علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: از یک سوراخ دوبار گزیده شدیم. آبان 1400 و حالا آذر 1402. روز گذشته 60 درصد پمپبنزینهای کشور بهدلیل هک توسط گروهکی به نام «گنجشک درنده» از کار افتادند؛ گروهکی که برخی خبرگزاریها آن را وابسته به رژیمصهیونیستی معرفی کردهاند. روز دوشنبه روزنامه جروزالمپست در مطلبی اعلام کرد این گروه مسئولیت حمله هکری به جایگاههای سوخت را پذیرفته است. در متن این خبر به نقل از این گروه آمده است: «حمله سایبری علیه سیستم ملی تامین سوخت ایران انجام دادیم و اکثر پمپهای سوخت آن را از کار انداختیم.» سالاری، معاون وزیر نفت درمورد چالش بهوجودآمده اینگونه توضیح داد: «۶۰ درصد جایگاهها با چالش کارتخوانهای سوخت مواجه شدهاند. تدریجا بهصورت آفلاین درحال سوخترسانی هستیم. با تجربه دو سال گذشته از این اتفاق درحال رفع موضوع هستیم. سیستم فعلا بهصورت آفلاین و با نرخ سوخت دوم جلو میرود. تیمهای تخصصی به جایگاهها دارند مراجعه میکنند تا بهصورت دستی بتوانیم خدمترسانی کنیم. ابتدا جایگاههایی فعال خواهد شد که بیشترین مراجعه را دارند. مدیریت بحران در همه مناطق تشکیل شده است.» این اتفاق بهواسطه زحمتی که به مردم تحمیل میکند نارضایتیهایی را درپی دارد و بوقچیهای وابسته به رژیمصهیونیستی نیز برای تشدید بار روانی اتفاقافتاده فعال شدهاند و به شایعه گران کردن بنزین دامن میزنند. تکرار چندباره تلاش معاندان برای سوءاستفاده از نارضایتیهای بنزینی نشان میدهد به این مساله صرفا نباید بهعنوان یک حمله هکری سایبری نگریست. پیدا کردن نقاط استراتژیک و ضربه زدن گسترده به آن نشان میدهد که قدرتهای بهمراتب بزرگتر از یک گروه هکری پشتپرده ماجرا هستند. تقابل با این قدرتها زمانی میسر است که به آشوبافکنیهایی که با کلیدواژه بنزین اتفاق میافتد به چشم یک منازعه امنیتی بزرگ نگریست. برای بررسی ریشههای اتفاق رخ داده و راههای مهار آن با هادی بیگینژاد نایبرئیس کمیسیون انرژی و داود زارعیان مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شرکت مخابرات ایران به گفتوگو پرداختهایم.
تکرار سناریوی 1400
آبان سال 1400 همزمان با اختلال در شبکه سوخترسانی کشور فعالیت رسانهای اپوزیسیون برای تشدید حس نارضایتی عمومی نیز آغاز شد. هک برخی بیلبوردهای تلویزیونی در سطح برخی شهرها و انتشار شعارهای با رنگوبوی اعتراضی به مساله بنزین نیز با همین هدف صورت گرفت. این سناریو به این دلیل در دستور کار معاندان قرار گرفت که آنها پیش از این توانسته بودند موفقیت ایده خود را بیازمایند. دست گذاشتن روی زیرساخت گستردهای همچون پمپبنزین و تلاش برای اختلال در روند فعالیت آن بهدلیل شمولیتی که دارد باعث میشود دامنه گستردهای از مردم متحمل بار مادی و روانی شوند و احساس نارضایتی عمومی تا حد زیادی بالا برود. آشوبهای سال 1401 زمانی محقق شد که دستگاههای امنیتی غربی مقدمات آن را فراهم کردند. یکی از مهمترین این مقدمات نیز ایجاد حس نارضایتی عمومی نسبت به عملکرد دستگاههای اجرایی است که دشمن با دست گذاشتن روی مساله بنزین در آبان 98 کلید آغاز آن را زد. زمانی میتوان جلو اقدامات ضدامنیتی با کلیدواژه بنزین را گرفت که این درک بهوجود بیاید که این کلیدواژه کارکردی امنیتی پیدا کرده و طراحان پروژه آشوب آن را در صدر فهرست اولویتهای خود قرار دادهاند. نگاه سهلانگارانه به مساله بنزین باعث میشود که این سناریو هر بار و با همان شدت گذشته تکرار شود. اینکه در دومین اقدام برای اختلال در سامانه توزیع سوخت، 60 درصد جایگاهها از کار بیفتد این پیام را منتقل میکند که در دو سال گذشته توجه ویژهای به این مساله نشده و سرمایهگذاری کافی برای اقدامات امنیتی صورت نگرفته است. عدم توجه به این موضوع باعث میشود کشور هر بار هزینههای بهمراتب بیشتری را به لحاظ روانی متحمل شود. هزینههایی که نگاه مردم نسبت به کارآمدی دستگاههای اجرایی را منفی میکند و سبب میشود سیاستگذار برای اجرای ایدههای خود با چالش سرمایه اجتماعی مواجه شود و اقداماتش ابتر بماند.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.