میلاد جلیلزاده، خبرنگار گروه فرهنگ: وقتی صفحه لپتاپ، کامپیوتر، تبلت، سرفیس یا تلفن همراهتان را خاموش کنید، در قاب سیاه آن خودتان را خواهید دید. آینه سیاه عنوانی است که از اینجا پدید آمد و ریچارد بروکر آن را برای یک سریال آنتروپی، مخصوص پخش از شبکه ۴ دولتی انگلیس برگزید. سریال آینه سیاه از اولین و مهمترین آثاری بود که در مدیوم سینما و تلویزیون تا این حد عمیق و بنیادین به نقد تکنولوژیهای جدید و فناوری اطلاعات میپرداخت. ریچارد بروکر که نویسنده اصلی و بهنوعی خالق این اثر است، پیش از این یک طنزنویس معمولی تلویزیون بود، نه فیلمسازی مولف و صاحبنام؛ اما ناگهان با این طنز بهشدت تلخ که از تمام ظرافتهای کنایی در طنز انگلیسی هم بهره برده بود، به شخصیت مهمی تبدیل شد. روایت در یک پادآرمانشهر جریان دارد؛ در یک دیستوپیا یا به عبارتی در یک آخرالزمان ترسناک. این فضایی است که در داستانها و فیلمهای غربی بسیاری میتوان نمونهاش را دید و در خیلی از آنها عامل به پایان رسیدن کار دنیا بیمهار شدن تکنولوژی و تاثیرات منفی آن بر زندگی انسان است.
این بار اما آن تکنولوژی که در کانون چنین روایتی قرار گرفته، فناوری اطلاعات است و انسانها بیشتر از اینکه عاملان ویرانی خود معرفی شوند، قربانیان یک تکنولوژی ویرانگر و اثرات خزنده آن به نظر میرسیدند. نمایش تنهایی انسان در این دنیای مجازی شده و اتمیزه، از مهمترین تمهایی بود که در پنج فصل اول، درام را پیش میبرد و اینها در مجموع فضایی به کار داده بود که باعث میشد بتوان کار را نقد علمگرایی مفرط غربی هم بهحساب آورد.
فصل ششم آینه سیاه اما در فضایی دیگر سیر میکند و در آن چندان نمیتوان نقد تکنولوژی را دید. نویسنده سایتDigital Spy که از فصلهای ابتدایی جزء مدافعان این مجموعه بود، بعد از تماشای چند قسمت از سری ششم سریال همچنان مدافع آن است و میگوید: «اگر یک تم ثابت در تمام شش فصل Black Mirror وجود داشته باشد، اکنون و با توجه به مجموعهای که نتفلیکس سری ششم آن را منتشر کرده، آنطور که ظاهرا خیلیها فکر میکنند، این موضوع نیست که چگونه باید نگران بدرفتاری فناوری باشیم بلکه این انسانها هستند که مشکل دارند. سرزنش ماشینها همیشه آسان است. مثلا اشاره به اینکه تهاجم بازیهای کامپیوتری بهنوعی ما را میخورند، یا اینکه هوش مصنوعی چگونه همه مشاغل ما را میبلعد، رباتها به محض اینکه هوشیار شدند، دنیا را تسخیر میکنند و دنیای بدتر از بدبیگ دیتا و مواردی از این دست... » او همچنین مینویسد: «انتقاد از فصل جدید بسیار ساده است. میشود گفت پس نقش فناوری در کجای قصه است؟ به جز قسمت اول از سری ششم با عنوان «جوان وحشتناک»، بیشتر قسمتها واقعا روی یک ابزار عجیبوغریب تمرکز نمیکنند. داستان قسمت اول ما را به دنیایی از پلتفرمهای استریم میبرد که میتوانند با کمک یک کامپیوتر کوانتومی زندگیمان را نمایش دهند. بروکرخودش در مصاحبهای با GamesRadar توضیح داد که آگاهانه میخواست از تاکید آشکار بر فناوری در این فصل دور شود.»
با سرچ عبارت «نقد تکنولوژی در سریال آینه سیاه»، یکی از سوالات پرتکرار گوگل که در صفحه ظاهر میشود این است که «چرا فصل ششم سریال آینه سیاه اینقدر بد است؟» در پاسخ به این سوال، این نوشته درج شده که «داستانهای سری جدید آینه سیاه بیشتر در مسیر تغییر شهرت مجموعه به سمت یک سریال علمی-تخیلی آیندگان حرکت میکنند تا اینکه واقعا فناوری را نقد کنند و به همان اندازه که فصل جدید نوآوریهای مرتبط با این تغییر فاز را به همراه دارد، اشارهاش به هوش مصنوعی و دیپفیک در بهترین حالت یک اشاره ظاهری است.»
به عبارت واضح، دور شدن سری ششم آینه سیاه از نقد فناوری اطلاعات، باعث رویگردانی خیلی از مخاطبان نسبت به آن شده است. این سریال در فصل ششم هم همان فضای پادآرمانشهری و آخرالزمانی را دارد؛ منتها چیزی که این بار باعث رسیدن بشر به چنین آخرالزمانی شده، عامل مبهمی به نام «نفس شرور انسانها» است، نه تکنولوژیهای جدید در عصر ارتباطات. برخلاف آنچه که نویسنده سایتDigital Spy میگوید، راحتترین نقد از آینه سیاهی نیست که گفته شود «پس پرداختن به موضوع تکنولوژی در آن کجا رفت؟» این اساسا نقد نیست، بلکه اشارهای واضح و موجه به یک ایراد بدیهی سریال است. طبیعتا نمیتوان نپرداختن به موضوع فناوری را ایراد یک داستان یا فیلم یا سریال دانست؛ اما اگر مجموعهای در پنج فصل با چنین عنوانی مخاطب جذب کرده باشد و در فصل ششم بیاینکه نامش را عوض کند، مسیرش را تغییر بدهد، قطعا میشود ایراد گرفت. نویسنده کار و سایر عوامل آن میتوانستند فصل پنجم را بهعنوان یک مجموعه مستقل تهیه و تولید کنند که طرفداران خودش را هم داشته باشد اما هواداران آینه سیاه که تا فصل پنجم حول اخبار و تحلیلهای مربوط به آن جمع شدند، کسانی بودند که به دلیل نقدهای موشکافانه اجتماعی درخصوص فناوری اطلاعات و عصر متاورس، جذب آن شده بودند. اگر در چند سری قبلی این مجموعه را بهنوعی میشد نقد علمگرایی مفرط غربی دانست، در سری ششم قضیه کاملا برعکس شده و ادبیات کار به همان نیهیلیسم غیرانتقادی و صرفا بدبینانهای برگشته که مد جریانهای روشنفکری در بدترین دورانهای اجتماعی بودهاند. بیان این جمله که «مجرم اصلی تکنولوژی نیست، بلکه خود انسانها هستند»، علیرغم ظاهر منطقی و بدیهیاش، درحال سفیدشویی از پدیدهای است که اولین و عامترین تاثیر منفی آن، اتمیزه کردن جوامع بشری و غرق کردن انسانها در مرداب فردگرایی و تنهایی است. این البته تنها یکی از مواردی است که با نقد تکنولوژیهای جدید مرتبط با فناوری اطلاعات جلوی چشم میآیند. مجموعهای که در ابتدا انتقادات در فضای نقد علمگرایی و در مقام مدافع انسانیت ناب قصههایش را روایت میکرد، حالا منتقد ذات انسانها شده و تکنولوژی را از کانون خود خارج میکند. فراموش نکنیم که نام سریال از کجا آمده بود. وقتی صفحه لپتاپ، کامپیوتر، تبلت، سرفیس یا تلفن همراهتان را خاموش کنید، در قاب سیاه آن خودتان را خواهید دید. آینه سیاه عنوانی است که از اینجا پدید آمد و هنوز روی مجموعه باقی مانده اما مضمون داستانهای سری ششم هیچ ارتباطی به آینه سیاه ندارد. این را میتوان به نوعی فریب مخاطبان سریال آینه سیاه در نتفیلیکس دانست. مخاطبانی که اساسا در یک شبکه دیگر مخاطب مشتاق این مجموعه شده بودند.
۱۰:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۹
کد خبر: 85001
سریال مهم «بلک میرر» به فصل ششم رسید؛
در آینه چه میبینند؟ ویرانشهر
وقتی صفحه لپتاپ، کامپیوتر، تبلت، سرفیس یا تلفن همراهتان را خاموش کنید، در قاب سیاه آن خودتان را خواهید دید. آینه سیاه عنوانی است که از اینجا پدید آمد و ریچارد بروکر آن را برای یک سریال آنتروپی، مخصوص پخش از شبکه ۴ دولتی انگلیس برگزید. سریال آینه سیاه از اولین و مهمترین آثاری بود که در مدیوم سینما و تلویزیون تا این حد عمیق و بنیادین به نقد تکنولوژیهای جدید و فناوری اطلاعات میپرداخت.
مرتبط ها