کد خبر: 89679

بررسی ریشه‌های شکل‌گیری صهیونیسم؛

یک حزب سیاسی جهانی که ضد منافع ملت‌هاست

در نشستی که در دانشگاه علامه طباطبایی با هدف بررسی ماهیت شکل‌گیری تفکر صهیونیسم و تفاوت‌های آن با یهودیت برگزار شده به سخنرانی پرداخته شده است.

مهدی خانعلی‌زاده، پژوهشگر حوزه روابط بین‌الملل: در نشستی که در دانشگاه شریف با هدف بررسی ماهیت شکل‌گیری تفکر صهیونیسم و تفاوت‌های آن با یهودیت برگزار شده به سخنرانی پرداخته و در این سخنرانی تصریح کرده است که مساله صهیونیسم، یک‌سری معناشناسی و ریشه‌شناسی ماورایی، ادیانی و معنوی دارد که قصد پرداختن به آن را ندارد. او در این نشست با پرهیز از طرح آموزه‌های دینی از منظر سیاست بین‌الملل مساله صهیونیسم و تقابل با این تفکر را تحلیل کرده است. مشروح صحبت‌های وی را در ادامه می‌خوانید.

ماجرای شکل‌گیری صهیونیسم از کجا شروع می‌شود؟
ماجرای صهیونیسم از به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح(ع) شروع شد. یهودیان بعد از مصلوب کردن او چه کردند؟ اساسا تا زمانی که حضرت مسیح بود، چیزی به نام مسیحیت وجود نداشت. همان حواریون یعنی همان 11، 12 نفر که درکنار حضرت مسیح حضور داشتند، مسیحی بودند. مسیحیت، تازه بعد از مصلوب شدن تبدیل به یک دین زیرزمینی شده و به‌صورت سینه‌به‌سینه منتقل شد و در محافل خصوصی درمورد آن صحبت می‌کردند، این‌گونه مسیحیت شکل گرفت. تا 300 سال پس از مصلوب شدن حضرت مسیح، یهودیانی که حاکم بودند، برای جلوگیری از گسترش دین جدید، به سبب آنکه منافع آنها را به‌خطر می‌انداخت، هر جنایتی توانستند کردند، تعداد زیادی اعم از زن و بچه را کشتند. مواردی وجود دارد که نمی‌شود باور کرد که چه مقدارش افسانه است و چقدرش واقعی. می‌گفتند بچه‌ها را می‌کشتند، خون‌شان را در کاسه می‌ریختند، به نشانه پیروزی می‌خوردند. 300 سال این ماجرا ادامه داشت. مسیحیت کاملا یک دین زیرزمینی شده بود، یعنی تبدیل به دینی شده بود که هرکسی بنابر عقیده و نظر خود، چیزی را کم و چیزی را اضافه کرده بود. فرقه‌‌های مختلفی هستند، هزاران نوع مسیحیت وجود دارد. این مخفی بودن ادامه داشت تا زمانی که یک جنگ در امپراتوری روم شرقی بیزانس به‌وقوع پیوست. در چه شهری؟ استانبول فعلی! در آن جنگ سپاه روم شرقی در شرف شکست بود. در شب‌آخر وقتی فردایش قرار بوده کار نهایی شود، دشمن حمله کند و شکست بخورند، فرمانده کنستانتین مستاصل، مشاورانش را فرامی‌خواند، می‌گوید چه ‌کار کنیم؟ مشاوران می‌گویند یک دین مخفی زیرزمینی وجود دارد، باور و آیینی به نام مسیحیت. این باور طرفداران زیادی دارد و تو اگر می‌خواهی پیروز شوی، دستور بده اینها به تو اضافه شوند و به‌عنوان سرباز تو بیایند. او هم قبول می‌کند. اگر مسیحیان به یاری ما آمدند و پیروز شدیم، مسیحیت را به‌عنوان دین رسمی اعلام می‌کنم. به‌عنوان دین قابل پذیرش اعلام می‌کنم. این روایت تاریخی است. روایت سنتی خودشان این است که پولس مقدس در خواب دید ستارگان به‌سمت او آمدند و از این جور مسائل. به این ترتیب کنستانتین این را اعلام می‌کند و همین اتفاق می‌افتد. فرمانی که می‌دهد، باعث می‌شود مسیحیان غیررسمی آن موقع به کمک او بشتابند و به او کمک کنند. فرمانده کنستانتین پیروز آن جنگ می‌شود، به مبارکی و میمنت گرایش و گرویدن کنستانتین به مسیحیت اسم شهر را کنستانتین پولس یا قسطنطنیه می‌نامند. این قسطنطنیه تبدیل به شهر مقدس مسیحیان می‌شود. (وقتی عثمانی آن را فتح می‌کند نامش را تبدیل به استانبول کردند، یعنی تپه اسلام) سال سیصدم پس از مصلوب شدن مسیح، مسیحیت تازه رسمیت پیدا کرد. حالا که مسیحیان به قدرت می‌رسند، همان بلایی که یهودیت بر سر آنها آورد، بر یهودیان نازل می‌کنند.
بیانیه بالفور مقدمه تشکیل اسرائیل می‌شود. لرد بالفور، وزیر خارجه بریتانیا در اواخر جنگ جهانی بود. عثمانی آن زمان فروپاشیده و منطقه فلسطین تحت‌سلطه بریتانیا بوده است. بالفور اعلام می‌کند یهودیان می‌توانند زمین داشته باشند. از اینجا کلید تاسیس کشوری به نام اسرائیل زده می‌شود ولی پس از پایان جنگ‌جهانی جیمز مارشال، وزیر خارجه ایالات‌متحده با تشکیل کشور اسرائیل مخالفت می‌کند، برای اینکه این مساله باعث درگیری دائمی بین اعراب (مسلمانان) با یهودیان در آن منطقه می‌شود. آن موقع دیوید بن‌گوریون با خرج سرمایه‌های یهود مارشال را شکست می‌دهد، اسرائیل ۱۹۴۸ تاسیس می‌شود. نتانیاهو در سال ۲۰۰۵ که رژیم‌صهیونیستی با اوباما مشکل داشت به آمریکا سفر می‌کند و می‌گوید همان‌طور که دیوید بن‌گوریون نگذاشت، آمریکا مانع تاسیس دولت اسرائیل شود من هم نمی‌گذارم مخالفت اوباما باعث از بین رفتن ما شود. درسال ۱۹۴۸ اسرائیل تاسیس می‌شود، به آمریکا هم می‌گوید که دغدغه‌های شما را (شامل درگیری بین اعراب و یهودی‌ها، به‌هم ریختن بازار نفت، و چند مساله دیگر) حل می‌کنم. در یک جنگ شش‌روزه با اعراب همه آنها را شکست می‌دهد. اوپک را برای جلوگیری از تلاطم بازار نفت ایجاد می‌کند، کمپ‌دیوید با مصر بسته می‌شود، نهایتا نیکسون در سال ۱۹۷۳ قرارداد نفتی با عربستان می‌بندد و به آنان می‌گوید که من به شما امنیت می‌دهم و شما نفت خود را به دلار بفروشید. درنتیجه از ۱۹۷۳ نفت جهان پشتوانه دلار آمریکا می‌شود.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

مرتبط ها