میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بینالملل: در شرایطی که سیاستمداران اروپایی همچنان دغدغه تداوم جنگ در اوکراین و پیامدهای آن بر جوامع خود را دارند شاید هیچگاه تصور نمیکردند که وقوع یک جنگ دیگر آن هم در منطقهای دور از اروپا پیامدها و بازتابهایی به مراتب شدیدتر و وسیعتر بر دولتها و جوامع آنها بر جای بگذارد. بر همین اساس تداوم جنگ در غزه و خشونت غیرقابل وصف رژیمصهیونیستی در قبال غیرنظامیان و بهویژه زنان و کودکان از یکسو و مواضع غیرقابل توجیه دولتهای اروپایی در حمایت بیچون و چرا از اسرائیل از سوی دیگر، مردم اروپا را بهشدت تحت تاثیر قرار داده و آنان را به پیگیری جنگی با ماهیت غیراروپایی ترغیب کرده است. اکنون ماحصل این رخدادها در قالب بروز تشتت فکری و سیاسی بزرگی در اروپا بروز پیدا کرده است؛ تشتت و شکافی که روندی دوسویه دارد، از یک طرف از شکاف فزاینده میان دیدگاههای دولتها و مردم اروپا خبر میدهد و از سوی دیگر اختلاف سلایق و نظرات درون این جوامع را نیز بازتاب میدهد.
بدون شک اوضاع حاکم بر دولت و مردم انگلستان در روزهای اخیر را میتوان مصداقی بارزی از همین وضعیت تلقی کرد. وقوع راهپیماییهای گسترده و حضور چندصدهزار نفری جمعیت حامی فلسطین در شهرهای مختلف این کشور نمیتواند معنایی جز این داشته باشد که بخش قابلتوجهی از مردم انگلستان با رویکرد دولت در حمایت بیقید شرط از اسرائیل و اقدامات آن در غزه موافقت نداشته و منتقد آن هستند. در همین راستا نشریه انگلیسی «ویک» در شماره اخیر خود به موضوع اختلافنظر میان انگلیسیها در قبال مساله فلسطین توجه نشان داده و به انعکاس دیدگاههای متفاوت در این زمینه میپردازد. اگرچه نشریه «ویک» تفکیک صریح و مستقیمی در این مورد انجام نداده است، اما با استناد به مقالات منتشرشده در جراید معتبر انگلیسی مواضع مردم و سیاستمداران انگلیسی را به شکلی تلویحی به سه دسته تقسیم میکند؛1. جناح حامیان اسرائیل 2. جناح حامیان فلسطین3. گروههایی که سعی در حفظ بیطرفی دارند.
جناح حامیان اسرائیل
جناح حامیان اسرائیل نخستین دستهای است که در تحلیل نشریه ویک به آنها اشاره میشود. داگلاس کارسون از روزنامه دیلیتلگراف یکی از نمایندگان این گروه معرفی میشود. وی ضمن تروریستی خواندن حمله حماس به داخل رژیمصهیونیستی که به قتلعام 1400 نفر منجر شد به تظاهرات گستردهای اشاره میکند که سهشنبه جاری در لندن برگزار شد. کارسون این پرسش را مطرح میکند که آیا این تظاهرات عظیم برای درخواست آزادی گروگانهای اسرائیلی یا برای ابراز تاسف از مرگ شهروندان اسرائیلی انجام گرفت؟ ظاهرا او با تعجب به این سوال پاسخ منفی میدهد و میگوید نه این اعتراضات بهمنظور تقبیح این خشونتها انجام نگرفت، بلکه برای توجیه و حتی ارج نهادن به وقوع آنها انجام گرفت. بسیاری از معترضان به معنای واقعی کلمه برای نابودی اسرائیل شعار میدادند!
یاشا مونک، دیگر روزنامهنگار انگلیسی طرفدار اسرائیل در اسپکتیتور بر این باور است که وی نمیتواند تفسیرهای خیرخواهانه، یعنی ابراز همبستگی با غیرنظامیان فلسطینی را درمورد این تظاهرات عظیم بپذیرد. به نظر وی چرا در موارد مشابه دیگری چون اقدامات بشار اسد در سوریه یا عملیات چین در سین کیانگ شاهد چنین ابراز همدردیهایی نبودیم. درنهایت وی این اقدامات را به چپگرایان غربی منتسب میداند؛ همانها که خشم خود را نسبت به تنها دولت یهودی جهان ذخیره کردهاند. این کار هم براساس تعصب قدیمی و هم بر مبنای سیاستهای هویتی آمریکا انجام گرفته است. از نظر وی استعماری دانستن ملت اسرائیل تفکر عیمقا ناآگاهانهای است. یهودیان به دنبال خانهای در فلسطین نبودند که از طریق آن یک امپراتوری بسازند، بلکه به این دلیل به فلسطین آمدند که با نابودی مواجه بودند. البته در توضیح خطر نابودی یهودیان، یاشا مونک در این مطلب به بیراهه میرود و بدون اشاره به اقدامات ضدیهود در اروپا، بحث وضعیت یهودیان مزراحی در خاورمیانه را در پیش میکشد. بحث او درمورد اینکه یهودیان به دنبال امپراتوری نبودند هم به اندازه کافی جای تامل دارد.
نیک تیموتی از روزنامه دیلیتلگراف آخرین نماینده جناح حامیان اسرائیل است که نشریه ویک به انعکاس نظریاتش میپردازد. تیموتی نسبت به آنچه شیوع افراطگرایی اسلامگرایانه در بریتانیا میخواند، عمیقا ابراز نگرانی میکند. استناد وی نیز به گفتارهای ضبطشده از امامان جماعت سراسر انگلیس در هفتههای اخیر است؛ در جایی که آنها بهصراحت برای قهرمانان حماس دعا کرده و از خداوند میخواهند که یهودیان را نابود کند. علاوهبر این در راهپیماییهای لندن هم میتوان شنید که سخنرانان انتفاضه از لندن تا غزه را وعده داده و شعار «ارتش محمد در راه است» را سر میدهند.
2. جناح حامیان فلسطین
در مقابل دیدگاههای حامی رژیمصهیونیستی، افرادی نیز هستند که نسبت به مساله فلسطین و این اجتماعات بزرگ حامی فلسطین دیدگاه کاملا متفاوتی دارند. در این راستا نشریه ویک بهعنوان نمونه دیدگاههای ادیتیا چکرابورتی در روزنامه گاردین را مورد توجه قرار میدهد. این تحلیلگر گاردین تاکید میکند که بسیاری از رسانهها تلاش کردهاند تا اعتراضات اخیر در حمایت از فلسطین را کلیشهای و شیطانی جلوه دهند. وی ضمن اشاره به جمعیت صدها هزار نفری حاضر در راهپیمایی لندن به تعبیر خودش برخی بدنماییها در اجتماعی با این عظمت را طبیعی دانسته و تعمیم آن به کل جمعیت را ناعادلانه توصیف میکند. در عین حال وی با پرداختن به شرایط غزه تاکید میکند که جهان به سمت وقوع یک حریق عظیم در این منطقه حرکت میکند. هزاران فلسطینی تاکنون کشته شدهاند و تعداد کودکانی که در ماه اکتبر در غزه جان خود را از دست دادهاند از تمام افرادی که در یازدهم سپتامبر کشته شدهاند بیشتر بوده است. این راهپیماییها که برای درخواست صلح انجام میگیرد افراطگرایی به شمار نمیآید. نظرسنجیها نشان میدهد که برخلاف دیدگاه احزاب محافظهکار و کارگر از هر چهار بریتانیایی، سه نفر از درخواست برقراری آتشبس حمایت میکنند. در اینجا چکرابورتی یادآوری میکند که این وضعیت وی را به یاد جنگ عراق میاندازد؛ در جایی که راهپیمایی عظیم یک میلیون نفری سال 2003 مخالفان جنگ، با تعابیری چون کهنهسربازان، آشوبگران چپ تندرو، فعالان مسلمان و مواردی مشابه دیگر مورد هجمه و طرد قرار گرفت. با این حال گذشت زمان نشان داد که حق با آنها بود. به نظر میرسد که ما از آن درسها هیچ چیز نیاموختهایم.
به نظر میرسد که آلن راسبریجر، تحلیلگر برجسته ایندیپندنت هم با دیدگاه تحلیلگر گاردین موافق است؛ هرچند در این زمینه از لحن ملایمتری نسبت به اسرائیل استفاده میکند؛ انتقاد از اسرائیل نباید بهعنوان نشانهای از دشمنی با آن تلقی شود. کسانی که خیر این کشور را میخواهند مجبور هستند تا تصمیماتی را که براساس خشم کور قابل درک ظاهر شدهاند، به چالش بکشند. در ادامه وی بر این تصور تاکید میکند که مردم انگلستان هم از حمله هولناک حماس به اسرائیل و هم از قتلعام غیرنظامیان در غزه و همچنین امتناع از کمکهای بشردوستانه به 2.5 میلیون نفر، وحشت زده شدهاند. درنهایت وی بر این باور تاکید دارد که تصمیماتی که اسرائیل درحال حاضر اتخاذ میکند در آینده نهتنها براین رژیم و فلسطینیها، بلکه بر کل جهان و یهودیان در هر کجایی که باشند تاثیرگذار خواهد بود.
3. حامیان حفظ بیطرفی
در شرایطی که جامعه انگلستان در شرایط دوقطبی شدید ناشی از جنگ غزه قرار گرفته و رویکرد «با من یا علیه من» حرف اول و آخر را میزند برخی نیز هستند که میکوشند مسیر میانهای را در پیش گرفته و به قولی همه چیز را خاکستری ببینند. در این راستا نشریه ویک دیدگاه جاناتان فریدلند را مورد توجه قرار میدهد. فریدلند نظرات خود را در روزنامه گاردین اینگونه بازتاب میدهد که اکنون در این درگیری تمایلی به انتخاب یک طرف بهعنوان خیر مطلق و طرف مقابل بهعنوان شر مطلق وجود دارد. این نوع نگرش مردم را به مکانهای عجیب و تاریک سوق خواهد داد. فریدلند با یادآوری اقدام هواداران سلتیک در به اهتزاز در آوردن پرچمهای فلسطین و همراه آوردن پلاکاردهایی با مضامین «پیروزی مقاومت» از یکسو و چشمپوشی حامیان اسرائیل نسبت به عواقب محاصره غزه توسط اسرائیل از سوی دیگر بر این موضوع تاکید میکند که باید به پیچیدگیهای این وضعیت احترام بگذاریم. وی به نقل از یک رماننویس اسرائیلی درگیری میان اسرائیلیها و فلسطینیان را به مراتب تراژدیکتر از برخورد میان حق و باطل توصیف میکند؛ در واقع آن را یک تضاد حق در برابر حق میداند:«دو نفر با زخمهای عمیق که از غم و اندوه فریاد میکشند و سرنوشتشان این است که در یک قطعه زمین کوچک سهیم شوند.» فریدلند ماهیت این درگیری را بدون اینکه تماشاگران و حامیان طرفهای خود را به تهییج بیشتر وادار کنند، به اندازه کافی سخت میبیند.
نتیجهگیری
بررسی نشریه ویک از مواضع چندپاره جامعه انگلستان در برابر بحران غزه صرفا روایی و بیانکننده دیدگاههای مختلفی است که در این رابطه در انگلستان وجود دارد. اما آنچه در صحنه عملی شاهد هستیم فضایی دوقطبی است که در آن مجالی برای بیطرفها باقی نمیماند. از سوی دیگر فضای هولناک کنونی غزه این اجازه را به ما نمیدهد که آن را حاصل رویارویی دو حق بدانیم! آنچه قابل پیشبینی است که با روند کنونی نزاع در خاورمیانه این فضای دوقطبی در اروپا و بهخصوص در انگلستان تشدید خواهد شد. مواضع دولت این کشور در حمایت بیقید و شرط از اسرائیل و برچسبزنیهای گوناگون رسمی و غیررسمی به مخالفان تداوم جنگ در غزه نیز در حکم بنزین روی آتش خواهد بود. دقیقا به همین دلیل است که دولتمردان ساختمان شماره 10، از هماکنون بهشدت نگران راهپیمایی بزرگ و سراسری وعدهدادهشده در روز یازدهم نوامبر (20 آبانماه) هستند.