کد خبر: 87349

نگاهی گذرا به فعالیت‌ نهادهای مسئول در زمینه راهبرد مشارکت؛

راننده جاده مشارکت، حواست کجاست؟

در اواخر مهر‌ماه 1402 قرار داریم و کمتر از پنج‌ماه به انتخابات 11 اسفند باقی‌مانده است. تحولات 1401 بر تیم سیاسی وزارت کشور و سایر بخش‌ها، هنوز سایه افکنده و حواس راننده مشارکت ما را پرت کرده است. مشارکت یکی از پایه‌های اساسی شکل‌گیری و بقای جمهوری اسلامی ایران است.

مصطفی آقاجانی، پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): در اواخر مهر‌ماه 1402 قرار داریم و کمتر از پنج‌ماه به انتخابات 11 اسفند باقی‌مانده است. تحولات 1401 بر تیم سیاسی وزارت کشور و سایر بخش‌ها، هنوز سایه افکنده و حواس راننده مشارکت ما را پرت کرده است. مشارکت یکی از پایه‌های اساسی شکل‌گیری و بقای جمهوری اسلامی ایران است. اگر در ابتدای مبارزات انقلابی از مردم عادی می‌پرسیدید که آیا می‌توان مردم را برای کنار زدن رژیم شاهنشاهی یکی کرد و به مشارکت واداشت، پاسخ اکثر مردم منفی بود. در دوران جنگ تحمیلی هم عموم مردم و جریانات روشنفکری به شکست صدام امید زیادی نداشتند. در طول سال‌های اخیر، عبور کشور از بحران‌های طبیعی نظیر سیل، زلزله و همه‌گیری کرونا و بحران‌های دیگر نظیر ترور ناجوانمردانه سردار حاج‌قاسم سلیمانی به دستور رئیس‌جمهور آمریکا و حوادث پس از آن نیز بدون مشارکت و همدلی گسترده مردم بعید می‌نمود. پدیده‌ای که این عبور را آسان کرد، اولا خواست و اراده مسئولان و اراده برای به میان مردم رفتن و ثانیا بازکردن فضای کنش و مشارکت آحاد مردم در عرصه‌های مورد نیاز برای پیشبرد امور بود. منشأ این ورود نیز باور رهبران انقلاب به اصل جمهوریت و مردمی بودن نظام اسلامی بوده است. موضوعی که در بخش‌هایی از نظام با تردیدها و کم‌کاری‌هایی مواجه شده است و با توجه به اهمیت اصولی و زیربنایی مشارکت در جمهوری اسلامی از یک‌سو و فقدان متولی مشخص برای آن از سوی دیگر کسی جز رهبر انقلاب مسئولیت آن را برعهده نمی‌گیرد و از آن خود نمی‌کند.
راننده عزیز، صدای ضبط را پایین بیاور
در اواخر مهر‌ماه 1402 قرار داریم و کمتر از پنج‌ماه به انتخابات 11 اسفند باقی مانده است. تحولات 1401 بر تیم سیاسی وزارت کشور و سایر بخش‌ها، هنوز سایه افکنده و حواس این راننده مشارکت ما را پرت کرده است. مباحث اقتصادی، موضوعات مربوط به امنیت اخلاقی و طرح عفاف و حجاب، بازگشایی دانشگاه‌ها، ناامنی‌ها در مرزها، آسیب‌های اجتماعی، قضیه مهاجران افغانستانی که اکنون با محور مرحوم مهرجویی قصد داغ‌تر کردنش را دارند؛ همه و همه به مثابه یک موسیقی بلند و گوشخراش، هوش و حواس راننده‌ مسیر مشارکت یعنی وزارت کشور را ربوده و او را از طی مسیر و مقصود اصلی بازداشته است و به اصطلاح هنوز فضا را انتخاباتی نکرده است.
کمک به کمک‌راننده
در این میان صدا‌و‌سیما هم به‌عنوان کمک‌راننده که باید مسیر و مقصد را نشان داده و به راننده هشدار دهد، نقش خود را از یاد برده و فارغ از چند کار کلیشه‌ای، برنامه‌ای را تدارک ندیده و خود را مشغول تبلت اختصاصی خود کرده است. گویا اهمیت کار تیمی و همکاری با راننده را از یاد برده است. حال آنکه اگر کمک‌راننده نتواند مسیر را به‌درستی نشان ندهد، خطرات مهلکی در کمین سرنشینان خودرو خواهد بود، به‌گونهای که عواقب آن قابل تخمین و تحلیل نخواهد بود. کمک‌راننده در دوره جدید با تیمی جدید روی کار آمد و انتظارات زیادی را برانگیخت. تیم جوان و انقلابی این انتظار را ایجاد می‌کند که با برنامه‌ها و طراحی‌های هوشمندانه‌تر و سریع‌تر و موثرتری روبه‌رو شویم. اما غیر از مجموعه برنامه‌های صف اول که چندی روی آنتن رفته بود، تاکنون طراحی خاصی را شاهد نبوده‌ایم.

درجا زدن برای سرد نشدن نیست برای گرم کردن است!
به‌راستی چرا اطراف قضیه در‌حال درجا زدن هستند. از سازمان تبلیغات، صدا‌و‌سیما، ‌وزارت کشور و خود مجلس! چرا خبری نیست؟ در عین حال هرچند همگی (همه نهادهای دولتی و غیردولتی و نهادهای واسط و مردمی) در راستای احتساب و همراهی و جلب مشارکت مردم مسئولیت دارند، هیچ کس جای صداو‌سیما را نمی‌تواند بگیرد. صداوسیما است که می‌تواند با ایجاد بستر رسانه‌ای دستورکار عمومی را شکل دهد، صداوسیما است که می‌تواند با تولید برنامه‌های فراگیر و چالشی فضای رخوت سیاسی را بشکند و زمینه را برای برگزاری یک انتخابات رقابتی (دیگر راهبرد ابلاغی رهبری در 15 فروردین 1402) فراهم کند. اگر #رقابتی بازنمایی نشود، #عاملیتی نیز احساس نخواهد شد و به تبع آن #مشارکت نیز دچار خدشه خواهد بود.

مسیریاب ایرانی را روشن کنید
بعد از تعویض نفر اصلی وزارت کشور در سال انتخابات (معاونت سیاسی) و تحولات مثبت و منفی یکی دو سال اخیر که هریک به‌نوعی افکار عمومی و افکار و وقت مسئولان را درگیر خود کرده بود، آیا وقت آن نرسیده است که به اصل موضوع، یعنی مشارکت بپردازیم؟ ناگفته نماند که رهبران انقلاب در هنگامه جنگ هم از مشارکت و مردمی بودن عدول نکرده و زیر بمب و خمپاره و وضعیت امنیتی پیچیده آن دوران از این ارزش و اصل خودش کنار نکشیدند و اگر هیچ یک از دستاوردهای سال‌های اخیر نیز حاصل نمی‌شد و ما اکنون در وضعیت نامناسب امنیتی نیز بودیم تکلیف نهادهای مسئول ساقط نمی‌شد. بر این اساس هرچند از نگاه کارشناسان انتخابات، اکنون نیز دیر شده است، به راننده اصلی این ماشین یعنی وزارت کشور پیشنهاد می‌دهیم با توجه به زیست‌بوم و وضعیت جاری کشور حداکثر تلاش خود را در این امر به‌کار گیرد و با عمل به‌موقع به راهبرد مشارکت، از حسرت‌های پسینی ترک فعل جلوگیری کند. از جمله این افعال که در سال‌های قبل انجام می‌شده جلسات هم‌افزایی با احزاب، هماهنگی با جریانات رسانه‌ای، مشورت و جلسه با شورای نگهبان برای ایجاد بستر هر چه بیشتر رقابتی، تمرکز جدی بر موضوع انتخابات به‌وسیله برون‌سپاری و یا کمتر درگیر شدن در سایر موضوعات مرتبط با حوزه کاری بوده است. شاید وزارت کشور در ماه‌های اخیر برخی از این کارها را به‌صورت روتین انجام داده باشد، اما آنچه در روی زمین شاهدش هستیم بازگوکننده کم‌فایدگی و کم‌ثمری این اقدامات در میان مردم است.

جمع‌بندی
پر واضح است که تنها متولی مشارکت در انتخابات وزارت کشور و ستاد انتخابات نیست و برای ایجاد یک مشارکت حداکثری و مطلوب بایستی همه نهادهای مرتبط در بخش‌های گوناگون دست‌به‌دست هم دهند و با ایجاد یک کمپین دائمی و رابطه‌ای فضا و وضعیت کشور را برای یک انتخابات پرشور فراهم کنند. اما نقطه عزیمت این مقصود و شروع کننده این حرکت، وزارت کشور است که باید با همه بخش‌ها و متولیان ارتباط درست برقرار کرده و همه تلاش‌های کشوری، استانی و شهرستانی را در این راستا به کار گیرد. پیشنهادات داده شده در قسمت اخیر تنها برخی کارهای مرسوم این فضا است که تاکنون به‌درستی انجام نگرفته است. در غیر این صورت و برای ایجاد یک جهش و حرکت جدی در زمینه افزایش مشارکت نیازمند یک حرکت کمپینی و قرارگاهی برای جلب مشارکت مردمی در انتخابات پیش‌رو هستیم که از جمله پیش‌نیازهای آن باور عمیق‌تر به مردم، اعتقاد به بلندمدت بودن سیاست، رقابت و انتخابات و درنهایت التزام به کنش‌های منظم تبلیغاتی در چهارچوب یک کمپین دائمی انتخاباتی جهت افزایش مشارکت سیاسی آحاد مردم است.

مرتبط ها