سعید نجاتی، نویسنده و کارگردان: به رسم عادت، رخدادهای جشنوارههایی که در آنها حضور پیدا کردهام را نوشتهام. لذت نوشتن درباره سفر جدید سینمایی، یادآور همه آن خاطرات و البته همان مسیری است که از ابتدا نوشتهام. همواره هدفم این بوده اگر عزیزی قصد سفر به جشنوارهای را داشت، آشنایی بیشتری با فرآیند رسیدن به جشنواره را داشته باشد. با یک جستوجوی ساده در گوگل، یادداشتهای قبلیام قابل دسترسی است. این بار اما برخلاف جشنوارههای اروپایی یا شرقی که درموردشان نوشتهام و «بینالمللی» بودهاند، درباره جشنوارهای میخواهم بنویسم که «ملی» است. جشنوارهای در افغانستان. حتما نوشتن از جشنوارهای سینمایی در افغانستان آن هم پس از روی کار آمدن حکومت جدید افغانستان، هیجانانگیز است.
بیستوچهارم مرداد ماه، سالروز ورود طالبان به کابل، روز «فتح کابل» نامیده میشود. حکومت جدید این روز و روز نهم شهریور که روز اخراج آخرین آمریکایی از این شهر است را تعطیل عمومی اعلام کرده است. طالبان به همین مناسبت، جشنوارهای با نام «دید نو» به راه انداخته است. گرچه امسال تاریخ برگزاری جشنواره از یکم تا هشتم شهریور است اما با صحبتهایی که با مسئولان جشنواره داشتم، بناست از سال آینده سه اتفاق بیفتد؛ 1-جشنواره از روز فتح تا روز اخراج، یعنی از 24 مرداد تا 9 شهریور ماه برگزار شود. 2-بخش فیلمهای بلند نیز به آن اضافه گردد و 3- جشنواره در سطح بینالمللی برگزار شود.
سال گذشته این جشنواره با همکاری مشاوران ایرانی ابتدا در بخش آموزش جهت تولید فیلم کوتاه و سپس نمایش همان تولیدات در جشنواره برگزار شد. امسال هم بر همین منوال از حدود هشت ماه پیش، آموزشها جهت تربیت فیلمسازان جوان و تولید فیلم در زمینه فیلمنامه، کارگردانی، تدوین، فیلمبرداری، نورپردازی و مستندسازی آغاز شد. اساتید این دوره از میان فیلمسازان و مدرسان مطرح ایرانی به کابل دعوت شدند. طبق گفته مسئولان «موسسه هنری رسانهای موج» بیش از یکصدنفر از این دورهها بهره بردهاند.
صدور ویزای افغانستان برای کسانی که قصد سفر به این کشور را دارند، یک ماه و به صورت توریستی است. قیمت ویزای فوری 150 دلار و ویزای عادی 100 دلار است. البته ویزای عادی بیش از سه روز زمان نمیبرد. قیمت بلیت هواپیما به کابل بسته به زمان سفر متغیر است ولی میانگین بین 400 الی 500 دلار قیمت آن است.
فضای ورودی فرودگاه و پشت درهای ورودی جهت مهر ورود، مرا به یاد سفرهایم به بنگلادش میاندازد. با این تفاوت که شلوغی فرودگاه، بسیار کمتر از «داکا»، پایتخت بنگلادش است. روی دیوارهای فرودگاه شعارهای زیادی نوشته شده است از جنس همان شعارنویسی خودمان در ایران. «وحدت، مبارزه با فساد و حفظ حجاب» شاید مهمترین آنها است.
صبح روز دوم. از محل اسکان که خیابانی در چهارراه پل سرخ، مرکز فرهنگی کابل است، حرکت میکنیم. در بیست سال جمهوریت، این منطقه فقط کتابخانه و کافههای روشنفکری به چشم دیده است. الان اما بیشتر کافهها تعطیل شدهاند.
برای خواندن متن کامل روایت اینجا را بخوانید.