کد خبر: 86549

چه کسانی می‌خواهند «مرضیه برومند»ها از فرهنگ بروند؟

حمله مدرسه موش‌ها به خانم کارگردان

شاید مرضیه برومند می‌توانست در انتخاب واژگان و نوع بیان آنها ظرافت بیشتری به خرج بدهد تا گزک دست این جماعت هوچی نیفتد اما اولا او خطیب نیست و اساسا چنین ادعایی ندارد و ثانیا هرقدر هم که یک‌نفر در بیان این دست موارد ظرافت به خرج دهد، گروه فشار باز هم می‌گردد و راه‌هایی برای حمله به این و آن و اجبارشان به رفتار یا موضع‌گیری‌های همسو با خودش پیدا می‌کند.

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: مرضیه برومند فیلمساز خوبی است اما خطیب و سخنور قهاری نیست؛ گرچه کسی که بنشیند و با او گپ بزند، از هم‌صحبتی‌اش به‌شدت لذت خواهد برد. چندسال پیش احمد طالبی‌نژاد روبه‌روی مرضیه برومند نشست و با او گپ مبسوطی زد. در آخر این گفت‌وگو طالبی‌نژاد از مرضیه برومند پرسید که فیلمسازان مورد علاقه‌اش چه کسانی هستند؟ او در صدر فهرست نام‌هایی که به زبان آورد به داریوش مهرجویی اشاره کرد و با لذت و شور از علاقه‌اش به سینمای او گفت. دست تقدیر چنان گردونه روزگار را گرداند که در مقطع مرگ دلخراش مهرجویی و همسرش، مرضیه برومند رئیس خانه‌سینما باشد و در مراسم تشییع‌جنازه او حرف بزند. تصادف زمانی دیگری که رخ داد، همزمانی قتل و خاکسپاری مهرجویی و همسرش با جنگ اکتبر ۲۰۲۳ در غزه و جنایات رژیم‌صهیونیستی علیه مردم غیرنظامی بود که روز تشییع این کارگردان پیشکسوت و همسر نویسنده‌اش را با حمله موشکی به بیمارستان المعمدانی و بهت و عصبانیت افکار عمومی دنیا یکی کرد؛ مرضیه برومند در مراسم وداع با پیکر داریوش مهرجویی به جایگاه سخنرانان رفت و جملاتی گفت که خطابش با مسئولان کشور بود. او گفت: «ما همه مانده‌ایم در این سرزمین. برای اینکه سرزمین‌مان و خاک‌مان و مردم‌مان را دوست داریم. با ما خوب باشید، ما کنار شما با اسرائیل و رژیم‌صهیونیستی هم می‌جنگیم، ولی دل ما خون است. شما...» برومند همچنان داشت به حرف‌هایش ادامه می‌داد که صدای هو کردن و جنجال عده‌ای از میان جماعت نگذاشت باقی آن حرف‌ها شنیده شود. این درحالی است که وقتی او می‌گفت: «ما اینجا مانده‌ایم، چون سرزمین و خاک و مردم‌مان را دوست داریم»، عده‌ای دیگر داشتند تشویقش می‌کردند. مرضیه برومند در واکنش به این اتفاقات، متنی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که در آن بخشی از واکنش‌ها به اظهاراتش را «مغرضانه و جعلی» دانست و همچنان «فجایع و کشتار مردان و زنان و کودکان بی‌گناه» فلسطین را محکوم کرد. او اما گفت: «هنگام سخنرانی ناگهان به یاد فجایع غزه افتادم، می‌خواستم بگویم اگر رفتار مسئولان با هنرمندان و آثارشان جز این بود که متاسفانه هست، بدون‌شک آنها هم آنچه را که در دل داشتند به زبان می‌آوردند، حوادث غمبار غزه و آنچه را که سال‌هاست بر ملت بی‌پناه فلسطین می‌گذرد محکوم و در آثارشان ثبت می‌کردند، اما متاسفانه به اشتباه واژه جنگ را به کار بردم.»
این هو کردن و جنجال‌ها چیزی نیست که لااقل در یکی، دو سال اخیر برای اولین‌بار نمونه‌هایش را دیده باشیم. رفتار گروه‌های فشار در این مدت تقریبا همیشه همین بوده و آنها سعی می‌کردند با ایجاد جو سنگین حول و حوش اظهارنظر افراد یا رفتارهای آنها باعث شوند که جو عمومی، شبیه جو داخل محافل خودشان به‌نظر برسد، مثلا کسی جرات نکند از خدا و پیغمبر و دین دم بزند تا به‌نظر برسد که اکثریت جامعه مثل همین محفل کوچک گروه فشار، نه‌تنها بی‌دین، بلکه ضددین هستند.
هنگام دفن مرحوم محمدرضا شجریان وقتی قرار شد به سنت مسلمانی در گوش او تلقین بگویند، عده‌ای جیغ و سوت می‌کشند تا صدا به صدا نرسد. وقتی بکتاش آبتین، شاعر عضو کانون نویسندگان- که در زندان مرحوم شده بود- تشییع می‌شد و خانواده‌اش هنگام بلند کردن جنازه «یا حسین» می‌گفتند، عده‌ای همزمان با ادا شدن عبارت یا حسین، سوت و کف می‌کشیدند یا اگر به فضای عمومی کشور در چندسال اخیر توجه کنیم، می‌بینیم که یک جماعت محدود و مشخص، فشار می‌آوردند تا همه ناچار شوند علیه هر کشوری که به‌لحاظ سیاسی خارج از بلوک غرب است، حرف بزنند یا لااقل در دفاع از این کشورها حرف نزنند.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

مرتبط ها