کد خبر: 85587

تحلیل صحیح کنان از روسیه و غرب؛

آیا کنان آینده را پیش‌بینی کرده بود؟

جورج کنان، دیپلمات برجسته آمریکایی (۲۰۰۵-۱۹۰۴) که سابقه سفیر واشنگتن در شوروی و یوگوسلاوی را داشت، یکی از بزرگ‌ترین متخصصان آمریکایی در حوزه شوروی و جنگ سرد محسوب می‌شد و از او به‌عنوان واضع سیاست «مهار» شوروی در دوران جنگ سرد یاد می‌شود. آندری کولسنیکوف، پژوهشگر ارشد مرکز روسیه موسسه کارنگی ایالات‌متحده آمریکا در مقاله‌ای با عنوان «آیا کنان آینده را پیش‌بینی کرده بود؟» که در وب‌سایت فارن‌افرز منتشر شده، به تعمیم نظرات کنان به موقعیت فعلی روسیه و مشخصا جنگ مسکو با اوکراین پرداخته است.

سجاد عطازاده، مترجم: جورج کنان، دیپلمات برجسته آمریکایی (2005-1904) که سابقه سفیر واشنگتن در شوروی و یوگوسلاوی را داشت، یکی از بزرگ‌ترین متخصصان آمریکایی در حوزه شوروی و جنگ سرد محسوب می‌شد و از او به‌عنوان واضع سیاست «مهار» شوروی در دوران جنگ سرد یاد می‌شود. آندری کولسنیکوف، پژوهشگر ارشد مرکز روسیه موسسه کارنگی ایالات‌متحده آمریکا در مقاله‌ای با عنوان «آیا کنان آینده را پیش‌بینی کرده بود؟» که در وب‌سایت فارن‌افرز منتشر شده، به تعمیم نظرات کنان به موقعیت فعلی روسیه و مشخصا جنگ مسکو با اوکراین پرداخته است. اگرچه این مقاله با سوگیری شدید ضدروسی نوشته شده اما گزاره بسیار مهم مطرح‌شده در آن، نقش گسترش ناتو به سمت شرق در شکل‌گیری جنگ روسیه و اوکراین است که در این مقاله از زبان کنان بیان شده و به‌عنوان مثالی برای تحقیر روسیه از سوی کشورهای غربی بیان شده است.
دیپلمات آمریکایی، جورج اف. کنان در مقاله «آمریکا و آینده روسیه» در سال 1951 در فارن‌افرز، نیروهای روانی قوام‌دهنده به نظام شوروی را بررسی کرد. او این‌گونه نوشت: «هیچ گروه حاکمی تمایل به اذعان به این نکته ندارد که تنها در شرایطی می‌تواند مردم خود را اداره کند که آنها را مجرم دانسته و براساس این تلقی با آنها رفتار کند. به همین دلیل همیشه این تمایل وجود دارد که ستم داخلی را با اشاره به بی‌عدالتی‌های تهدیدآمیز دنیای بیرون توجیه کنیم.»
این گزاره بینشی هوشمندانه از رژیم شوروی در سال‌های پایانی دیکتاتوری استالین ارائه می‌داد اما امروز به همان اندازه درباره پوتینیسم متأخر نیز صادق است. کنان معتقد بود در این شرایط باید دنیای بیرون را بسیار نادرست به تصویر کشید - تا حد یک کاریکاتور. به لطف تلاش‌های ولادیمیر پوتین، نیکولای پاتروشف دبیر شورای امنیت روسیه، سرگی ناریشکین مدیر سرویس اطلاعات خارجی و دیگر «رفقا»، رژیم پوتین تصویری از غرب خلق کرده که نه‌تنها درصدد نابودی روسیه است، بلکه کانون عیاشی‌های دگرباشان جنسی و همچنین ناقض ارزش‌های سنتی به شمار می‌رود.
در دوران صدارت پوتین، کرملین بی‌وقفه از دنیای خارج برای توجیه سرکوب مردم خود استفاده کرده است: هر جمعه وزارت دادگستری تعداد معینی از افراد و سازمان‌ها را عوامل خارجی می‌خواند؛ همان کاری که در دوران استالین با استفاده از اصطلاح دشمنان مردم انجام می‌شد. دفتر دادستانی نیز سازمان‌های نامطلوب را شناسایی می‌کند- نهادهایی که به گفته مقامات روسیه عامل ارزش‌های غربی بوده و درنتیجه مردم روسیه را تهدید می‌کنند. یک کتاب درسی جدید دبیرستانی با موضوع تاریخ قرن بیستم‌ و قرن بیست‌ویکم و یک کتاب درسی جدید دانشگاهی با عنوان مبانی دولت‌داری روسیه که درحقیقت تلاشی برای نظام‌‌مند کردن ایدئولوژی پوتینیسم هستند، غرب را به‌عنوان یک دشمن تاریخی ابدی به تصویر می‌کشند. اما پوتین پا را از راهبرد توصیف‌شده توسط کنان نیز فراتر برده و از بی‌عدالتی ادعایی غرب برای توجیه یک جنگ تمام‌عیار استفاده می‌کند. در جهان‌بینی تحریف‌شده رژیم او، هیچ تفاوتی بین هیتلری‌هایی که در سال 1941 به اتحاد جماهیر شوروی حمله کردند و نازی‌های خیالی در اوکراین وجود ندارد که ظاهرا ابزار قدرت‌های غربی و در تلاش برای نابودی روسیه هستند. استدلال‌هایی هم که در این میان باید طور طبیعی به ذهن خطور کند - درحالی که غرب در روسیه تعدادی کارخانه ساخته، به شکوفایی اقتصاد این کشور کمک کرده، سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی انجام داده، از مصالح ساختمانی گرفته تا دارو به‌روسیه صادر و آغوش روسیه را به روی دنیا باز کرده، چرا باید درپی تخریب روسیه باشد- برای بخش شست‌وشوی مغزی داده شده جمعیت، کارآمد نیست.
کنان از عملیات نظامی ویژه پوتین چه برداشتی داشت؟ آیا او چنین جنگی را پیش‌بینی می‌کرد؟ تفکر کنان درباره رژیم کنونی از نظر ایدئولوژیک و تاریخی هرچه باشد، تحلیل‌های او از روسیه امروز به‌اندازه گذشته مهم است و برای درک آنچه در ادبیات وام گرفته شده از خود وی منابع رفتار پوتین نامیده می‌شود، ارزش دارد. برای ادراک نحوه تحلیل مفروض کنان از پوتین، ابتدا باید به این نکته توجه داشت که تصویر وی به‌عنوان معمار راهبرد مهار و جنگ سرد کاملا دقیق نیست. البته او با دقت بین مردم شوروی و حاکمان آنها تمایز قائل شده بود و به‌علاوه در تلگرام طولانی معروف خود که در فوریه 1946 از مسکو به واشنگتن ارسال‌شده بود، به‌وضوح توانست منشأ دشمنی شوروی با غرب را شناسایی کند. استروب تالبوت، دانشمند علوم سیاسی و کارمند سابق وزارت امور خارجه در کتاب «دست روسیه» می‌نویسد: «مفهوم مهار کنان درپی کشاندن روسیه و غرب به بن‌بستی بی‌پایان نبود، بلکه درپی این مهم بود که به روس‌ها فرصت پشت سر گذاشتن شورویایی بودن داده شود.» مدل مهار کنان هم محتاطانه و عمل‌گرا بود؛ رویکرد او همچنین در مناظره‌های اصلی دیگری هم منعکس شد که در آنها شرکت داشت.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.