سید مهدی طالبی خبرنگار گروه بینالملل: انتظارها برای کشته شدن یوگنی پریگوژین، رهبر یاغی گروه واگنر زیاد طول نکشید و او روز چهارشنبه اول شهریور (23 آگوست) به شکل صحرایی در هوا اعدام شد. از زمان شورش وی تا زمان مرگش تنها 62 روز بهطول انجامید.
او روز 2 تیر (23 ژوئن) با ادعای حمله موشکی ارتش روسیه به اردوگاههای واگنر در اوکراین که دهها کشته برجای گذاشته بود، شورش دو روزه خود را آغاز کرد. واگنر پس از ورود به خاک روسیه از مرز اوکراین، موفق شد ستاد مرکزی ارتش روسیه در جنوب شهر روستوف را تصرف کند و در کمتر از 24 ساعت 750 کیلومتر از فاصله 950 کیلومتری مرز اوکراین تا مسکو را بپیماید. با قرار گرفتن در فاصله 200 کیلومتری مسکو و سنگربندی پایتخت درحالیکه همگان منتظر ورود واگنر به این شهر و وقوع سهمگینترین درگیریها بودند، پریگوژین اعلام کرد وساطت الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهور بلاروس را قبول کرده و از ادامه پیشروی خودداری میکند. او قبول کرده بود در ازای اجازه انتقال واگنر به بلاروس و بسته شدن پرنده قضایی علیه خود، شورشش را متوقف سازد. ضامن این توافقات لوکاشنکو بود؛ کسی که در زمان نصف شدن هواپیمای پریگوژین در آسمان شمال مسکو، روی زمین قرار داشت و نتوانست به قولش عمل کند.
تداوم حیات پریگوژین برای حاکمیت روسیه دارای مخاطراتی بود. از این رو پیشبینی میشد برخلاف آرامشی که پس از طوفان شورش برقرار شده و براساس آن پریگوژین در جلسهای با حضور پوتین شرکت میکرد و بهراحتی در روسیه رفت و آمد داشت، بهزودی صاعقههایی بر پیکر واگنر برخورد کند؛ صاعقههایی که یکی از آنها هواپیمای حامل فرماندهان واگنر را در آسمان دونیمه کرد. درخصوص خطرات واگنر برای حاکمان روسیه نکاتی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
1. پریگوژین اگر در شرکت خصوصی واگنر تنها یک کارفرمای صرف بود که براساس ماموریت محوله امور را اداره میکرد، نه قادر به ایجاد شورش بود و حتی فکر آن به ذهنش خطور میکرد؛ چه اینکه فشار برای تضعیف پریگوژین و حتمی شدن حذف وی پیش از شورش نیز از این مسائل ناشی میشد. پریگوژین ایده و تفکری را اداره میکرد که به عناصر قدرت مانند ثروت و اسلحه دسترسی داشته و در این حوزهها وی و همفکرانش دارای سابقه بودند. بهدرستی دلیل همگرایی بالا میان اعضای گروه واگنر علیه دیگر دولت روسیه مشخص نیست، اما اگر تنها یک حوزه را مشخص کنیم، موضوع آشکار میشود. پریگوژین که خود سابقه زندان داشت، با توجه به تمایل زندانیان برای آزادی از یکسو و جسارت بالای آنان در قبول خطر از سوی دیگر، تصمیم گرفت دست به جذب زندانیان برای مبارزه در اوکراین بزند. او در این مسیر موفق شد و گروهی متشکل از هزاران زندانی را که سوابق جنایی داشتند برای جنگ مدیریت کرد. این مساله نشان میدهد او با مدیریت خود برای آنان تبدیل به الگو شده و قدرت رهبری به دست آورده بود.
متن کامل این گزارش را اینجا بخوانید.