عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: شبکهها را از یک تا ifilm و نسیم بالا و پایین میکنی و تنها چیزی که میبینی، میز، دکور و چند نفری که درحال حرف زدن با هم هستند. تماشای ۱۰دقیقه از برنامههای تمامی شبکههای مختلف کافی است تا سبک و سیاق یکنواخت برنامهها، حتی در دعوت از میهمانان، دکورهای نسبتا یکشکل، گفتوگوهای بیرمق و مجریان تکراری، مخاطب را زده کند. همه اینها این را میرساند که مخاطب برای سازندگان این برنامهها، اهمیتی ندارد و کار خودشان را انجام میدهند. درواقع بهنظر میرسد شبکههای سیما مانند رسم هر سال برنامهای مشخص برای این بازه مهم پخش نداشتند و به همین دلیل در آخرین لحظات برنامهای را آماده و روانه آنتن کردند، البته امسال فرقهایی هم داشت. در دوسال اخیر که تیم جدید در سازمان بر سرکار آمده، نگاه به سلبریتی یکی از آن چیزهایی بود که همیشه حاشیه و چالش به همراه داشت. بسیاری از برنامهها تعطیل شد و هیچ وقت جوابی برایش نبود. بارها هم پیمان جبلی درمورد سلبریتیها صحبت کرده است و گزارشهای مفصلی در مورد این موضوع منتشر کردهایم، اما او در آخرین اظهارنظرش در روز دانشجو در دانشگاه تهران گفته بود: «صداوسیما کارخانه چهرهسازی نیست و باید زمان بگذرد و برنامهسازی شود تا چهرههایی شناخته شوند. وقتی ما عزممان را جزم کردیم که بنای تلویزیون بر سلبریتیمحوری نباشد، باید همه جوانبش را بپذیریم و سلبریتی سالمپروری را تقویت کنیم.»
14 روز از حرفهای پیمان جبلی گذشت و در شب یلدا دوباره تلویزیون با همان سلبریتیها! میهمان خانههای مردم شد. همان بازیگرانی که در طول این دو سال برایشان رجزهای فراوان خوانده بودند که ما نمیخواهیم چهرهسازی کنیم و احتیاجی به سلبریتیها نداریم اما برنامههای یلدا، این حرفها را نقض کرد. دنبال ارزشگذاری بر این کار نیستم اما اینکه برخلاف حرفهایی که زده میشود، عمل میکنند و بعد از دو سال دوباره به همان روتین قبل در برنامههای مناسبتی برمیگردند، آن هم به شکلی ضعیف و کاریکاتوری جای سوال دارد! بارها در مورد نبود خلاقیت در برنامههای مناسبتی که زمانش هم مشخص است، صحبت کردیم و گفتیم سلبریتی حکم مسکن را دارد نه درمان. نکته مهمتر اینکه باید یک تعامل شفاف بین سلبریتی و رسانه ملی برقرار شود، نه یک رابطه یکطرفه و منفعتطلبانه. رابطهای که براساس یک بازی برد- برد- برد برای سهطرف این ماجرا یعنی رسانه ملی، هنرمند و مردم باشد و اختیارش هم کاملا دست یکطرف ماجرا نباشد. اما بهنظر میرسد راه صحیحتر، ساختن برنامههایی با فرم و محتوای جذاب است و مجری نهایتا تکمیلکننده یک بسته برنامهسازی شود نه محور و ستون آن. نبود خلاقیت در برنامههای تلویزیونی و جدی نگرفتن آن یکی از خطرات مهم است. برنامههای تلویزیون سالهاست انگار از یک کارخانه تولید میشوند و با خلاقیت قهر کردهاند. سرگرمی لازمه رسانه ملی است. بارها از اهمیت و لزوم وجود سرگرمی بهعنوان غذای اصلی و نه دورچین یا سالاد سفره تولیدات تلویزیون گفتیم. اینکه رسانه بدونسرگرمی عملا روح و جان ندارد، آنقدر بدیهی است که نیازی به تکرار ندارد. بررسی آثار شاخص تولیدشده در خارج از ایران در قالبهای مختلف که اتفاقا در داخل کشورمان هم با استقبال بسیار خوبی مواجه شدند، نشان میدهد آنها سعی کردند پیامهایشان در حوزههای مختلف دینی، سبک زندگی و حتی سیاسی را با ابزار سرگرمی منتقل کنند و البته در این مسیر موفق هم بودهاند. نگاه حاشیهای و سطحی به سرگرمی و القای اینکه مسائل اصلی چیزهای دیگر هستند و اگر بودجه و منابع و نیرویی ماند باید به این حوزه اختصاص پیدا کند، آفت برنامهسازیهای جذاب است. کاری که در شبکه نسیم بارها انجام شده و حتی شبکه چهار هم سعی کرده است بدون تکیه به سلبریتیها، برنامههای خلاقانهای بسازد و مخاطب هم داشته باشد. اما تلویزیون متاسفانه همه اینها را فراموش میکند و نهتنها خلاقیتی ندارد، بلکه با همان کارهایی که در گذشته انجام شده، برنامهها را تکرار میکند و به همان دکور و مجریها و سلبریتیها قناعت. این است داستانی که هر سال تکرار میشود و برنامهای برایش ندارند و حتما نخواهند داشت.