29 مرداد ماه 1402، جلسه پنجم سلسله نشستهای دیپلماسی نخبگانی، با حضور دکتر علیاکبر متکان، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو و دکتر احمد پاکتچی، سفیر ج.ا.ایران در یونسکو، توسط گروه بین الملل اندیشکده حکمرانی شریف در سالن همایش دکتر روستاآزاد ساختمان اندیشکده حکمرانی شریف برگزار شد.
یونسکو با تمام آژانسهای سازمان ملل متفاوت است
در ابتدا، سفیر ایران در یونسکو، وظیفه خود را انتقال تجربه و یافتههای خود از فضای بین المللی به داخل کشور برشمرد و گفت:
«بگذارید از صورت مسئله اصلی بگویم. تفاوتی بسیار جدی بین یونسکو و بقیه آژانسهای سازمان ملل متحد وجود دارد و آن، این است که همه ارتباطات در بقیه آژانسها، بین دولتی است؛ اگرچه در یونسکو هم هست، اما تمام روابط آن را دربرنمیگیرد. گاهی نهاد های غیر دولتی در یونسکو کنشگران اصلی هستند
یکی از بزرگترین مشکلات سفرا، این است که توانایی فهم آنچه در یونسکو رقم میخورد را ندارند. دلیلش هم تفاوت یونسکو با بقیه آژانسهاست و تفاوتی که با چارچوب معمولی روابط بین الملل دارد. در سازمان ملل و دیگر آژانسهای آن، طرف حسابها به صورت دقیق مشخص است، اما در یونسکو این چنین نیست. دلیل اینکه یونسکو در کشورها کمیسیون ملی دارد، این است که کار آن یک کار ملی است. یونسکو نیاز به بسیج ملی دارد».
در یونسکو با یک بازی طناب کشی مواجه هستیم
پاکتچی در ادامه سخنانش،به تاسیس یونسکو پیش از سازمان ملل اشاره کرد و در ادامه افزود:
«ما در یونسکو با یک بازی طناب کشی مواجهیم. یک طرف دولتها هستند که میگویند امور یونسکو باید تحت کنترل ما باشد. طرف دیگر این طناب، فضایی است که برای آن نمیشود به شخص یا کنشگر خاصی اشاره کرد. ما با یک کنشگر شَبَح مانند مواجهیم که در عرصههای آموزش، علم، علوم انسانی، اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ، یعنی پنج بخش فعالیتهای یونسکو، دولت را بیاهمیت تلقی میکند و معتقد است این امور از اساس ربطی به دولتها ندارد.کشورهایی که به این دیالکتیک یا همین دو سر طناب زیاد اندیشیدهاند، تلاش کردن گروههای مدنی و غیر دولتی خود را تقویت کنند. این کشورها با برنامهریزی، فشار را از روی دولت برمیدارند. در این وضعیت، مسائلی که مطرح میشود با فشار کمتری روی دولت و با همراهی بیشتر جامعه مدنی، مورد حل و انجام میشود. یکی از بهترین نمودهایی که از این طناب کشی با آن مواجه بودیم، کنفرانسی بود که سال پیش در مکزیکوسیتی برگزار شد و بسیاری از دولتها نسبت به اینکه چرا نهادهای غیر دولتی، مداخله تا این حد زیادی داشتهاند، اعتراض رسمی کردند».
احمدپاکتچی در ادامه، به ضعف و مشکلاتی که به عنوان سفیر با آن مواجه بوده است پرداخت و تشریح کرد:
« بزرگترین مشکلی که من احساس کردم، سکوت و بی تحرکی بوده است. مشکل ما این است که ما در فضای جهانی سکوت کردهایم و هیچ تولید بین المللیای نداریم. نه در حوزه کتاب، نه در حوزه آموزش و نه در فضای مجازی. فضای بین المللی دعوتنامه برای کسی نمیفرستد. کشورها خودشان باید جای خود را باز کنند. وقتی حضور نداریم، وقتی هیچ اثر انگلیسی از زبان کارشناسان ما نخواندهاند، چه توقعی میشود از جامعه بین الملل داشت؟! ما باید شرایطی درست کنیم که وضعیت کشورمان، از حالت نامرئی به حالت مرئی تبدیل شود.
نکته بعدی این است که ما، باید بدانیم در یک سازمان بین المللی میخواهیم رویکرد سلبی داشته باشیم یا ایجابی. ما فعال نیستیم. حکایت ما، حکایت کسی است که از او میپرسند غذا چه میخوری، سکوت میکند، بنظرت چطور بپزیم؟! سکوت میکند، اما وقتی موقع خوردن غذا میرسد، به غذا ناسزا میگوید و زیر میز میزند. سند میآید، بعد از مصوب شدن، تازه متوجه مهم بودن آن شدهایم و میخواهیم در موردش نظر بدهیم، در حالی که ددلاینهای آن برای اصلاح یک ماه قبل رد شده. ما عموما موضع سلبی میگیریم. موقع ساخت ساکتیم اما وقتی ساخته شد، تازه وقتی ساخته شد، مخالفت میکنیم».
نکته بعدی پاد گفتمان است. گفتمانی زاده میشود که ما خود را پاد گفتمان آن میدانیم. مثلا مسئله LGBT. ما با گفتمانش مخالفیم و مشکل داریم، ولی باید دربرابرش پادگفتمان تولید کنیم. صرف نه آوردن دربرابر یک مسئله که مشکل را حل نمیکند. برای مثال ما درباره خروج آمریکا از یونسکو و درخواستش برای بازگشتن، پادگفتمان ساختیم و خیلیها با ما همراه شدند. در مسئله LGBT باید پادگفتمان ساخت. باید گفتمان خانواده را تقویت کرد. صرف «نه» که پادگفتمان نمیشود. باید بتوانیم به یک زبان جهان پسند، به یک زبان بین المللی، ثابت کنیم که چرا ما درست میگوییم.
ایران و یونسکو از سال 1327
در ادامه نشست، دکتر متکان، دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو، به توضیح تاریخچه عضویت ایران در یونسکو و مصوبات چارچوب همکاری ایران با این آژانس بین المللی پرداخت. او گفت:
«اساسنامه عضویت و همکاری با یونسکو اولین بار در سال 1327 مصوب شد. سپس در سال ۶۶ بازنگری شد و بند یازده به آن افزوده شد. اما مشکلی پیش آمد و سال ۶۷ مجددا اصلاح شد. در سال 99 نیز، این بند باز تغییر نمود.
ارکان یونسکو، از شورای عالی تشکیل شده که این شورا، از نمایندگان پنج یا شش وزارتخانه، نماینده صدا و سیما به اضافه هفت نفر شخصیت سیاسی و علمی به انتخاب وزیر علوم تشکیل شده است .در یونسکو پنج گروه وجود دارد، گروه علم، گروه آموزش، گروه ارتباطات، گروه فرهنگ و گروه علوم انسانی. هر یک از این گروهها چند کمیته دارد».
ما خودمان را به جهان عرضه نکردهایم
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو با اشاره به اینکه هر یک از این کمیتهها در زمینه بخصوصی فعالیت دارند گفت:
«یکی از وظیفههای این کمیتهها و به صورت کلی کمیسیون ملی یونسکو، معرفی فعالیتهای جمهوری اسلامی به جهان است. زمانی که پیش آقای موتوکو رفتم، به او گفتم چرا نسبت به ایران ناعادلانه و خصمانه برخورد میکنید؟ پرسید در چه حوزهای؟ مورد زنان را مثال زدم. گفت آیا شما چیزی به ما عرضه کردهاید؟! در حوزه زنان، ما رتبه اول را در فنی و مهندسیهای جهان داریم. ۵۳ درصد دانشجویان ما دختر هستند. چرا اینها نشان داده نشده؟!
از دیگر وظایف این کمیتهها، بررسی و تحلیل سندهاست . مثل سند ۲۰۳۰ یا سند اخلاق هوش مصنوعی که شدیدا مورد بحث قرار گرفته است. خب طبیعتا یونسکو سند سکولار مینویسد و برای کمیسیونهای ملی میفرستد؛ اما میگوید نقطه نظرهای خود را بگویید. در چنین وضعیتی اگر چیزی با فرهنگ ما همخوانی ندارد، ما باید آن را با چیز دیگری جایگزین کنیم.کمیسیون ملی یونسکو باید با همکاری سازمانها، سندها را بررسی، جایگزین و ارسال کند.
کمیسیون ملی یونسکو مجری نیست
علی اکبر متکان در یونسکو در ادامه به وظایف یونسکو و مشکلات و موانع اشاره کرد و گفت:
«ما باید درک درستی از فعالیت یونسکو داشته باشیم. ساختار یونسکو، برای ایجاد هماهنگی و انسجام بین بقیه دستگاههاست. ما مجری نیستیم. کسی میتواند در یونسکو به نحو درست کار کند که شناخت درستی از ساختار و دستگاهها داشته باشد و به سازماندهی منسجم بپردازد. بسیاری از اشخاص را ما به عنوان نماینده در سازمانها معرفی میکنیم و بهشان میگوییم برو در جلسات فلان سازمان حاضر شو، اما مخالفت میکنند و برای مثال میگویند: «نه، جایی که حرف ۲۰۳۰ باشد نمیروم». خب برو و از عقیده و آرمانت دفاع کن.
سال گذشته، ما در اجلاس جهانی یونسکو، ۱۷ کرسی داشتیم که هفت تا از آن برای دانشگاه تهران بود، اما رئیس دانشگاه حتی یک نفر را هم برای آن کرسیها نفرستاد. ما واقعا تلاش نمیکنیم. ما گزارشها و آمارهایمان را ارائه نمیکنیم. بسیاری نهادها و سازمانهای علمی همکاری لازم را ندارند. ما باید برای دفترمان در خارج از کشور محتوا صادر کنیم. نباید در صحنه خارجی زمین را خالی بگذاریم. اما دستمان خالیست و موانعی بر سر راهمان قرار میدهند که حرکتمان نیز کند میشود. اگر درک این الزامات بوجود بیاید، ایران میتواند در صحنه بین المللی سر بلند کند.