کد خبر: 83412

سخنرانی مرتضی روحانی، مدیرگروه غرب‌شناسی پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی پیرامون ایده کانت؛

آزادی لازمه روشنگری است

درپی انتشار بخش ابتدایی از 6 نشست پیرامون ایده دانشگاه در اندیشه فیلسوفان غرب که 26 مرداد منتشر شد، در این شماره بخش دوم نشست با بررسی یکی از مهم‌ترین‌ فیلسوفان عصر روشنگری آلمان یعنی امانوئل کانت می‌خواهیم به طرح ایده دانشگاه بپردازیم.

فاطمه بریمانی ورندی، خبرنگار گروه اندیشه: درپی انتشار بخش ابتدایی از 6 نشست پیرامون ایده دانشگاه در اندیشه فیلسوفان غرب که 26 مرداد منتشر شد، در این شماره بخش دوم نشست با بررسی یکی از مهم‌ترین‌ فیلسوفان عصر روشنگری آلمان یعنی امانوئل کانت می‌خواهیم به طرح ایده دانشگاه بپردازیم. در ادامه متن، محتوای جلسه با حضور مرتضی روحانی در این نشست را می‌خوانید. 

ما کانت را ذیل پروژه روشنگری می‌توانیم بفهمیم، خصوصا جاهایی از بحث‌های کانت که به فلسفه عملی مربوط می‌شود، خارج از پروژه روشنگری اصلا ممکن نیست. در این بحث برای اینکه من نظر کانت را تعبیر کنم، از دو نفر در باب ایده روشنگری کانت، استمداد و کمک می‌گیرم. اول از کاسیرر استفاده می‌کنم که یکی از نوکانتی‌هاست که ایده کانت را پیگیری کرد و بعد از فوکو کمک می‌گیرم که جزء فیلسوفان پست‌مدرن به حساب می‌آید، من از این دو نفر کمک می‌گیرم که پروژه روشنگری را توضیح دهم. اگر بخواهم پروژه روشنگری را در یک جمله بگویم، واضح است پروژه عقل‌گرایی است. منظور عقل متافیزیکی در سنت ارسطویی نیست، بلکه عقلی است که با مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه درگیر است و یک عقل انتزاعی کناره‌جو نیست. الگوی آن هم سعادت این دنیایی است و به جای سعادت بهتر است بگوییم بهزیستی و خوشبختی این دنیایی. دنیوی است، یعنی غایت خارج از این دنیا برای خودش متصور نیست. آیا این عقل عقلی است که ما اصطلاحا در وقتی ما از خرد دوره روشنگری صحبت می‌کنیم، درواقع از تمام ابزارهای ادراکی انسان صحبت می‌کنیم، فلذا عقل دوره روشنگری در مقابل تجربه نیست.

اینجا یکی از مهم‌ترین مسائل نسبت حوزه عمومی دانش و نهاد علم است. من به‌عنوان آدمی که دغدغه نهاد علم را دارم، اصولا نظر شخصی‌ام روی این است که حوزه عمومی دانش است که بر نهاد علم اثر می‌گذارد و تجربه تاریخی ما هم این را تا حد زیادی در ایران نشان داده است. کانت در آن مقاله می‌گوید روشنگری، خروج آدمی از نابالغی به تقصیر خویشتن است و دوره نابالغی را دوره‌ای در نظر می‌گیرد که «انسان نیازمند راهنمایی است و نابالغی، ناتوانی در به‌کارگرفتن فهم خویش بدون هدایت دیگری است. این نابالغی به تقصیر خویشتن است، وقتی که علت آن نه کمبود فهم که کمبود اراده و دلیری در به‌کارگرفتن آن باشد. بدون هدایت دیگری دلیر باش در به‌کار‌گرفتن فهم خویش. این است شعار روشنگری.» درواقع این پاراگراف طلایی متن کانت است که روی آن بعدها خیلی صحبت شده است. پس کانت پروژه روشنگری را به‌‌کارگرفتن عقلانیت در قبال دیگری تعریف می‌کند؛ دیگری که می‌خواهد مرا هدایت کند. کانت می‌گوید در هر جماعتی هر قدر هم دست و پا بسته و از تفکر دور باشند، یک تعداد آدم‌ هستند که خوداندیش باشند و خودشان این کار را بدون هدایت دیگری به عهده بگیرند و می‌گوید این کار را می‌توانند انجام دهند اما اینکه جماعتی بتواند خود به روشنگری دست یابد، محتمل و اگر آزاد بگذارندش ای‌بسا اجتناب‌ناپذیر است. کانت می‌گوید تعدادی آدم خوداندیش پیدا می‌شوند و اینها علاوه‌بر اینکه با عقلانیت دست و پای خود را بازمی‌کنند، به دیگران هم کمک می‌کنند که این را انجام دهند. تنها کاری که باید برای این افراد کرد این است که کاری به کارشان نداشته باشید و آزادشان بگذارید و رهایشان کنید. بهترین استراتژی، رهاکردن است. او می‌گوید برای دستیابی به این روشنگری به‌ هیچ چیزی نیاز نیست، مگر آزادی، تازه آن هم به کم‌زیان‌ترین نوع آن، یعنی آزادی‌ کاربرد عقل خویش در امور همگانی به تمام و کمال.

کانت می‌گوید لازمه روشنگری آزادی‌ است و اگر بخواهم بگویم اینها چه ربطی به ایده دانشگاه دارد، باید بگویم دانشگاه برای کانت، پایگاه روشنگری است، چون روشنگری باید از آنجا سرریز کند و به بقیه جامعه سرایت کند؛ به همین دلیل است که در ایده دانشگاه، کانت بیش از هر چیزی بر آزادی و استقلال آن تاکید می‌کند. ایده از کجا آمده؟ از روشنگری آمده و کانت فیلسوف روشنگری است و مساله فیلسوف روشنگری آزادی‌ است. او می‌‌گوید اگر می‌خواهید روشنگری باشد، دانشگاه نهاد روشنگری است. ایده استقلال و آزادی دانشگاه و پژوهشگر و آنچه به تبع می‌آید از اینجا می‌آید.

برای خواندن متن کامل این گزارش اینجا را بخوانید.

 

مرتبط ها