میلاد جلیلزاده - مریم فضائلی، گروه فرهنگ: وقتی به ضعف دولت در اطلاعرسانی اشاره میشود، سویههای چنین نقدی صرفا به میزان اطلاعاتی که از جانب قوه مجریه در رسانهها انعکاس پیدا میکند، متوجه نیست. دیروز آیتالله خامنهای در علتیابی انعکاس ضعیف اقدامات خوب دولت در جامعه، دو نکته را بیان کردند؛ اول، ضعف اطلاعرسانی هنرمندانه دولت و دوم، مشکلات معیشتی ازجمله گرانی شدید برخی مواد غذایی و گرانی مستأصلکننده در بخش مسکن که باعث شده همچون غبار مانع دیدن کارهای اساسی دولت شود. عبارت «هنرمندانه» که در این جملات به کار برده شد، نشان میدهد که آنچه اهمیت دارد، فقط میزان اطلاعات ارائهشده از سمت دولت نیست، بلکه طریقه ارائه آنها هم اهمیت دارد.
هنر این است که مردم حس کنند دولت صدای آنها را شنیده، اولویتها و دغدغههایشان را فهمیده و برای تحقق خواستههایشان تلاش میکند. در ضمن مردم باید حس کنند که رفتار رسانهای دولت با آنها صادقانه است، نه اینکه به شنیده شدن صدای مردم و حرکت در مسیر رفع دغدغههایشان تظاهر میشود. اگر قرار نیست وعدهای عملی شود، اساسا مطرح کردن آن اشتباه است. وضعیتی که اکنون در آن هستیم، رابطه رسانهای مناسبی را بین دولت و ملت نشان نمیدهد. مجیزگویی هست، اما تحلیل درست دستاوردها وجود ندارد.
رهبر معظم انقلاب در دیداری که روز گذشته با اعضای هیات دولت داشتند، درمورد اینکه اطلاعرسانی عملکرد دولت، خارج از هنرمندانه است، انتقاد کردند و آن را دلیل اولی دانستند برای آنکه مجموعه اقدامات مثبت دولت در جامعه منعکس نشوند. البته این برای اولین بار نیست که ایشان نسبت به ضعف رسانهها در تصویرسازی از دستگاههای اجرایی کشور متذکر شدهاند؛ در دیداری که تیر ماه امسال با اعضای قوه قضائیه داشتند، گفتند: «تصویر رسانهای قوه قضائیه تصویر خوبی نیست و بخشی از این ضعف ناشی از صداوسیما و دستگاههای رسانهای و بخشی دیگر مربوط به خود قوه قضائیه است.» در گفتوگوهای پیش رو، با دو تن از اساتید دانشگاه، این موضوع را آسیب شناسی کردیم و نسبت به ضعف اطلاع رسانی و کم شدن بنیه ارتباط و روابط عمومی سازمان ها و دولت از آنها سوال کردیم.
صدیقه ببران، دکترای ارتباطات و روزنامهنگاری در گفتوگو با «فرهیختگان»:
رسانه جای مجیزگویی دولت نیست
صدیقه ببران، دکترای ارتباطات و روزنامهنگاری است و سالهاست در حوزه روابطعمومی و رسانه فعالیت داشته است. او معتقد است که برای بهبود تصویر دولت در پیشگاه مردم، باید نگاه ویژه و بهروزشدهای نسبت به سطوح تعاملی رسانه و دستگاههای دولتی شکل بگیرد. او میگوید آمارسازیها و رسانههای مجیزگو باعث بیاعتمادی مردم میشوند و همین باعث جدایی مردم از حاکمیت است. راهحل او برای چنین مسالهای فهم صحیح مدیران دولتی نسبت به دو موضوع مهم شفافیت و پاسخگویی است.
وی ادامه داد: «ما میگوییم رسانه پل ارتباطی مردم و دولت است اما روابطعمومی پل ارتباطی چندگانه است و پلی است بین مردم، دولت و رسانه! شما نگاه کنید که چه جایگاه مهمی است اما افراد و زیرمجموعهای که برای این کار انتخاب میشوند، معمولا از افرادی هستند که شایسته چنین جایگاهی نیستند. تبلیغات درست بلد نیستند، نمیتوانند رایزنی کنند، بلد نیستند جریانسازی درست کنند و دیگر اینکه بلد نیستند ارزیابی خاصی از عملکرد خودشان داشته باشند. درحالیکه روابطعمومیها باید بعد از یک مدتی مثلا شش ماهه، کارهای خودشان را ارزیابی کنند. اما اینها اصلا خودشان را نیازمند ارزیابی نمیبینند.» ببران با انتقاد از رویههای سنتی که در روابطعمومیهای دولتی باقی مانده است، گفت: «دستگاههای اجرایی ما باید بدانند که دنیای امروز با گذشته فرق کرده است. این گونه نیست که با چهار دعوتنامه و پارچهنویسی کار را پیش برد. در عصر اطلاعات و دنیای ارتباطات که قدرت عمده دولتها بر حوزههای اطلاعرسانی است و اتفاقات مهم در رسانه نوین میافتد، دیگر آن شیوههای سنتی کارکرد سابق را ندارد. در چنین وضعیتی یکی از عمدهترین مصیبتهای اطلاعرسانی چیست؟ اینکه بخشهای دولتی نیازمند مدیران و منابع انسانی درست و ذیصلاح برای حوزه روابطعمومی هستند. اما این روابطعمومی که نمیتواند یک پویش ویژه برای کارهای خودش ترتیب دهد، چگونه میتواند مردم را قانع کند.»
این استاد دانشگاه در بخش دیگر صحبتهایش با اشاره به ارتباط سازمانی دولت با ساختار رسانهای کشور گفت: «اتفاق نامبارکی که افتاده این است که اغلب اینهایی که به صورت یک دست از دل رسانه، به حوزه اطلاعرسانی دولت رفتهاند، رسانههای خودشان را به لحاظ محتوایی و حمایت از عملکرد دولت تقویت میکنند. اما پیش از این، رسانه اینگونه بود که اگر دیدگاه مخالفی داشت، میتوانست رفتارها و عملکردهای دولت را به چالش بکشد، اما روابطعمومی که از داخل خود رسانه بیرون آمده و رسانهها هم برای خودش است، دیگر چیزی را به چالش نمیکشد. امروزه نیازمند نظرات دوسویه و چندسویه در مواجهه با عملکرد دولت هستیم. رسانه موظف است که دیدگاه و نظر مردم را منتقل کند. نتیجه چنین چرخه بستهای چیزی نیست جز اینکه ما اقلیت رسانهای خواهیم داشت که یکسره آدمهایش را محدود میکند. این میشود که دیگر رسانه منتقد ندارید و مردم میبینند که رسانه واقعی نیست.» ببران با تاکید بر تقویت رسانههای مستقل گفت: «در وضعیتی که رسانه برای ماندگاری خودش مجبور باشد مجیزگویی کند، دیگر نمیتواند حرف مردم را بزند. روابطعمومی هم که اصولا کاری نمیکند و کاری هم نمیتواند بکند. مردم مدتی صبر میکنند اما بعد از اینکه متوجه این چرخه بسته شدند، اعتمادشان به رسانه کم میشود. این رسانهها حتی اگر حرف درستی هم بزنند باز هم چوپان دروغگو میشوند و مردم به آنها اعتماد نمیکنند.»
داود نعمتیانارکی، عضو هیاتعلمی دانشگاه صداوسیما در گفتوگو با «فرهیختگان»:
دولت اجازه دهد رسانهها بیهیچ نگرانی مطالبهگری کنند
گفتوگویی را با داود نعمتی انارکی، عضو هیاتعلمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما انجام دادیم که سابقه مدیرکلی روابطعمومی صداوسیما را نیز در پرونده اجرایی خود دارد.
* رسانهها برای خود نقشهای مختلفی را تعریف میکنند، از نقش خبری و آگاهیبخشی تا نقشهای تفریحی، سیاسی، تبلیغی و... که ورود رسانه به هرکدام از این نقشها الزاماتی را میطلبد اما شاید مهمترین آن احساس تعلق داشتن به جامعه باشد، این حس رسانه باعث میشود جامعه نسبت به عملکرد رسانه باورپذیرتر شود، آن را از خود بداند، زبان گویای خود در نظر بگیرد و احساس کند که دغدغههایش موردتوجه است.
* رابطه دولت با مردم باید یک رابطه واقعی باشد، یعنی رابطهای بر مبنای وظیفهای که دولت درقبال مردم و جامعه دارد و مکانیسم این ارتباط، رسانه خواهد بود، دولت و سازمانها باید بتوانند بهصورت منطقی و به دور از موضع قدرت با رسانهها ارتباط برقرار کنند، نیازهای خبری آنها را پاسخگو باشند و از این طریق اخبار فعالیتها، اقدامات و سیاستها را پوشش مناسب خبری دهند.
* انتظار روابطعمومیها عمدتا این بوده که رسانهها هر آنچه آنها در اختیارشان قرار میدهند بیهیچ کموکاستی پوشش دهند، درحالیکه این نگرش قابلقبول نیست.
* رسانه باید منفعت مخاطبش را در وهله اول در نظر بگیرد، چون اگر مخاطبش را به هر دلیلی از دست بدهد، دچار مرگ تدریجی میشود، یعنی رسانه با مخاطبش پابرجاست، پس نفع مخاطب ضرورت دارد، البته این نفع باید با درنظرگرفتن احساس مسئولیت اجتماعی باشد. درواقع رسانهها باید از مفهوم منفعت فردی بهسمت مفهوم منفعت جمعی حرکت کنند، نکته دیگر اینکه بپذیریم پیام رسانهها باید باورپذیر باشد، اغراق در پیام برای مخاطب پذیرفتنی نیست، او به منابع متعدد دسترسی دارد و میتواند بهراحتی به اصل واقعیت پی ببرد، پس بپذیریم که مخاطب شتابدهنده موفقیت رسانه است.
متن کامل را اینجا بخوانید.