کد خبر: 86354

نهادهای امنیتی شاید تهدید حماس را دست‌کم گرفته باشند؛

فاجعه اطلاعاتی اسرائیل

حمله «تروریستی» ویرانگر حماس، سبب شکل‌گیری خشن‌ترین و جدی‌ترین درگیری تاریخ اسرائیل در نیم‌قرن گذشته شده است. تاکنون حداقل 1000 اسرائیلی (و 14 شهروند آمریکایی) کشته شده‌اند؛ عددی که آماری نجومی برای چنین «کشور» کوچکی به‌شمار می‌رود و معادل 30 هزار آمریکایی به‌شمار می‌رود.

سجاد عطازاده، مترجم: امی زگارت، پژوهشگر موسسه هوور ایالات‌متحده در مقاله‌ای با عنوان «فاجعه اطلاعاتی اسرائیل» که در وب‌سایت فارن‌افرز منتشر شده، به بررسی افتضاح اطلاعاتی نهادهای مسئول رژیم‌صهیونیستی در جریان نبرد «طوفان ‌الاقصی» پرداخته است. این مقاله که با سوگیری شدید صهیونیستی به رشته‌تحریر درآمده، چشمان خود را روی جنایات اسرائیلی‌ها بسته است؛ اما نکته مهم آن اعتراف به شکست فاجعه‌بار اطلاعاتی اسرائیل است.
حمله «تروریستی» ویرانگر حماس، سبب شکل‌گیری خشن‌ترین و جدی‌ترین درگیری تاریخ اسرائیل در نیم‌قرن گذشته شده است. تاکنون حداقل 1000 اسرائیلی (و 14 شهروند آمریکایی) کشته شده‌اند؛ عددی که آماری نجومی برای چنین «کشور» کوچکی به‌شمار می‌رود و معادل 30 هزار آمریکایی به‌شمار می‌رود. 2900 اسرائیلی دیگر نیز مجروح شده‌اند و حدود 150 نفر دیگر نیز «گروگان» گرفته‌شده‌اند. به‌علاوه دست‌کم 900 فلسطینی نیز در نوار غزه جان خود را از دست داده و 4500 نفر دیگر زخمی شده‌اند. احتمال افزایش این تعداد وجود دارد. بنیامین نتانیاهو اعلام جنگ کرده، دست به حملات هوایی مرگبار به نوار غزه زده- منطقه پرتراکم فلسطینی تحت‌کنترل حماس که 16 سال است از سوی مصر و اسرائیل محاصره شده- و قول داده است که دژهای حماس را به ویرانه تبدیل کند. با بارش موشک‌های حماس بر شهرهای اسرائیل، بمباران غزه از سوی اسرائیل و تهدید جنگجویان حماس به اعدام گروگان‌ها، نگرانی‌ از آتش‌افکنی گسترده منطقه‌ای افزایش یافته است.
در این روزهای اولیه، هنوز ابهام زیادی درباره جنگ وجود دارد و پیش‌بینی دقیق چگونگی وقوع درگیری دشوار است اما یک‌مورد از قبل مشخص است؛ حمله حماس غافلگیرکننده بود. دیوار مرزی غزه که با فناوری پیشرفته و چندین میلیارد دلاری اسرائیل ساخته شده بود، به‌راحتی و به‌سرعت شکسته شد. گزارش‌های اولیه حاکی است جنگجویان حماس از سلاح‌های غیرپیچیده و ابزارهایی مانند پهپاد، بولدوزر و بمب‌های ارزان‌قیمت استفاده کرده‌اند و حمل‌ونقل آنها با پاراگلایدر، موتورسیکلت و ماشین گلف انجام گرفته است. البته گزاره مذکور اصلا به این معنا نیست که با یک عملیات آماتوری روبه‌رو هستیم. این حمله از طریق هوا، زمین و دریا انجام شده است و مهاجمان برای تصرف چندین مکان و کشتن افراد دست به حمله همزمان زده‌اند. این نوع عملیات پیچیده و در مقیاس بزرگ به برنامه‌ریزی، هماهنگی، زمان و تمرین دقیق نیاز دارد اما مسئولان اسرائیلی متوجه این اقدامات نشده بودند.
شدت این شکست بسیار زیاد است. اگرچه کشف حملات تروریستی موسوم به «گرگ‌های تنها» بسیار دشوار است، اما توطئه‌های بزرگ‌تر احتمالا سبب جا ماندن ردپاهای دیجیتال و دیگر سرنخ‌های گویا می‌شوند. علاوه‌بر این، احتمال حمله حماس به اسرائیل یک رویداد دور از ذهن نبود که از سوی دشمنان ناشناخته مستقر در سرزمین‌های دور ایجاد شده باشد، بلکه یک اقدام بسیار محتمل بود که «تروریست‌های بدنام همسایه» آنها را طراحی کرده‌اند. حمله حماس دقیقا بدترین سناریوی فاجعه‌باری بود که مقامات اطلاعاتی و دفاعی اسرائیل قرار بود نگران آن باشند، برای آن برنامه‌ریزی و از وقوع آن جلوگیری کنند.
البته این حمله اولین‌باری نیست که در آن یک «کشور» به‌طور فاجعه‌باری متوجه تهاجم دشمنان نمی‌شود، کمااینکه ژاپن در سال 1941 حمله مرگبار غافلگیرانه‌ای را به پرل هاربر انجام داد، ناوگان نیروی دریایی آمریکا در اقیانوس آرام را نابود کرد و سبب شد فرانکلین روزولت، رئیس‌جمهور وقت آمریکا اعلام جنگ کند. همین حمله پرل هاربر بود که درنهایت سبب تاسیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) شد. سیا و سایر آژانس‌های اطلاعاتی ایالات‌متحده هم 23 فرصت را برای توقف توطئه 11 سپتامبر القاعده که جان نزدیک به سه‌هزار نفر را گرفت، ایالات‌متحده را به شوک فرو برد و به جنگ در افغانستان و عراق منجر شد، از دست دادند. خود اسرائیل نیز تقریبا 50 سال پیش غافلگیر شد؛ روزی که نیروهای مصری و سوری در تعطیلات یهودیان به این «کشور» حمله کردند و آتش جنگ یوم کیپور را شعله‌ور ساختند.
اگرچه هر حمله غافلگیرکننده‌ای منحصربه‌فرد است اما آنها دو ویژگی مشترک دارند: اولا رویدادهایی بسیار تاثیرگذار و دارای پیامدهای ژئوپلیتیکی پی‌درپی و بلندمدت هستند و ثانیا هرگز واقعا غافلگیرکننده به‌شمار نمی‌روند. کالبدشکافی‌های بعدی همیشه نشان می‌دهند که علائم هشداردهنده وجود داشته‌اند اما قبل از وقوع فاجعه به‌سختی می‌توان آنها را شناسایی کرد. سوالی که اکنون وجود دارد، این است که چرا این نشانه‌ها نادیده گرفته شده‌اند و چگونه دفعه بعد بهتر عمل کنیم.
در روزهای آینده، قطعا در تحقیقات مشخص خواهد شد که اسرائیل چه اشتباهی انجام داده است و تل‌آویو (و بقیه جهان) باید چه درس‌هایی بگیرند. برای نیل به این هدف، تحلیلگران باید تعیین کنند که آیا این سازمان‌های اطلاعاتی بودند که شکست خوردند یا اینکه افسران اطلاعاتی برنامه‌های حماس را فاش ساختند اما سیاستگذاران به آنها بی‌توجهی کردند؟ آنها باید مشخص سازند که آیا آژانس‌های اطلاعاتی اسرائیل متوجه تغییر قابلیت‌های حماس شده بودند یا نه به‌علاوه می‌بایست تاثیر بالقوه بحران سیاسی داخلی اسرائیل بر برداشت‌ها و اقدامات دشمنان را نیز تعیین کنند. اتکای بیش‌ازحد مسئولان اسرائیلی بر فناوری باید مشخص شود. درنهایت آنها باید بفهمند که حماس چه چیز را در این میان به‌طور فاجعه‌باری درست انجام داده است.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

مرتبط ها