کد خبر: 83730

سخنرانی حسین شهرستانی درباره ایده دانشگاه در اندیشه ماکس وبر؛

در علم دچار وضعی تراژیک هستیم

 در بخش سوم از محتوای 6 نشست پیرامون ایده دانشگاه در اندیشه فیلسوفان غرب، در این شماره بناست ایده ماکس وبر را بررسی کنیم که در ادامه متن، محتوای جلسه با حضور حسین شهرستانی، معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، در این نشست را می‌خوانید. 

فاطمه بریمانی ورندی، خبرنگار گروه اندیشه: در بخش سوم از محتوای 6 نشست پیرامون ایده دانشگاه در اندیشه فیلسوفان غرب، در این شماره بناست ایده ماکس وبر را بررسی کنیم که در ادامه متن، محتوای جلسه با حضور حسین شهرستانی، معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، در این نشست را می‌خوانید. 

ماکس وبر نماد انسان دانشگاهی در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم در اروپاست و یک منزلت معلمی یا الهام‌بخش برای دانشگاه اروپایی و به‌طور خاص دانشگاه آلمانی دارد. در حوزه‌های مختلف هم اندیشه وبر مورد اقتباس قرار گرفته؛ مثلا مدیریت و اقتصاد، درحالی‌که همزمان در فلسفه و سیاست و تاریخ آرای او مورد بحث قرار می‌گیرد و حتی در حوزه زیبایی‌شناسی هم آثاری دارد. او جزء واپسین اندیشمندانی است که در تاریخ غرب حوزه گفتارشان فراتر از حوزه‌های تخصصی امروزی دانشگاهی است، یعنی درواقع ماکس وبر مرز دانشگاهی است که در چهارچوب حصارهای تخصصی گرفتار شده و قبل از او نشده است. مرز انسان‌ علمی‌ای است که تا قرن نوزدهم تلاش می‌شده همچنان از یک حکمتی یا خردی یا معنای اصیلی یا معنایی فراتر از تخصص‌هایی حرف بزند و از این پس قرار است در دپارتمان‌های تخصصی بنشیند و به‌مثابه یک متخصص صرفا کار خودش را انجام دهد. ماکس وبر کسی است که تخصصی‌شدن علم یا ورود به علوم تخصصی را اعلام می‌کند. این خودش برای او بحران‌هایی را به ارمغان دارد . دانشمندان متخصصانی هستند که در یک قلمرو خیلی جزئی و مشخص عمرشان را می‌گذرانند و چیزی بیرون از آن قلمرو را نمی‌توان از آنها طلب کرد و پرسید. آنها از طرح کلی علم، ماهیت زندگی، حقیقت سیاست و هدف انسان در زمین خبری ندارند.

ماکس وبر مقاله‌ای دارد که البته سخنرانی و گفتاری است به نام «علم در مقام حرفه» و «سیاست در مقام حرفه» که یکی از مشهورترین آثار حوزه علوم‌انسانی در قرن بیستم به بعد است و یکی از مهم‌ترین آثار خود اوست که دائما به این دو متن و به‌ویژه به «علم در مقام حرفه» ارجاع داده شده و مورد تفسیرهای متعدد قرار گرفته است و به‌نوعی حاصل تلاش فکری اوست. این اثر تقریبا سال پایانی عمر وبر ایراد شده، یک‌جور وصیت‌نامه فکری یا حاصل عمر فکری وبر در دانشگاه آلمانی است و محور بحث من همین مقاله مشهور، کلاسیک و اثرگذار است.

علم در مقام حرفه یعنی دانشگاه، چون علم بیرون از دانشگاه هم حضوری دارد و هرکسی بهره‌ای از علم و معرفت دارد. مفهوم عام معرفت منحصر در دانشگاه نیست اما دانشگاه یعنی علم در مقام حرفه. کسی که شغلش را علم قرار داده و در مقام حرفه علم را دنبال می‌کند، در دانشگاه حضور دارد. ماکس وبر در مقاله «علم در مقام حرفه» می‌پرسد علم در مقام حرفه چیست و چه کارایی‌ای دارد. پاسخ به این پرسش پاسخ به ماهیت علم در عصر و وضع جدید و قرن بیستم و پاسخ به موقعیت دانشمند در نسبت با سیاستمدار و دین است. همچنین پاسخ به نسبت علم و دین، علم و زندگی، علم و فرهنگ و علم و سیاست است و درعین‌حال پاسخ به پرسش نسبت دانشگاه و جامعه یا دانشگاه و دولت. مروری می‌کنیم به آنچه وبر در این مقاله بیان می‌کند. لازم نیست شما او را عمیق بشناسید اما توجه کنید که او در آغاز مقاله، مقایسه‌ای بین دانشگاه آلمانی و آمریکایی می‌کند.

متن کامل این گزارش را اینجا بخوانید.

مرتبط ها