«فرهیختگان» برای بررسی لایحه حجاب و عفاف سراغ بهاره آروین، استاد جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس رفته است. گزیده صحبتهای او را در ادامه میخوانید:
* در لایحه حجاب بحث از جریمههای اقتصادی فراتر است از سطح بالاتری میتوان لایحه حجاب را بررسی کرد و آن هم قضایی کردن یا بهعبارتی جرمانگاری مقوله بیحجابی است.
* مخربترین و زیانبارترین پیامدهای جرمانگاری در موضوع حجاب را ما در حوزه اجتماعی خواهیم داشت. موضوع حجاب پتانسیل ایجاد شکافهای اجتماعی ویرانگر و به یک معنا فروپاشی جامعه از درون را داشته باشد.
* من این پروژه را به یک معنا آنقدر جدی و مخرب میبینم که حس میکنم جز دشمنان منطقهای ما، بعید است کسی اینقدر انگیزه داشته باشد برای اینکه یکی از معدود جوامعی را که در سطح خاورمیانه به شکل موفقیتآمیزی مفهوم ملت در میان آنان شکلگرفته بخواهد اینچنین مورد هدف تخریب قرار دهد.
* «ما» که خودمان را دارای تاریخ، فرهنگ، ارزشها و هنجارهای مشترک میدانیم، خودمان را در ذیل ایرانیها تعریف کردیم. این «ما»ی ذهنی دارد با موضوع حجاب کاملا محل هجمههای جدی قرار میگیرد.
* دشمنان خارجی با خود گفتند لازم است تا جامعه ایران را از درون متلاشی و ویران کنیم، طوریکه آدمهای ساکن در این محدوده سرزمینی نتوانند کنار یکدیگر به شکل مسالمتآمیز و کمتنش زندگی کنند.
* دلیل اهمیت حجاب به این است که حتی بدون از آنکه دولت در آن ورود پیدا کند، محل منازعه و تنش در جامعه بوده و خواهد بود، یعنی خودبهخود این موضوع پتانسیلش را دارد تا آدمهایی که عقاید و ارزشهای متفاوتی درخصوص مقوله حجاب دارند، بهراحتی کنار هم زندگی نکنند، یعنی آنها به اینها برچسبهایی بزنند و کسانی هم که اعتقاد ندارند، به کسانی که اعتقاد دارند برچسبهای دیگری بزنند.
* حکومت پهلوی به نفع یک جبهه از این منازعه ورود پیدا کرده و دقیقا باعث شده بود که نفرت عمومی جهتگیری پیدا کند؛ متاسفانه پس از انقلاب اسلامی انگار بهشکل ناخواسته یا خواستهای برخی مسئولان از روی دست پهلوی دیکته نوشتند و گفتند حالا ما طرف جبهه مقابل منازعه را میگیریم و به همان اندازه تلاش میکنیم که این جهت منازعه را در جامعه فراگیر کنیم.
* توجه به این نکته ضروری است که حجاب در ایران امری فرهنگی است نه صرفا مذهبی.
* برخی مسئولان و نیروهای تندرو همسو با دشمنان سرسخت این ملت تیشه جرمانگاری در موضوع حجاب را دست گرفته و دانسته یا نادانسته به ریشه مفهوم «ما» فرهنگی و «ملت» میزنند با تبعیض سیستماتیکی که خودمان با دستهای خودمان و ابزار جرمانگاری در حوزه حجاب در جامعه به وجود میآوریم و پررنگش میکنیم.
* تا زمانی که دولت اینچنین متجاوزانه به حوزه فرهنگ تعدی نکرده بود، جامعه خودش سعی داشت بهصورت مسالمتآمیز این منازعه را تا حدی تعدیل کند و همزیستی مسالمتآمیز و کمتنش افراد با عقاید و ارزشهای متفاوت را درکنار همدیگر امکانپذیر کند.
* تضاد میان دولت و ملت، تضادی است تاریخی بدینمعنا که جامعه فاصلهای میان خود و مسئولان دولتی احساس میکند و نهفقط دولت را از آن خود و برآمده از اراده و خواست خود نمیبینید، بلکه آن را عامل اصلی مشکلات و ناکامیهای فردی و اجتماعیاش تلقی میکند.
* حجاب منازعه فرهنگی است و شما دارید از این ابزار انحصاری اعمال خشونت دولتی که چه جریمه باشد و چه تعذیر و زندان، از این ابزار انحصاری در یک منازعه ماهیتا فرهنگی استفاده میکنید که پیامدهای ناگواری برای جامعه و عرصه اجتماعی دارد.
* جرمانگاری در حوزه حجاب شعلهور کردن منازعه فرهنگی در سطح جامعه است، یعنی حکومت کاری هم نکند، تنش میان مردم هست که برخی از پوشش دیگران ناخوشنود هستند. حرف من این است که جامعه میتواند خودش این تنش را مدیریت کند، بهگونهای که در نقطه تعادل بهینه قرار گیرد.
* گشت ارشاد در خیلی از شهرهای ما نبود. مردم ما به دلیل عرف فرهنگی خود رعایت میکردند.اینطور نیست که شما فکر کنید اگر دولت کاری نکند فردا جامعه تبدیل به اروپا خواهد شد. این تحلیل کسانی است که از این جریمهها نفع میبرند. عرف فرهنگی در این زمینه قدرتمند است و در زمینه ارزشها و حفظ نظم فرهنگی حتما از حکومت قدرتمندتر و کارآمدتر است.
* این لایحه را باید دولت یا وزارت ارشاد تنظیم میکرد. اگر شما با منازعه فرهنگی طرف هستید ناگزیرید مواجهه فرهنگی هم داشته باشید نه قضایی.
* دشمنان خارجی حکومت را نمیتوانند براندازی کنند ولی میدانیم برای دشمن خارجی صرفا جمهوری اسلامی مساله نیست. ایران مساله است.
برای خواندن متن کامل گفت و گو اینجا را بخوانید.