نیلوفر مژدهی، خبرنگار: هر وقت پای محمود فکری در میان باشد حتما جنجالهایی هم وجود دارد. او حتی در تیم بدون هوادار «هوادار» هم به اندازه کافی حاشیه را در اطراف خود حس میکند، با این حال شاید برای فکری که همواره چه روی سکو، چه روی نیمکت و چه در داخل مستطیل سبز پرجنبوجوش ظاهر میشود، تیم هوادار موقعیت خوبی باشد تا بر اعصاب خود کنترل داشته و فصل آرامتری را نسبت به فصول گذشته پشت سر بگذارد. روز گذشته فرصتی دست داد تا با حضور در تمرینات تیم هوادار دقایقی با محمود فکری گفتوگو کنیم. صحبتهای سرمربی استقلالی این تیم با «فرهیختگان» را در ادامه میخوانید.
به نظر میرسد مدیران باشگاه هوادار از جایگاه این تیم در جدول ردهبندی چندان راضی نیستند؟
از هوادار واقعا حمایت میشود. امیدوارم بتوانیم در ادامه شرایطی فراهم کنیم تا با کسب امتیازهای بهتر جایگاهمان را ارتقا بدهیم. جایگاهی که در شأن و شخصیت باشگاه باشد. رابطه من با مدیران باشگاه خوب است و فکر نمیکنم اختلاف نظری وجود داشته باشد یا آنها از شرایط موجود ناراضی باشند؛ چراکه تعامل خوبی با هم داریم. فکر میکنم در لیگ ایران هرچه بیبرنامهتر باشید، کار درستتر پیش میرود. ما همه کارها را خیلی زود شروع کردیم و از برنامه خودمان جلوتر هم بودیم اما با تعطیلات مکرر مسابقات لیگ بازیکنان کلافه شدند. لیگ هنوز شروع نشده، برای آنها خستهکننده شد و درحالیکه در چهار هفته ابتدایی خوب پیش رفته و امتیاز گرفته بودیم به خاطر سکتههای مکرر کمکم افت کردیم. در واقع تیمهایی که خیلی دیر شروع کرده بودند از این تعطیلات سود بردند، از اینرو به نظر من بیبرنامگی بیشتر جواب میدهد.
با اینکه هوادار ندارید اما حواشی زیادی اطراف تیم شما وجود دارد؟
حاشیهای در تیم ما نیست اما همیشه در تیمی با این همه عوامل ممکن است چالشهایی به وجود بیاید. چالشهای موجود مشکلساز نیست.
تیم چندان جوانی ندارید و در عین حال از فرصت دادن به جوانهای تیم به نتیجه نرسیدید. مشکل کجاست؟
جوانان تیم ما قابلیتهای زیادی دارند و در آینده میتوانند به فوتبال کشور تزریق شوند. تیم ما ترکیبی از جوانها و با تجربههاست و تقریبا از آنها راضی هستم. بیشتر فکر میکنم باید روی اعتمادبهنفس و خودباوریشان کار کنیم تا روی مسائل فنی آنها. به هر حال لازم است که به جوانهای تیم بیشتر توجه کنیم. نمیخواهم مدام و بیجهت این بازیکنان را تشویق کنم اما لازم است در زمان مناسب تشویق شوند تا انگیزه بگیرند. متاسفانه خانوادهها بچهها را نازپرورده بار میآورند، درحالیکه باید روی پای خود بایستند و به تواناییهای خود متکی باشند. من این تربیت را در بین بازیکنان میبینم و آن جنگندگی و تلاشی که لازم است یک فوتبالیست داشته باشد را ندارند، از این رو انتظاری که از جوانان تیممان داشتیم هنوز برآورده نشده ولی به آنها امیدوارم. فوتبال فضای جنگیدن است و باید بجنگند و حقشان را بگیرند. من در عین حال که از بازی دادن به بازیکن جوان نمیترسم از بازی دادن به بازیکن باکیفیت ۵۰ ساله هم ابایی ندارم! من نفری را به زمین میفرستم که در این هفته خوب تمرین کرده باشد و به تاکتیک آن بازی بخورد. به میانگین سنی چندان توجه ندارم. نمونه بازیکن خوب سن بالا در تیم ما امین قاسمینژاد است. من بر حسب امتیاز و شرایط بازیها ترکیب تیم را مشخص میکنم. بههرحال وقتی تیم امتیاز از دست میدهد از نظر روحی به هم میریزد اما در سه بازی اخیر عملکرد بهتری داشتیم و آنطور که به ما نقد میکنند تیم ما خوب فوتبال بازی میکند و روند خوبی داریم. هنوز ابتدای لیگ است و میتوانیم خود را در شرایط بهتری قرار دهیم.
چقدر در یارگیریهای ابتدایی فصل تاثیر داشتید؟ چراکه شنیدم اختلاف نظرهایی با برخی عوامل باشگاه درخصوص یارگیریها وجود داشت.
بازیکنانی که از سال گذشته بودند با نظر خودم در تیم ماندند و نفراتی که اضافه کردند را خودم شخصا تایید کردم. شاید برخی افراد مختلف مثل مدیر برنامه یا باشگاه و بازیکنان، نفراتی را به من معرفی کرده باشند اما تا زمانی که خودم تواناییهای آن بازیکن را نسنجیده و تایید نکردم، هرگز آنها را جذب نکرده یا تایید نکردم. در واقع همه با نظر مستقیم خودم جذب شدند.
داستان بابک مرادی چه بود؟
بابک راه را اشتباه رفته بود. ما سعی کردیم او را متوجه این موضوع کنیم. یکی دو هفته او را در اختیار باشگاه قرار دادم و دوباره به تمرینات برگشت اما متاسفانه همان مسیر سابق را ادامه داد. بابک مرادی بازیکن خوبی است اما با توجه به بازدهی و عملکردی که فصل گذشته داشت، باشگاه هوادار میلی به تمدید قرارداد او نداشت اما از آنجا که من او را میشناختم و از تواناییهایش آگاه بودم خواستار تمدید قراردادش شدم. اما متاسفانه این بازیکن مسیر اشتباهی را میپیماید. در نتیجه او را در اختیار باشگاه گذاشتم و باید ببینیم در آینده چه اتفاقی رخ میدهد.
مربی پرحاشیهای هستید! معمولا در هر تیمی حضور داشتید جنجال وجود داشته است مثل اخراج یا درگیری.
همه تیمها حاشیه دارند. استقلال، پرسپولیس، ملوان و مس! ۳۰ بازیکن در تیم حضور دارد و هرکدام یک ساز میزند. بازیکنان باید یاد بگیرند که در هر تیمی سرمربی تعیینکننده است و خط را مشخص میکند و آرامش را به تیم برمیگرداند. اگر هر بازیکنی خط خود را برود طبیعتا سخت میشود. مسیر را سرمربی نشان میدهد و همه باید در همان سمت و سو حرکت کنند. طبیعی است وقتی بازیکنی بخواهد از مسیر خارج شود با تنبیه و جریمه از سوی باشگاه روبهرو شود. اگر بازیکنان متوجه شدند و به راه بیایند که شرایط خوب میشود اما اگر نه، که راهمان از هم جداست. نمیشود یک تیم در یک فصل اصلا هیچ حاشیهای نداشته باشم. اما متاسفانه همه کاسهکوزهها سر سرمربی میشکند.
سطح خود را در بین مربیانی که در لیگ برتر فعالیت میکنند در چه حدی میبینید؟
نمیتوانم در مورد خودم نظر قطعی بدهم. عملکردم خود گویای همه چیز است. وقتی در استقلال بودم تیمم تا چندین هفته صدر جدول بود. کمترین رتبهای که با استقلال به دست آوردم، سوم جدول بود. با نساجی در ۱۰ بازی ۱۸ امتیاز گرفتم. تیم نفت مسجدسلیمان را در لیگ یک حفظ کردم و فصل بعد به لیگ برتر آوردم. تیم خوبی در آلومینیوم اراک بستم. در برخی تیمها هم به دلیل برخی چالشهایی که وجود داشت نتوانستم به کارم ادامه دهم. اگر بازیکن نخواهد کار بهدرستی انجام نمیشود. در کل اما در اغلب تیمها نتایج بدی نگرفتم. حتی با تیم خوشه طلایی در ۶ بازی که حضور داشتم به رتبه دوم جدول رسیدم. به نظر خودم عملکرد قابل دفاعی داشتم اما نظر اصلی درمورد من را باید کارشناسان بگویند.
تعداد مربیان استقلالی در لیگ برتر بیشتر از پرسپولیس است. فکر میکنید دلیل اینکه بیشتر بازیکنان سابق استقلال به سمت مربیگری رفته و خود را بهتر در لیگ جا انداختند، چه بوده است؟
قطعا دلیلی روانشناسی دارد که باید به شکل کارشناسانه در موردش صحبت شود. نمیدانم بحث اعتمادبهنفس است یا عملکرد فنی بهتری دارند اما در کل یک مربی در اصل یک مدیر موفق است. شاید علاقهمندان به رنگ آبی مدیرترند! گذشته از شوخی، آمار هم میگوید که بیشتر بازیکنان سابق استقلال مربی شدهاند. به نظرم مورد جالبی است که کارشناسان میتوانند در موردش تحقیق و بررسی کرده و دلیلش را ارزیابی کنند.
در کنفرانس خبری بعد از بازی با استقلال لبخندی بر لب داشتید که برخی را دچار سوءتفاهم کرد و بر این باورند از شکست مقابل استقلال خوشحال بودید؟
این حرفها همیشه وجود دارد. خیلی از هواداران استقلال بعد از بازی که با پرسپولیس انجام دادیم و 2-2 شد، گفتند فکری میتوانست بازی را ببرد اما از مساوی خوشحال بود. از اینرو به ظاهر این لبخندها نگاه نکنید، گاهی خندههای ما تلختر از گریه است. آن لبخندهایی که شما میگویید نه خیلی از خوشحالی است و نه حتی از ناراحتی یا عصبانی بودن، اما همیشه سوژههایی برای برخی وجود دارد. من این اخبار را پیگیری نکردم و به حواشی کاری ندارم. شاید خیلی جاها ناراحت باشم اما بخندم و شاید برخی مواقع خیلی خوشحال باشم و واکنشی نشان ندهم. در واقع ظاهرم چندان نشاندهنده درونم نیست شاید گاهی حتی بسیار متفاوت باشد.
دعوای استقلال و پرسپولیسیها را دیدهاید. به نظر شما افتخارات کدام یک از مربیان این دو تیم بیشتر است؟
من مربی هوادارم و زیاد درست نیست درمورد دیگر تیمها صحبت کنم اما اگر چنین مواردی زودتر جمع شود بهتر است. موقعیت مطلوب و مناسبی برای تیمهای مطرح استقلال و پرسپولیس نیست. اگر بزرگان فوتبال بخواهند به جان هم بیفتند باعث بیاحترامیهایی میشوند که دودش فقط به چشم باشگاهها میرود. چنین مواردی استارت بیاحترامیها از سوی هواداران به سوی عوامل دو تیم است. اگر مسئولان دو باشگاه هم وارد گود شوند که شرایط بدتر خواهد شد. از نظر من فضا چندان جذاب نیست و امیدوارم زودتر این مسائل را خاتمه داده و به مسائل فنی بپردازند. این دو تیم همیشه رقیب و مدعی بودند، از این رو طبیعی است که بینشان چالشهایی به وجود بیاید اما نباید فراموش کنیم که هر دو باشگاه از افتخارات فوتبال ایران هستند و هر چقدر به مسائل فنی بیشتر بپردازند، به جذابیت فوتبال بیشتر کمک میکنند. نمیتوانیم منکر افتخارات این دو تیم شویم. کدام بیشتر، کدام کمتر اهمیتی ندارد. مهم این است که پرافتخار هستند. اینکه بخواهیم افتخارشان را در ترازو بگذاریم و بگوییم این یک گرم بیشتر و آن یکی یک گرم کمتر است، بحث بیهودهای است.
استقلال امسال را چگونه میبینید؟ نکونام کار سختی را شروع کرد اما خود را در پشت این سختیها پنهان کرده است.
استقلال همیشه مشکلات مالی دارد. من از سال ۷۲ به استقلال پیوستم و هرگز ندیدم مشکل مالی نداشته باشد، با این حال همیشه هم جزء مدعیان بوده. البته درست نیست در مورد استقلال صحبت کنم چون شاید منظوری نداشته باشم اما برخی برداشتهای متفاوتی دارند و ممکن است برای خودم یا حتی دوستانم در استقلال مشکلی به وجود بیاید.