کد خبر: 85723

مردم کدام سریال‌های پلیسی را دوست دارند؟

در جست‌و‌جوی پلیس ایرانی

پلیسی که بر پرده سینما می‌ایستد یا در قاب تلویزیون ظاهر می‌شود با تمام این پیش‌زمینه‌های ذهنی مخاطبان قیاس می‌شود و به همین جهت است که یک فیلم یا سریال پلیسی می‌تواند اهمیتی فراتر از سرگرمی صرف پیدا کند. درمورد اینکه پلیس ایران نقدپذیر نیست، صعه‌صدر ندارد و اجازه نمایش واقع‌گرایانه‌ای از خودش را به هنرمندان نمی‌دهد تا به حال زیاد سخن گفته شده؛ اما با این حال فیلم‌ها و سریال‌های متعددی را می‌شود در همین سه دهه اخیر سراغ گرفت که قالب‌های دست‌وپاگیر را شکسته‌اند و به واقعیت‌ها نزدیک‌تر شده‌اند.

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: ژانر پلیسی هم در ادبیات و هم در سینما بسیار محبوب است؛ چه اینکه از طرفی با معما دست به گریبان می‌شود و معما می‌تواند بهترین کشش را در مخاطب برای دنبال کردن یک قصه فراهم کند و از طرف دیگر داستان‌های این ژانر می‌توانند با مسائل اجتماعی هم پیوند بخورند و چیزهایی فراتر از سرگرمی را واکاوی کنند. با این حال ماجرای ژانر پلیسی در ایران جنبه‌های دیگری هم دارد که پرداختن به آن را مهم می‌کنند. می‌شود آن دسته از آثار سینما و تلویزیون ایران که درون‌مایه پلیسی دارند را از لحاظ فنی واکاوی کرد و به همین دست موضوعات پرداخت که چقدر در معماسازی کشش ایجاد کرده‌اند و چقدر توانسته‌اند مسائل اجتماعی را در حاشیه سرگرمی نمایش بدهند و می‌شود به آن جنبه‌های جدیدتر و عمیق‌تر ماجرا وارد شد و تصویر پلیس در آثار هنری را به‌عنوان بخشی از خوانش هنرمندان نسبت به شرایط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفت. می‌گویند در هر کشوری پلیس چهره خصوصی حکومت است یعنی توده مردم پلیس را زبان حاکمیت می‌دانند که با آنها وارد مکالمه شده است و از همین رو وقتی هر جای دنیا از یک پلیس خطایی سر بزند جماعت خشمگین کل ساختار حاکمیت را به چالش می‌کشند غیر از ایران در سایر نقاط دنیا هم همین است. از قتل نژادپرستانه جورج فلوید سیاه‌پوست به دست پلیس آمریکا تا اتفاقات اخیر فرانسه، بارها چنین چیزی در جای‌جای دنیا دیده شده است. از طرف دیگر پلیس حافظ امنیت مردم است و از آنجا که تقریبا در تمام جوامع دنیا اکثریت افراد به‌طور جدی خلافکار و تبهکار نیستند پلیس به‌عنوان نیرویی که موظف است از حقوق اکثریت در برابر یک اقلیت شرور و زیاده‌خواه محافظت کند همیشه عنصری ضروری در ساختار اجتماعی محسوب می‌شود. اینها باعث می‌شود پلیس با همه ضعف‌ها و قوت‌هایش، خطاها و هوشمندی‌هایش و عناصر وظیفه‌شناس یا منحرفش مثل خود سیاست و حاکمیت معجونی پیچیده باشد و جامعه با آن نسبت عاطفی خاصی برقرار کند که گاهی چندگانه است. نسبتی که گاه تا حد اعلای خشم و انتقاد پیش می‌رود و گاهی شمایل پناه گرفتن و اعتماد پیدا می‌کند. پلیسی که بر پرده سینما می‌ایستد یا در قاب تلویزیون ظاهر می‌شود با تمام این پیش‌زمینه‌های ذهنی مخاطبان قیاس می‌شود و به همین جهت است که یک فیلم یا سریال پلیسی می‌تواند اهمیتی فراتر از سرگرمی صرف پیدا کند. درمورد اینکه پلیس ایران نقدپذیر نیست، صعه‌صدر ندارد و اجازه نمایش واقع‌گرایانه‌ای از خودش را به هنرمندان نمی‌دهد تا به حال زیاد سخن گفته شده؛ اما با این حال فیلم‌ها و سریال‌های متعددی را می‌شود در همین سه دهه اخیر سراغ گرفت که قالب‌های دست‌وپاگیر را شکسته‌اند و به واقعیت‌ها نزدیک‌تر شده‌اند. در حقیقت این پلیس‌ها که خلق شخصیت و نمایش رفتارشان از رهگذر ذهن هنرمندان منتقد عبور کرده ‌است عموما از پلیس‌های سفارشی و کاملا بی‌عیب و خطایی که مورد پسند ممیزان هستند، برای مخاطبان دلنشین‌تر و دوست‌داشتنی‌تر بوده‌اند. اگر بخواهیم تصویر پلیس در سینمای ایران را بررسی کنیم با طومار بزرگی مواجه خواهیم شد که بخش قابل‌توجهی از آن در ژانرهای دیگری مثل اکشن، ملودرام و... هم قابل بررسی هستند اما تصویر پلیس در تلویزیون هم پربسامد و پررنگ است. سریال‌های تلویزیون هم مخاطب عمومی‌تری پیدا می‌کنند و هم از آنجا که محل انتشارشان رسانه رسمی کشور است وقتی در آنها قالب‌های کلیشه‌ای شکسته شده باشد به نظر می‌رسد که اتفاق مهم‌تری رخ داده است. نگاه به چند سریال پلیسی تلویزیون که از سال‌ها پیش به این‌سو تولید شده‌اند از جانب هنرمندان مختلف چشم‌اندازهای متفاوتی به این موضوع را نمایش می‌دهند که هر کدام در نوع خود قابل بررسی و تدقیق هستند. در سال‌های اخیر کیفیت سریال‌سازی در تلویزیون افت شدیدی کرده و شبکه نمایش خانگی تا حدود زیادی به دنبال پر کردن این خلأ است. حالا در میان سریال‌های نمایش خانگی هم می‌توان مواردی را یافت که درخصوص نوع نمایش چهره پلیس در قاب‌های هنری قابل اشاره و بررسی هستند.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

مرتبط ها