عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: خیلی وقت بود که خیابان انقلاب را به بهانه همین سوژه بالا و پایین میکردم، میخواستم از جایی شروع کنم و خیلی راه نمیدادند. هر روز یک بهانه جدید که نمیشود. اینجا جای شما نیست. برو جلوی دانشگاه خودت. تو به درد این کار نمیخوری. اینجا نرخش فرق میکند و از این قبیل حرفها. اما خب برایم مهم بود که حتما این کار را انجام بدهم. برای همین در هفته یکی دوبار سر میزدم به خیابان انقلاب و از میدان تا چهارراه ولیعصر را پیاده گز میکردم. دقیقا جای تمام دستفروشان را حفظ شده بودم که اینجا مثلا جای آن پسری است که عطر میفروشد و آنجا جای کتابفروشی است که چهار فروشنده دارد و جایش یه کم اینورتر از شیرینی فرانسه است.
بالاخره بعد از سه ماه روز موعود رسید. روز قبلش در روزنامه بحث کردیم برای چگونگی انجام کار و میترسیدند که نتوانم و دعوا شود. کمی حق داشتند و بالاخره با کمی تغییر ظاهر صبح سهشنبه در میدان انقلاب از تاکسی پیاده شدم. کوله را روی دوشم انداختم. به مرد مسنی که در حال داد زدن برای جلب مشتری بود (همان دادزنهای معروف انقلاب) گفتم آقا من دانشجو هستم، میخوام همین جاها بشینم و کتاب بفروشم، برای کمکخرج دانشگاهم. نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت: «بفروش. به من چه» خندهام را خوردم و گفتم: «میخواهم همین جا بشینم.» سریع واکنش نشان داد و گفت: «نخیر، اینجا نرخش گرونه. برو پایینتر.» گفتم: «خب پولش را میدهم.» حالا او به من خندید و گفت: «پول داشتی اینجا چیکار میکردی. برو وقتم رو نگیر.»
گفتم: «آقا من میخوام شما به من کمک کنید.» یکدفعه شروع به داد زدن کرد و گفت: «دست از سرم برمیداری یا نه؟! نمیخوام کمک کنم. برو اگه تونستی یه جا پیدا کن و بشین. به من چه. اینجا هر قسمتش یه قیمتی داره. جلوی هر مغازهای هم کتابهات رو ولو نکن.»
همچنان در حال داد زدن بود که دور شدم و خیابان را به سمت دانشگاه تهران رفتم. تقریبا حدود 10 صبح دستفروشان در حال جاگیرشدن بودند. دو دختر کمسنوسال جلوی یکی از کتابفروشیها نشسته بودند و نقاشی میفروختند. کنارشان نشستم و گفتم: «منم میتونم کنار شما بشینم و کتاب بفروشم؟» نگاهی کردند و با کمرویی گفتند خودمان هم به زور جا گیر آوردیم و اینجا نشستیم. باید با مسئولش صحبت کنی. ولی فکر نمیکنم این خیابان دیگر جا داشته باشد.
از مسئولش میپرسم و میگویند نمیشناسیم فقط میبینیم اون روبهروییها، به یه آقایی پول میدن.
بقیه گزارش را در اینجا بخوانید.