علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: سخنرانی سیدحسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان که بسیاری از مردم جهان منتظر آن بودند تا نگاهی نسبت به آینده جنگ به دست آوردند و پاسخشان درمورد ورود یا عدم ورود گسترده حزبالله به جنگ را بگیرند، نهایتا روز جمعه انجام شد. در این سخنرانی نکات مهمی از جانب رهبر حزبالله مطرح شد که دقت در آن پاسخ بسیاری از سوالات درمورد آینده نبرد را مشخص میکند؛ برای بررسی پیامهای متنی و فرامتنی صحبتهای سیدحسن نصرالله با سیدرضا صدرالحسینی به گفتوگو پرداختهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
پیامی کلی که از صحبتهای سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان برداشت میشود، چیست؟
بعد از انتظار قابلتوجهی که مردم دنیا برای سخنرانی سیدحسن نصرالله داشتند بالاخره ایشان روز جمعه سخنان مهم و راهبردی را مطرح کردند. بهنظر میآید ۲۰ نکته مهم در صحبتهای ایشان میتواند مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد که البته در این مصاحبه به بخشی از آنها میپردازم. یکی از این نکات این بود که آمریکا شریک جنایت اخیر رژیمصهیونیستی در غزه بود. این مسالهای است که مورد تاکید بسیاری از ناظران نبرد غزه درطول ۲۵ روز گذشته بوده است. نکته بعدی مربوط به تهدید رژیمصهیونیستی و حامیان او توسط دبیرکل حزبالله لبنان بود، مبنیبر اینکه اگر آنها جغرافیایی جنگ را گسترش دهند حزبالله بدون هیچ وحشتی از ناوهای آمریکایی حاضر در منطقه آمادگی کامل برای مبارزه دارد. نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد همراهی جبهههای دیگر محور مقاومت مثل عراق و یمن است که ایشان با تشکر از آنها هماهنگی بین ارکان محور مقاومت را کاملا نشان دادند. نکته بعدی که در این سخنرانی به آن توجه شد دلایل اجرای طوفان الاقصی بود. ایشان با دقت کامل مساله ادامه حیات آرمان فلسطین را مطرح کردند و تاکید داشتند اگر این عملیات صورت نمیگرفت یک ویرانی کامل برای تحقق این آرمان بهوجود میآمد.
برخی رسانهها صحبتهای سیدحسن نصرالله را باز نکردن مشت او تعبیر کردند. بهنظر شما چنین تعبیری چقدر درست است؟ آیا این صحبتها بهقدر کافی صراحت و قاطعیت در موضعگیری نداشت؟
ایشان با اعلام آمادهباش به جنوب لبنان و دریافت پاسخ از مخاطبان حاضر کاملا پیام خودشان مبنیبر آمادگی حزبالله در جنوب لبنان را رساندند، همچنین گزارشی که از اقدامات حزبالله در ۲۵ روز گذشته داده شد، نشان داد که حزبالله با چشمانی کاملا هشیار و اقداماتی هوشمندانه بخشی از توان رژیمصهیونیستی را در شمال سرزمینهای اشغالی زمینگیر کرده و اجازه نداده است که این توان به کمک نیروهای مهاجم به غزه برود.
سیدحسن نصرالله تهدیدی را روز گذشته بیان کرد مبنیبر اینکه «رفتار رژیمصهیونیستی در جنگ غزه ممکن است حزبالله را به معادله غیرنظامی دربرابر غیرنظامی برساند.» به نظر شما چه عواملی باعث شده در جنگهای پیشین و همین جنگ این مشی تاکنون درپیش گرفته نشود؟
بهنظر میآید این صحبتهای سیدحسن نصرالله پاسخی به اقدام رژیم در به شهادت رساندن دو نفر شهروند غیرنظامی و غیرمرتبط به حزبالله بوده است. این صحبتها نشاندهنده این بود که حزبالله حامی جان و مال منافع ملی مردم لبنان است. ایشان اعلام کردند که اگر مردم غیرنظامی لبنان آسیب ببینند یا به شهادت برسند حزبالله نیز این امکان را دارد که غیرنظامیان را در داخل سرزمینهای اشغالی به همان میزان مورد هدف قرار دهد. این معادلهای است که مطابق آن اگر رژیم غیرنظامیان را هدف قرار دهد در مقابل حزبالله تقاص آن را خواهد گرفت.
سیدحسن نصرالله در سخنرانی روز جمعه گفت آنچه در جبهه لبنان جریان دارد، در تاریخ رژیمصهیونیستی از سال ۱۹۴۸ تاکنون سابقه نداشته است. گفتند حتی در جنگ اکتبر همچنین جنگی رقم نخورده است. به نظر شما چه اتفاقاتی نبرد اخیر را نسبت به جنگ اکتبر و همچنین جنگ 33 روزه که حزبالله در آن پیروز شد، ممتاز میکند؟
این یک گزارش کار بسیار روشن و شفاف است، مبنیبر اینکه عملیات طوفانالاقصی توانسته از همه عملیاتهای گذشته عبور کند و در جایگاه اول قرار بگیرد، بهدلیل تعداد تلفاتی که گرفت و اثرات سیاسی که داشت. در این عملیات تعداد کشتهها، مجروحان و اسرای رژیمصهیونیستی بسیار بالاست. حزبالله هم که الان معین این عملیات است تعداد زیادی از نیرویهای رده بالای رژیمصهیونیستی را به هلاکت رساند تا حدی که فرمانده نظامی صهیونیستی حاضر در منطقه، گفته نیروهایشان مانند اردک توسط حزبالله شکار میشوند. درحقیقت مجموعه اقداماتی که درطول ۲۵ روز گذشته رخ داده آسیبهایی را به رژیمصهیونیستی وارد کرده که نسبت به جنگ ۳۳ روزه خیلی بالاتر بوده است. نفربر، تانک، نیروی انسانی و دستگاههای مخابراتی که توسط حزبالله نابود شده و مجموعا از جنگ ۳۳ روزه خیلی بیشتر بوده، به همین دلیل سیدحسن نصرالله اعلام کرد که در این ۲۵ روز آسیبهای قابلتوجه بیشتری نسبت به جنگ ۳۳ روزه وارد شده است. نکته مهم دیگر آسیبی است که به دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم وارد شده و این امر در جنگ ۳۳ روزه اصلا مطرح نبود. سیدحسن نصرالله نیز در گزارش خود اعلام کردند که در زمان مناسب آمار و ارقام این آسیبها را اعلام خواهند کرد. غافلگیریای که در این عملیات انجام شده و امروز حزبالله دارد در جنوب انجام میدهد در حقیقت ستون فقرات رژیمصهیونیستی را مچاله میکند؛ چراکه قدرت نظامی و امنیتی را توامان زیرسوال برده است. رهبر انقلاب نیز آسیب به این دو موضوع را غیرقابلترمیم دانستهاند.
بهنظر شما با توجه به اینکه حزبالله نبرد نظامی محدود را در مرزش با سرزمینهای اشغالی آغاز کرده است، این تهدید چقدر واقعی بهنظر میرسد؟
بهنظر میرسد با توجه به شکستهای مستمری که نتانیاهو در حوزه نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و اقتصادی درطول کمتر از یکماه گذشته متحمل شده این حرفها صرفا رجزخوانیهایی است برای مصرف داخلی تا فشارهایی که به نتانیاهو برای مقصر شناختن او در جنگ و محاکمهاش مطرح میشود، کاهش یابد. این ادعا درحالی مطرح میشود که حزبالله از سوی ۳۰ درصد از توان نظامی رژیمصهیونیستی را به خود مشغول کرده است و از سوی دیگر ضربات قابلتوجهی را بهصورت هوشمندانه به رژیم وارد میکند. اینها رجزخوانیهایی است که نتانیاهو در مقابل حزبالله انجام میدهد و ارزش نظامی هم نخواهد داشت.
نتانیاهو پس از صحبتهای سیدحسن نصرالله گفته است اسرائیل «تا زمانی که ۲۴۱ نفر گروگان گرفتهشده توسط حماس آزاد نشوند، با هیچ آتشبس موقتی موافقت نخواهد کرد.» او در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «اسرائیل از آتشبس موقتی که شامل بازگرداندن گروگانهای ما نمیشود، اجتناب میکند.» فرار رژیمصهیونیستی از آتشبس تا چه زمانی قرار است تداوم پیدا کند؟
تن ندادن نتانیاهو به آتشبس موقت بهخاطر نداشتن دستاورد قابلتوجه در جنگ است. رژیمصهیونیستی با توجه به حمایتهای همهجانبهای که از غرب و بهویژه آمریکا دریافت کرده نیاز به ساختن دستاورد برای خود دارد. بنابراین یا باید بهشکلی شکستهای رژیمصهیونیستی تداوم یابد یا اینکه از ریختن خون سیراب شود و الا این موضوع ادامه خواهد داشت. تمام حرف نتانیاهو و ارتش رژیمصهیونیستی کسب دستاوردی زمینی است که بتواند در مرحله بعدی از این دستاورد برای مذاکرات تبادل اسرا استفاده کند.
حزبالله تا چه زمانی از آغاز یک جنگ همهجانبه اجتناب خواهد کرد؟ ورود حزبالله به چنین نبردی چه تاثیری بر مهار جنایات رژیمصهیونیستی خواهد داشت؟
حزبالله الان دارد کار خودش را انجام میدهد. ماموریتش را هوشمندانه انجام میدهد اما اینکه بخواهد جبهه جدیدی باز کند و منافع ملی مردم لبنان را بهخطر بیندازد چنین قصدی وجود ندارد. نهایتا این اتاق فرماندهی است که تصمیم میگیرد براساس شرایط زمانی و مکانی چگونه تصمیم بگیرد.