سجاد عطازاده، مترجم: هنری جی بارکی، استاد روابط بینالملل در دانشگاه لیهای پنسیلوانیا آمریکا، در مقاله «اردوغان بازمانده؛ واشنگتن به رویکرد جدیدی درقبال رئیس بداههنواز ترکیه نیاز دارد» که در شماره آخر نشریه فارنافرز منتشر شده، معتقد است که رویکرد آمریکا درقبال ترکیه اشتباه است و باید تغییر کند. این اثر بهنوعی نماینده نظرات قشر سکولار ترکیه بهشمار میرود و با سوگیری و تایید مواضع آمریکا نوشتهشده است اما بررسی سیر آثار منتشره در رسانههای غربی، ازجمله مقاله حاضر، حاکی از شدت گرفتن اختلافات بین ترکیه و ایالاتمتحده است؛ کارشناسان غربی معتقدند که ترکیه از جبهه غرب خارج شده است و دیگر در محور آمریکا تعریف نمیشود.
در ماه جولای و درخلال نشست سالانه ناتو در ویلنیوس، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه بهطور غیرمنتظرهای به درخواست سوئد برای پیوستن به این ائتلاف چراغ سبز نشان داد. این حرکت باعث برانگیختن میزان زیادی از سرور و ستایش نسبت به اردوغان شد که معمولا کمتر رهبری در یک نشست آن را تجربه میکند. جو بایدن رئیسجمهور ایالاتمتحده «شجاعت، رهبری و دیپلماسی اردوغان» را تحسین کرد و ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو طی سخنانی اظهار داشت: «این یک روز تاریخی است.»
ویلنیوس یک انقطاع کوتاه در الگوی اصطکاک دلسردکننده بین ترکیه و غرب و بهویژه بین ترکیه و ایالاتمتحده بود. شراکت ایالاتمتحده و ترکیه بهنظر میرسد اکنون بحثبرانگیزترین رابطه در داخل ائتلاف ناتو است. تلاش اردوغان برای جلوگیری از الحاق سوئد هم تا حدی انتقامجویی علیه واشنگتن پس از مجازات ترکیه برای خرید سامانه دفاع هوایی از روسیه بود. این اختلاف پنجساله به یکی از شدیدترین درگیریها در تاریخ روابط آمریکا و ترکیه تبدیل شده است که بیاعتمادی بین آنها را تشدید کرده و سبب شده است تا دوطرف اتهاماتی را علیه یکدیگر روانه کنند. ترکیه تحتفشار مشکلات داخلی خود ازجمله تورم فزاینده، هجوم پناهجویان و پیامدهای یک زلزله ویرانگر درحال متلاشی شدن است. اردوغان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری در ماه می تصمیم گرفت آمریکا را مسئول مشکلات ترکیه - بهویژه بحران اقتصادی درحال ظهور- بداند. رجب طیب اردوغان به ترکها گفت که با رای دادن به او «درسی به ایالاتمتحده خواهند داد.»
سیاستگذاران غربی نباید به این امید باشند که حمایت نهایی اردوغان از الحاق سوئد به ناتو نشاندهنده وقوع تغییری بنیادین در او باشد. هرجومرج منتهی به ویلنیوس و لفاظیهای انتخاباتی ضدغربی اردوغان، صرفا نشاندهنده جدیدترین پیچشها در مارپیچ پرپیچوخم سیگنالهای ضدونقیض، ارتباطات نادرست و بیاعتمادی است که مشخصه روابط ایالاتمتحده و ترکیه درطول دههها بوده است. جورج هریس، یکی از مقامات ارشد سابق وزارت امور خارجه در سال 1972 کتاب «اتحاد آشفته: مشکلات ترکیه-آمریکا از منظر تاریخی» را منتشر کرد. نکتهجالب این است که پویاییهای کلیدی که او در رابطه دو کشور توصیف کرده، هنوز هم صدق میکند. علیرغم سیل گزارشها و پیشنهادهای مطرحشده برای ترمیم روابط دوطرف، روابط نزدیک بین شهروندان ایالاتمتحده و ترکیه هم بهطور پیوسته روبهزوال بوده است. این روابط اکنون چنان تضعیف شدهاند که یک بحران بزرگ واقعی یا خیالی دیگر، میتواند آسیبهایی را به روابط آمریکا و ترکیه وارد کند که هیچیک از کشورها قادر به جبران آن نیستند.
ایالاتمتحده باید رویکردی کاملا جدید درقبال ترکیه درپیشگیرد. این تغییر باید با درک این موضوع آغاز شود که ترکیه چقدر از زمانی که واشنگتن حالت پیشفرض خود را برای ارتباط با آن تنظیم کرده، تغییر کرده است؟ ایالاتمتحده اینگونه متصور است که آنکارا یک متحد «عادی» است و حتی با وجود شواهد ضدونقیض، از منظرگاه این آرزو عمل کرده است؛ گویی رفتار واشنگتن بهتنهایی میتواند این رویا را به واقعیت تبدیل کند. واشنگتن عمدتا با تظاهر به اینکه اختلافات بیاهمیت هستند، بهدنبال اجتناب از اختلافات عمومی و علنی بوده است. روابط اخیر ایالاتمتحده و ترکیه را میتوان در بهترین شکل با عنوان «معاملهای» توصیف کرد اما فضای امنیتی اطراف ترکیه تغییر کرده و آمریکا اردوغان را یک رهبر غیرعادی پوپولیست- اقتدارگرا میبیند که مصمم به بازسازی هویت ترکیه و منافع ملی این کشور براساس دیدگاه خود است.
ترکیه بهدلیل اهمیت ژئوپلیتیک و نظامی و همچنین توان بالقوه اقتصادی، متحدی ارزشمند بهشمار میرود. واشنگتن چارهای جز همکاری نزدیک با آنکارا برای دستیابی به اهداف راهبردی جهانی خود ندارد. در آینده نزدیک، واشنگتن همچنان مجبور خواهد بود با یک رهبر پرتوقع، متکبر و غیرقابلپیشبینی به نام اردوغان روبهرو شود؛ کسی که مایل است بهطور گزینشی بحرانهایی ایجاد کند که به جوهر روابط دو کشور آسیب وارد میکند. بااینحال یک فرصت منحصربهفرد برای تغییر چشمگیر این رابطه وجود دارد. این دریچه برای اولینبار زمانی گشوده شد که شراکت دوطرف پس از خرید سامانه دفاع هوایی روسیه از سوی ترکیه تحتفشار قرار گرفت. درطول این ماجرا رهبران ایالاتمتحده با اعمال مجازات استثنایی علیه دولت ترکیه بهدلیل دست زدن به اقدامی که ناتو را تضعیف میکرد، الگوی ریشهدار تعامل خود با ترکیه را شکست.
اکنون زمان آن است که واشنگتن این استثنا را به یک قانون تبدیل کند. زمانی که اردوغان غرب را تحریک میکند، واشنگتن معمولا این نگرانی را دارد که یک پاسخ قوی میتواند به تحریکات او مشروعیت ببخشد اما این قضاوت بسیار نادرست است. در عوض ایالاتمتحده باید با عدم پیشبینی تحریکآمیز اردوغان با ثبات و قاطعیت مقابله کند. طنز ماجرا این است که این رویکرد- و نه تظاهر توخالی به عادی بودن وضعیت- راهی است که میتواند به یک رابطه معمولی و قابلاعتماد با یک متحد ضروری رهنمون شود. واشنگتن اکنون در موقعیت بسیار مطلوبی برای شکل دادن به آینده بلندمدت روابط به نفع خود دارد، زیرا بداههپردازیهای ناسازگار و فزاینده اردوغان و سوءمدیریت او بر اقتصاد ترکیه سرانجام او را به گوشه رینگ برده است.
اردوغان یک رهبر معمولی نیست. او درطول 20 سال صدارت خود، ترکیه را متحول کرده، نظام سیاسی آن را تغییر داده، خود را به تنها تصمیمگیرنده کشور تبدیل کرده، حاکمیت قانون را از بین برده و کنترل قوه قضائیه، سرویسهای امنیتی، بانک مرکزی و مطبوعات را در دست گرفته است. بهراحتی میتوان ترکیه را با اردوغان مترادف دانست و تعامل با این کشور را به ارزیابی انگیزههای او تقلیل داد. خود اردوغان نیز این وضعیت را تشویق میکند اما هیچ راهبرد موفقیتآمیزی درقبال ترکیه، بدون درک زمینه تاریخی گستردهتر قابل اجرایی کردن نیست.
مشکلات ایالاتمتحده با آنکارا در وهله اول ناشی از تغییر ماهیت محیط امنیتی ترکیه است. پس از پایان جنگ سرد، ظهور قدرتهای جدید و بیثباتی رو به رشد در خاورمیانه با کاهش قدرت دولتی در سطح جهانی و ظهور معضلات پیچیدهای مانند افزایش شدید مهاجرت و جابهجایی، رشد جهانی تجارت مواد مخدر و وقوع تغییر در فناوریهای مورداستفاده در جنگ همزمان شده است.
برای خواندن متن کامل گزارش اینجا را بخوانید.