کد خبر: 83065

2 تن از دانشجویان ایرانی خارج از کشور در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

واقعیت‌های تحصیل در خارج را فراموش نکنید!

درس خواندن در کلاس دانشگاهی بسته به رشته تحصیلی برای هر دانشجو حال‌وهوای خاص خودش را دارد؛ جذابیت‌ها و البته دغدغه‌هایی که خط و مرز مشخصی ندارد و همین مساله باعث می‌شود هر دانشجو خاطرات خودش را در دوران تحصیل داشته باشد.

زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه:درس خواندن در کلاس دانشگاهی بسته به رشته تحصیلی برای هر دانشجو حال‌وهوای خاص خودش را دارد؛ جذابیت‌ها و البته دغدغه‌هایی که خط و مرز مشخصی ندارد و همین مساله باعث می‌شود هر دانشجو خاطرات خودش را در دوران تحصیل داشته باشد. در این میان دانشجویانی که به‌جای ایران دانشگاه‌های خارجی را برای تحصیل انتخاب می‌کنند، متفاوت‌تر هم می‌شوند. دانشگاه‌هایی که بخش اعظم دانشجویان آن هم‌زبان نیستند و فرهنگ خودشان را هم دارند، اتمسفری که حضور در آن خود وضعیت تحصیل و زندگی متفاوتی را پیش روی دانشجویان خارجی مقیم آن کشور می‌گذارد که طبیعتا سرآغاز داستان‌ها و ماجراهای تازه‌ای می‌شود. تحصیل در دانشگاه‌های خارجی حتی از حیث علم‌آموزی برای دانشجویان ایرانی با آنچه در دانشگاه‌های داخل کشور وجود دارد هم متفاوت است. همین تفاوت بهانه‌ای شد که سراغ دو تن از دانشجویان مقیم کشورهای آلمان و سوئیس برویم و از چرایی رفتن به این خارج از کشور تا شرایط تحصیل و زندگی‌شان بپرسیم که در ادامه متن می‌خوانید.

دانشجوی ایرانی مقیم آلمان:
کوثر خانلار، دانشجوی ایرانی مقیم آلمان با بیان اینکه بنده دانشجوی مدیریت بیمه اکوی دانشگاه علامه طباطبایی بودم و یک‌سال دیرتر وارد دانشگاه شدم، گفت: «خوشبختانه توانستم 3 ساله یعنی در 7 ترم، کارشناسی‌ام را تمام کنم و بلافاصله با مدرک موقتی که داشتم، توانستم برای اپلای اقدام کنم. البته روال مهاجرت برای بنده خیلی پیچیده نبود.» او ادامه داد: «بین ایتالیا و آلمان، تحصیل در آلمان را انتخاب کردم و دلیل این کار هم آن بود که آلمان به ایران نزدیک است و به‌اندازه ایتالیا وضعیت اقتصادی بدی ندارد و بین کشورهای اروپایی میزبان بهتری به‌شمار می‌رود اما این لزوما به آن معنی نیست که هرکسی می‌تواند در آلمان زندگی کند.»
دانشجوی ایرانی مقیم آلمان تصریح کرد: «درمجموع اگر بخواهم شرایط ایران را با خارج از آن برای تحصیل مقایسه کنم باید بگویم وقتی فردی در داخل کشور کارشناسی‌اش را می‌گیرد، نمی‌تواند بازار کار مرتبط پیدا کند. البته برای رشته بنده شغل پیدا می‌شد و حتی از طرف خود دانشگاه، فرصت برای حضور در شرکت‌های بیمه‌ای مختلف وجود داشت، اما قانع‌کننده نبود؛ چراکه در این فرصت‌ها از تمام پتانسیلی که فرد دارد، استفاده نمی‌شود و به همین دلیل شخصا مهاجرت را ترجیح دادم و علاقه‌ام این است که به جای ورود به بازار مالی وارد حیطه آموزش شوم.»....ادامه مطلب

مرتبط ها