کد خبر: 82702

مصطفی قاسمیان

تلویزیون و معضل نظرسنجی‌های پرابهام و غیرشفاف

نتایج نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما درباره ویژه‌برنامه‌های دهه اول محرم 1402 که به تازگی از سوی روابط عمومی این سازمان منتشر شده است، بحث‌هایی را در فضای مجازی به وجود آورده است.

نتایج نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما درباره ویژه‌برنامه‌های دهه اول محرم 1402 که به تازگی از سوی روابط عمومی این سازمان منتشر شده است، بحث‌هایی را در فضای مجازی به وجود آورده است. مطابق نتایج این نظرسنجی، «حسینیه معلی» محصول شبکه 3 سیما با 30.6 درصد بیننده و 89.9 درصد رضایت به عنوان پرمخاطب‌ترین ویژه‌برنامه دهه اول محرم معرفی شده و برنامه دوم که «مرثیه‌خوانی حاج محمود کریمی» با 10.7 درصد مخاطب و 90.9 درصد رضایت است، اختلاف چشمگیری با آن دارد.
آمار فوق‌العاده «معلی»
دیروز شهاب اسفندیاری، رییس دانشگاه صداوسیما با استناد به گزارش اخیر آفکام درباره افول تدریجی شبکه‌های تلویزیونی سنتی و گزارش اخیر روابط عمومی سازمان صداوسیما درباره ویژه‌برنامه‌های دهه اول محرم 1402، نتیجه گرفت نهاد دین در ایران بسیار ریشه‌دار است؛ نتیجه‌ای که تأیید آن کار سختی نیست و با راه‌های دیگری نیز می‌توان به آن رسید. با این حال مسیری که اسفندیاری برای رسیدن به این نتیجه طی کرد، مورد انتقاد قرار گرفت. او در پاسخ به کاربران گفت در حالی که پیش از این آمار بیننده هر برنامه، نسبت به مخاطب کل تلویزیون محاسبه می‌شده، این رویه در دوره جدید تغییر کرده و حالا آمار مخاطب معدود برنامه‌هایی که از آن‌ها اعداد و ارقامی منتشر می‌شود، نسبت به کل مردم ایران محاسبه شده است. ادعایی که شبهاتی را درباره نظرسنجی اخیر به وجود می‌آورد. مثلا در نتایج نظرسنجی مربوط به آبان 1400، میزان مخاطب پخش زنده مسابقات کشتی قهرمانی جهان و پخش زنده مسابقات فوتبال لیگ برتر ایران با حدود 33 درصد بیننده، صدرنشین فهرست پربیننده‌های سیما معرفی شدند، در حالی که اگر این آمار در 78 درصد بیننده کل سیما ضرب شود، به رقم حدودا 26 درصد می‌رسد که از «حسینیه معلی» در محرم 1402 کمتر است! ارزش‌های برنامه محرمی شبکه 3 و جذابیت آن قابل انکار نیست، اما این مسئله را که در شرایط کنونی (که تلویزیون دچار ضعف شده) این برنامه از پخش زنده مسابقات فوتبال استقلال یا پرسپولیس بیشتر بیننده داشته باشد، قابل تأمل است. در همین بحث توییتری البته، محمد سرشار مدیر سابق شبکه کودک نیز به ارائه توضیحاتی پرداخت؛ از جمله این که نمی‌توان آمار مخاطب برنامه‌های زنده مثل فوتبال و تولیدی مثل «معلی» را قیاس کرد و آمارهای مربوط به برنامه‌های تلویزیونی جزییاتی دارد که مطابق آن، بعضی مخاطبان «وفادار»ند و بعضی با بسامد کمتری به تماشای برنامه می‌پردازند.
ارقام پایینی که به گوش می‌رسد
همزمان با انتشار نتایج این نظرسنجی، شواهد و شنیده‌هایی وجود دارد که از کاهش جدی آمار مخاطبان رسانه ملی حکایت می‌کند. مثلا شنیده شده در آخرین نظرسنجی یکی از شبکه‌های اصلی، تنها یک برنامه با 4 درصد مخاطب وجود داشته، در حالی که باقی برنامه‌های آن شبکه کمتر از یک درصد مخاطب داشته‌اند. برای یکی از سریال‌های اخیر نیز که با تبلیغات فراوان روی آنتن رفت، آمار 7 درصد بیننده منتشر شده که به رغم ارزش‌های کیفی آن، نشان از شکست کامل آن از لحاظ جذب مخاطب دارد. در میان آمارهای منتشرشده نیز نشانه‌های شکست هویداست؛ مثلا در حالی که ویژه‌برنامه‌های دهه اول محرم 1400 حدود 71 درصد بیننده جذب کردند، این آمار در محرم 1402 به 52 درصد رسیده است که کاهشی چشمگیر را نشان می‌دهد. اوایل سال 1402 نیز در آمار پرمخاطب‌ترین برنامه‌های ماه رمضان، میزان بیننده «زندگی پس از زندگی» 26.6 درصد اعلام شد، در حالی که سال قبل از آن، 27.9 درصد بیننده داشت.
یک منطق روشن
اگر این مثال‌ها را از کاهش آمار بیننده، را در کنار پنهان کردن میزان بیننده کل تلویزیون قرار دهیم، به نظر می‌رسد رسانه ملی با کاهش آمار مخاطب روبه‌روست؛ چراکه در حالت رایج، اگر میزان بیننده رو به افزایش بود، لااقل برای پر کردن بیلان کاری هم که شده، آمارها بیشتر منتشر می‌شد تا موفقیت مدیران جدید به چشم بیاید. جالب آن که شنیده می‌شود در ماه‌های اخیر، دسترسی‌ها به نتایج نظرسنجی‌ها حتی در داخل سازمان صداوسیما نیز از گذشته کمتر شده و بعضی جزییات که پیش از این در اختیار برخی مدیران و برنامه‌سازان قرار می‌گرفت، حالا به دست آنان نمی‌رسد یا گاه به شکل شفاهی، به افراد دست‌اندرکار اعلام می‌شود. معنای این نشانه‌ها، کمابیش روشن است.
پایان شفافیت آمارها

در عین حال آنچه از این بحث و آمارهای منتشرشده از نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات رسانه ملی درباره برنامه‌های تلویزیون به دست می‌آید، شفافیت بسیار پایین آن‌هاست. شفافیت و نظم انتشار نتایج نظرسنجی‌ها در ماه‌های نخست مدیریت پیمان جبلی رییس جدید سازمان صداوسیما به تدریج کم شد. علاوه بر کاهش تعدد نظرسنجی‌های ماهانه منتشرشده، جزییات آن‌ها نیز کاهش یافت، تا جایی که در بسیاری ماه‌ها، نتایج هیچ نظرسنجی به صورت عمومی به انتشار نرسید و در بعضی موارد مثل نظرسنجی اخیر، تنها آمار یکی دو برنامه در اختیار عموم گذاشته شد. روشن نیست چرا طیف مدیران جدید رسانه ملی که از قضا با جریان عدالتخواهی قرابت‌های فکری دارند و در پی شفافیت برای بخش‌های مختلف حاکمیت‌اند، چرا از آغاز مدیریت در رسانه ملی، فیتیله شفافیت را پایین کشیده‌اند.
رییس نظرسنجی را قبول ندارد؟
جبلی، رییس صداوسیما البته در آذرماه 1401 به شکل تلویحی، توجیهی برای این اتفاق آورد که بر اساس آن، به نظر می‌رسد او اساسا این‌گونه نظرسنجی‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد: «مخاطبان صداوسیما با توجه به تنوع رسانه‌هایی که در دسترس دارند، الزاماً شاید رسانه ملی را در قاب آنتن برودکست دنبال نکنند، اما همان برنامه‌ها را در فضای مجازی دنبال می‌کنند. یکی از شیوه‌های به‌روزنشده که متأسفانه هنوز هم ادامه می‌دهیم، شیوه‌های نظرسنجی بر اساس مشاهده آنتن برودکست است. در صورتی که بسیاری از مخاطبان، برنامه‌ها را از طریق پلتفرم‌های فضای مجازی مشاهده می‌کنند و این افراد در حقیقت مخاطب رسانه ملی محسوب می‌شوند، منتها رسانه آن‌ها تغییر کرده است.» او البته در همان اظهارنظر ریزش مخاطب تلویزیون را به کلی زیر سؤال برد و گفت: «اینکه برخی می‌گویند صداوسیما دچار تنزل مخاطب شده، ادعایی است که باید اثبات شود». روشن نیست حال که رییس رسانه ملی نه این شیوه نظرسنجی را قبول دارد و نه تنزل مخاطب صداوسیما را می‌پذیرد، چطور سازمان صداوسیما هر از چند گاه، نتایج یک نظرسنجی را منتشر می‌کند؟

مرتبط ها