیشرفت ریشهکن میکنند نه اینکه در مواجهه با آن، به توسعه کمیته امدادها روی بیاورند. مقابله با فساد را یک امر موسمی یا تزئینی و سطحی نمیدانند و با همه قوا علیه فساد و ریشههای آن اقدام میکنند و هزینههای آن را کامل میپردازند. جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن تقویت فرهنگ ملی و دینی با همه تنوعی که میتواند در دل آن باشد را یک اصل غیرقابل مسامحه میدانند و برای آن جدا سرمایهگذاری میکنند. در حفظ داراییهای ارزشمند ملی و دینی خود بهویژه داراییهای انسانی تعصب دارند. جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن به حکمرانی علمی و ایجاد شرایط واقعی آن اعتقاد کامل دارند و برای شکلگیری حکمرانی علمی مسیر حضور نخبگان در صحنه مدیریت کشور را هموار میکنند. میان واقعگرایی و آرمانگرایی پیوند میزنند، دانشگاهها را وارد میدان میکنند، علوم انسانی و اجتماعی را تقویت و وارد میدان میکنند. بر سر استقلال کشور کوتاه نمیآیند، با جریان استعمار و سلطه سازگاری ندارند اما اهل ارتباط و تعامل زیرکانه و مبتکرانه با جهان هستند. جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن با مردم متکبرانه و از بالا به پایین نگاه نمیکنند. به سادهزیستی و ارتباط بیتکلف مسئولان با عموم مردم بهویژه اقشار معمولی جامعه اهتمام دائم دارند. اهل صدق هستند، درون و بیرونشان یکی است و چیزی نیز برای پنهان کردن از مردم ندارند. اهل صفا و صمیمیت و مهربانی و گذشت و فداکاری هستند. جریان اسلامی و انقلابی اصیلی که ما آن را میشناسیم و به آن عشق میورزیم و تابلوی روشنفکری انقلاب را برازنده آن میدانیم، جریانی است که عناصر آن منافع و تمایلات حزب سیاسیشان را به مردم و خواستهها و منافع مردم ترجیح نمیدهند. عافیتطلب نیستند و خدمت خالصانه و بیمنت به مردم را بزرگترین افتخار و عامل کمال و تعالی خود میدانند.
۰۳:۰۴ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۴
کد خبر: 91420
رضا غلامی، مدرس و پژوهشگر فلسفه سیاسی؛
اسلام و انقلابی که ما میشناسیم
بعضی از دوستان انقلابی از من درباره مختصات روشنفکری انقلاب سوال میکنند. سوال بسیار مهمی است. به نظر میرسد، پاسخ به این پرسش، در گرو باز ادراک شجاعانه جریان اسلامی و انقلابی اصیل است.
مرتبط ها