کد خبر: 83211

ابوالقاسم رحمانی؛

طالبان درباره کجکی راست نمی‌گوید

کارشناسان ایرانی در افغانستان از چه چیزی بازدید کردند؟

ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:در یکی دو روز اخیر بعد از ماجرای شاهچراغ و قبل و حتما بعد از آن بالاتر از این حمله تروریستی، مساله سیستان قرار داشته و خواهد داشت. مساله بی‌آبی مردمی که سال‌هاست در ویترین ناکارآمدی در حوزه‌های مختلف اسیرند و نه دل بیرونی‌های بی‌عقل و به دور از مدنیت به حال‌شان می‌سوزد که آب را به‌روی‌شان باز کنند و نه فکر داخلی‌ها گره از کارشان باز می‌کند. 
خبرها را یکی در میان مرور می‌کنم، انبوهی از فیلم و عکس و گزارش مقابل چشمم رژه می‌روند و من هم مدام صفحات جست‌وجوی گوگل را ورق می‌زنم و ماه به ماه و سال به سال عقب‌تر، چیزی جز همین‌هایی که امروز می‌گویند و می‌نویسند و منتشر می‌کنند نمی‌بینم. فقط همه‌چیز نسبت به قبل بدتر شده. کلیدواژه مشکلات فعلی و اورژانسی سیستان هم، فعلا آب است. حالا این کم‌آبی از کجاست و چرا این‌طور گردوغبار و خشکسالی پا روی گلوی سیستانی‌ها گذاشته، شرح مفصلی دارد و آنقدر تکرار شده که نه حوصله شما می‌کشد و نه من علاقه‌ای به قرقره چندباره‌اش دارم. فقط برای یک فقره از علت‌ها یعنی ماجرای عدم‌تامین و تخصیص حقابه هیرمند توسط طرف افغانستانی ‌(طالبان) چند خطی می‌نویسم که هم بدانیم با چه جماعت بدوی و به‌دور از مدنیتی مواجهیم و باید چه رویه‌ای با آنها داشته باشیم و هم اینکه بدانیم فعلا ول‌معطلیم چون این بلاتکلیفی موجود و ناتوانی در تعامل با همسایه هنوز به دوران نرسیده بین مسئولان خودمان هم خودنمایی می‌کند و نیاز به یک بازخوانی دوباره از وضعیت موجود و شرایط مطلوب داریم. اینها را که نوشتم یاد جمله یکی از دوستانم که این روزها در سیستان‌و‌بلوچستان مشغول تهیه گزارش از وضعیت مردمان نجیب آنجاست افتادم که گفت مساله اول و گره کور ناکارآمدی و ناتوانی در حل شبکه مسائل این استان، بی‌مساله‌گی است، یعنی نمی‌دانیم دقیقا چه چیزی، برای چه زمانی و به چه مقداری می‌خواهیم. فقط می‌دانیم خیلی چیزها کم است و راهی برای جبران این کمبود پیدا نکرده‌ایم، چون دقیقا نمی‌دانیم آن کمبود چیست!
مقدمه سخت و پیچیده‌ای شد که خب به‌نظر برای درک بی‌مساله‌گی لازم هم بود. بگذریم. حقیقت ماجرا اما اینکه مدت‌هاست برای تامین آب در جنوب شرق کشور و در منطقه سیستان چشم‌انتظار مماشات همسایه‌ایم. افغانستان طالبانی مدت‌هاست از تامین حقابه هیرمند امتناع می‌کند و مدعی است آبی نیست که بخواهد آن را به‌سمت ایران بفرستد. منتها هم کارشناسان ایرانی و هم تصاویر ماهواره‌ای ادعایی خلاف این دارند و مشخص است که طالبانی‌ها برخلاف ادعاها نمی‌خواهند آب را به روی مردم ایران باز کنند و هر روز هم بهانه جدیدی می‌تراشند و پشت‌سر‌هم بیانیه و اطلاعیه صادر می‌کنند که چنین است و چنان. 
بعد از چندین‌بار خواست و امتناع، بعد از دستور رئیس‌جمهور و مطالبه وزیر و نماینده و... بالاخره فرصتی فراهم شد جهت بازدید کارشناسان ایرانی از سد کجکی و بررسی ادعاهای طالبان، وزیر خارجه ایران هم مساله را تایید کرد. منتها در جریان این بازدید هم طالبانی‌ها زرنگی کردند و به‌جای اینکه دست کارشناسان ما را بگیرند و بالاسر سد ببرند تا حقیقت ماجرا روشن شود، آنها را به بهراوود، سرچشمه سد کجکی بردند و گفتند می‌بینید ورودی آب چقدر افت کرده؟ پس آبی نیست که ما به ایران بفرستیم. هرچقدر هم که نمایندگان ایران اصرار کردند که بازدید از بهراوود کمکی به فهم وضعیت تامین آب هیرمند نمی‌کند و نمی‌توان با یک‌بار بازدید تصویر و تخمین دقیقی از وضعیت آب موجود در سد کجکی داشت و باید از آنجا هم بازدید کنیم، گوش‌شان بدهکار نبود و نشد و با اشاره به مفاد عهدنامه مانع از بازدید ایرانی‌ها از سد کجکی شدند. به بیان ساده‌تر، زیر کاسه کوزه هر بحث و تحلیل کارشناسی زدند و روی مهملات خودشان پافشاری هم کردند. 
از وضعیت طرف طالبانی و مواجهه آنها با حقابه هیرمند و خشکی جنوب شرق ایران گفتیم، چند خطی هم از خودمان بنویسم و تناقضاتی که بین دولتی‌ها وجود دارد. محمد جوانبخت، معاون وزیر نیرو در امور آب که به‌تازگی از سفر افغانستان بازگشته، گفت: «طبق معاهده ۱۳۵۱ باید سالانه ۸۲۰ میلیون متر‌مکعب از آب رود هیرمند وارد ایران شود و به مصرف تامین آب سیستان و زاهدان برسد، اما این اتفاق در ۴ سال گذشته رخ نداده و آب موثری رهاسازی نشده است. یکی از پیش‌بینی‌های معاهده این بوده که هر زمان از آمار طرف مقابل قانع نشدیم درخواست بازدید داده شود. بر این اساس ما طی 1.5 سال گذشته سه جلسه با کمیساران و دو جلسه حاشیه‌ای برگزار کردیم، اما در هر حال اجازه بازدید داده نمی‌شد. درنهایت بعد از اصرار ما و کمک وزارت امور خارجه پذیرفتند که بازدید داشته باشیم البته بازدید در زمانی که رودخانه بیشترین آبدهی را دارد موثر است. متاسفانه در این سفر، مقامات افغانستان اجازه بازدید از مخزن سد کجکی را که در تصاویر ماهواره‌ای مشخص است ذخایر آبی مناسبی دارد، به تیم فنی ایران ندادند.»
خب همین‌طور که در سخنان معاون وزیر نیرو مشخص است امکان بازدید از مخزن سد کجکی فراهم نشده است، این درحالی است که حسین امیر‌عبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان بعد از این بازدید مقامات ایرانی گفته: «هفته گذشته برمبنای قرارداد ۱۳۵۱ با همکاری هیات‌حاکمه موقت افغانستان هیات‌ فنی ایران از وضعیت آب در سد کجکی بازدید کرد. این هیات اکنون به تهران بازگشته و ما منتظر هستیم که گزارش فنی آنها را دریافت کنیم.» خب چی شد؟ گمان می‌کنم ادعای معاون وزیر نیرو بیشتر از وزیر امور خارجه به واقعیت نزدیک باشد و این هم در خوشبینانه‌ترین حالت یک تناقض سهوی است!
القصه اینکه در ماجرای تامین حقابه هیرمند و رفع عطش سیستان از یک‌طرف ما با یک حکومت بدوی آن طرف مرزها طرفیم که نیازمند مواجهه‌ای غیر از مسیرهای مرسوم دیپلماتیک برای سر به راه کردن‌شان هستیم و از طرف دیگر باید سردرگمی و بلاتکلیفی در داخل دست‌وپنجه نرم می‌کنیم که دود هر دو به چشم مردم می‌رود. 

مرتبط ها