کد خبر: 86630

ما از غزه چه می‌دانیم؟

خبرنگار بحران، توریست نیست

ایرانی‌ها معمولا هر خبرنگاری که به محض وقوع یک حادثه در محل حاضر می‌شود و گزارش میدانی تهیه می‌کند را خبرنگار بحران می‌دانند. به عبارتی اینکه یک نفر خبرنگار بحران باشد یا نباشد، به این برخواهد گشت که خبر پوششی او بحرانی باشد یا نباشد. کسی که وقایعی از قبیل سیل شمال و غرب کشور یا ریزش ساختمان‌هایی مثل پلاسکو در تهران یا متروپل آبادان را گزارش می‌دهد، یا کسی که از اعتراضات مردم در هر بخشی از کشور گزارش تهیه می‌کند، خبرنگار بحران نامیده می‌شود.

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: عبارت «خبرنگاری بحران» یک اصطلاح کاملا ایرانی است و در ترم‌های شناخته‌شده جهانی، چنین اصطلاحی به کار نمی‌رود. معمولا منظور ایرانی‌ها از خبرنگار بحران کسی است که هنگام بروز هر حادثه بحرانی، به‌طور میدانی در صحنه حضور دارد و وقایع را بی‌واسطه گزارش می‌کند. از آنجایی که گسترش فضای مجازی باعث شده تا هنگام وقوع هر بحران، خبرهای راست و دروغ متنوعی به گوش مخاطبان برسد، یک خبرنگار میدانی که در صحنه حاضر است می‌تواند به‌عنوان تریبونی رسمی، اخبار موثق‌تری به اطلاع مخاطبان برساند و به‌علاوه، آنچه گزارش می‌کند امکان راستی‌آزمایی هم دارد. اصطلاح خبرنگاری بحران در ایران با کتابی که حسن قربانی به همین نام نوشت، بیشتر شناخته شد و جا افتاد. در توضیحات این کتاب آمده است: «رسانه‌ها، همان‌طور که بحران‌زدایی می‌کنند، قادرند در جریان بحران‌زایی نیز نقشی برعهده بگیرند، اما در این کتاب تلاش شده است به بخش نخست، یعنی بحران‌زدایی و نقش رسانه و خبرنگاران اشاره شود.» اما چنانکه می‌دانیم منظور عموم ایرانی‌ها از اصطلاح خبرنگاری بحران این نیست؛ مگر اینکه دفع شایعات به واسطه ارسال اخبار درست را نوعی بحران‌زدایی بدانیم. ایرانی‌ها معمولا هر خبرنگاری که به محض وقوع یک حادثه در محل حاضر می‌شود و گزارش میدانی تهیه می‌کند را خبرنگار بحران می‌دانند. به عبارتی اینکه یک نفر خبرنگار بحران باشد یا نباشد، به این برخواهد گشت که خبر پوششی او بحرانی باشد یا نباشد. کسی که وقایعی از قبیل سیل شمال و غرب کشور یا ریزش ساختمان‌هایی مثل پلاسکو در تهران یا متروپل آبادان را گزارش می‌دهد، یا کسی که از اعتراضات مردم در هر بخشی از کشور گزارش تهیه می‌کند، خبرنگار بحران نامیده می‌شود. به نظر می‌رسد برای اینکه فهم دقیق و اصولی از چهارچوب این حوزه را بتوانیم با تعاریف جهانی آن منطبق کنیم، بهتر است دو اصطلاح «خبرنگار میدانی Field reporter» و «خبرنگار جنگ» را بهتر بشناسیم. این اصطلاحات در ترم‌های جهانی هم کاملا شناخته‌شده هستند. شاید تعریف جهانی از خبرنگار میدانی، به آنچه که عموما منظور ایرانی‌ها از خبرنگاری بحران است، نزدیک‌تر باشد و وقتی خبرنگاری جنگ را به آن اضافه می‌کنیم، به‌نوعی گزارش صرف وقایع را به تاریخ‌نگاری پیوند داده‌ایم.

اگر بخواهیم ریشه‌شناسی کنیم، ابتدای خبرنگاری جنگ به دوران ماقبل تاریخ برمی‌گردد؛ یعنی زمانی که انسان‌ها روایت‌شان از شکار را روی دیوارها نقاشی می‌کردند. حتی پیدایی تاریخ هم به گزارشگری جنگ مدیون است؛ چه اینکه روایت‌های گفتاری از نبردهای بزرگ و کوچک نقطه شروع سنت شفاهی تاریخ را تشکیل داد و پس از آنکه خط اختراع شد، این روایت‌ها شکل مکتوب و منسجمی به خود گرفتند. روایت هرودوت از جنگ‌های ایران و یونان شبیه روزنامه‌نگاری است، اگرچه او خودش در این رویدادها شرکت نداشت. پس از آن یک ژنرال آتنی به نام توسیدید که تاریخ جنگ پلوپونز را نوشت، فرمانده و ناظر وقایعی بود که شرح داد. او را به‌کارگیری استانداردهای سختگیرانه بی‌طرفی و گردآوری شواهد و تحلیل‌های علت و معلولی، بدون اشاره به مداخله خدایان، به‌عنوان پدر «تاریخ علمی» لقب داده‌اند و کاری که کرد باعث شد تا با توسعه این تخصص، خاطرات سربازان به منبع مهمی از تاریخ نظامی تبدیل شود. تا اینجا همین نکته دستگیرمان می‌شود که گزارشگری جنگ، با تاریخ‌نگاری پهلو به پهلو می‌رود و‌ ای‌بسا جزئی از آن باشد. خبرنگاران جنگ به‌عنوان روزنامه‌نگاران تخصصی، پس از رایج شدن چاپ اخبار، شروع به کار کردند. گفته می‌شود که اولین خبرنگار جنگ مدرن، نقاش هلندی، ویلم وان‌دی ولده است که در سال ۱۶۵۳ با یک قایق کوچک به دریا رفت تا نبرد دریایی بین هلندی‌ها و انگلیسی‌ها را مشاهده کند. او طرح‌های بسیاری را در همان محل کشید و بعدها همین طرح‌ها به یک نقشه بزرگ تبدیل شد و او این طرح‌ها را به گزارشی که برای مجلس هلند نوشت اضافه کرد. پیشرفت بیشتر با توسعه روزنامه‌ها و مجلات صورت گرفت.

در قرن هجدهم، نامه‌ها و مجلات بارونس فردریکا شارلوت ریدزل، مربوط به جنگ انقلاب آمریکا و دستگیری سربازان آلمانی در ساراتوگا به‌عنوان اولین گزارش یک زن از جنگ در نظر گرفته می‌شود. توصیف او از وقایعی که در خانه مارشال رخ داده، تحسین‌برانگیز است زیرا او در بحبوحه نبرد حضور داشت. یکی از اولین خبرنگاران جنگ هنری کراب رابینسون بود که مبارزات ناپلئون در اسپانیا و آلمان را برای روزنامه تایمز لندن پوشش داد. یکی دیگر از خبرنگاران اولیه جنگ ویلیام هیکس بود که نامه‌های او در توصیف نبرد ترافالگار (۱۸۰۵) در تایمز منتشر شد. وینستون چرچیل، نخست‌وزیر معروف بریتانیا در سال ۱۸۹۹ که به‌عنوان خبرنگار کار می‌کرد، به‌عنوان یک اسیر جنگی فراری بدنام شد. فیلم‌های خبری اولیه و اخبار تلویزیونی به ندرت خبرنگاران جنگی داشتند. در عوض، آنها به سادگی فیلم‌های ارائه‌شده توسط منابع دیگر که اغلب دولتی بود را جمع‌آوری می‌کردند و مجری اخبار روایت خودش را به تصاویر اضافه می‌کرد. این فیلم‌ها اغلب به دلیل بزرگ و حجیم بودن دوربین‌های فیلمبرداری، تا قبل از به بازار آمدن دوربین‌های کوچک و قابل حمل، کم‌تعداد بودند. همزمان با واقع شدن جنگ ویتنام، زمانی که شبکه‌های تلویزیونی از سراسر جهان به همراه خبرنگاران‌شان، فیلمبردارانی با دوربین‌های قابل حمل فرستادند، وضعیت به‌طور چشمگیری تغییر کرد. این برای ایالات متحده آسیب‌زا بود زیرا توحش ارتش ‌آمریکا به یکی از عناصر روزانه در اخبار تبدیل شد. تا قبل از جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳، در میان جنگ‌های اخیر، جنگ کوزوو، جنگ خلیج فارس (حمله آمریکا به عراق در ۱۹۹۰) و جنگ روسیه و اوکراین، بازتاب خبری زیادی یافته‌اند. در مقابل، بزرگ‌ترین جنگ در نیمه آخر قرن بیستم که جنگ ایران و عراق بود، پوشش بسیار کمتری دریافت کرد. همان‌طور که گزارشگری مکتوب از جنگ، نوعی تاریخ‌نگاری یا فراهم‌کننده مواد اولیه برای تاریخ‌نگاری است، گزارشگری تصویری از آن هم نوعی مستند‌نگاری بصری به حساب می‌آید که در تاریخ ثبت خواهد شد.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

مرتبط ها