چه اتفاقی رخ داد که از یک جایی به بعد سریالسازی و فیلمسازی درباره عاشورا دیگر ادامه پیدا نکرد؟ چرا بعد از میرباقری استعداد درخشانی نداشتیم؟ این اتفاق حتی در سینما هم رخ داد، دلیل آن چیست؟
از اینکه اثری درخور و درشان امام حسین(ع) و روز عاشورا به تعداد انگشتان دست در سینمای ایران میرسد، به این معنا نیست که متن، فیلمنامه یا انگیزهای برای ساخت فیلم با این موضوعات وجود ندارد. من خودم شاهد هستم که فیلمنامه مناسب برای ساخت فیلم در این حوزه وجود دارد اما عزمی از جانب مدیران فرهنگی وجود ندارد که چنین اتفاقی رخ دهد. ما نباید این کم کاری را بر عهده فیلمسازان بگذاریم.
چه بسا که فیلمنامههای بسیاری در حوزه سینما، سریالسازی و مستند درباره عاشورا و امام حسین (ع) در کشوها خاک میخورند اما کسی آن نویسندگان را برای تولید اثر صدا نکرده است و چون این نویسندهها و کارگردانان برای دل خودشان این فیلمنامهها را نوشتند و از جایی سفارش نگرفتند، قطعا فیلمنامه، قویتر، با کیفیتتر ومعتبرتری است.
نکته ماجرا هم این است که این کارگردانان و نویسندگان نیز کسانی نیستند که پشت در اتاق مدیران بنشینند و منتظر کار باشند؛ بلکه مدیران باید دنبال پشت در اتاق چنین کارگردانان و فیلمنامه نویسانی بنشینند.
من هر بار که روز واقعه را میبینم بازهم دل از آن نمیکنم اما آیا کسی دنبال این کارگردان رفت تا کاری با این موضوع دوباره انجام دهد؟ آیا کسی سراغ مجید انتظامی با دیگر عوامل رفت؟ همه چیز ساده شده و ساده پسندی موج میزند و دو ماه مانده به عاشورا میگویند خب آیا میتوانیم فیلمی بسازیم؟ و من مطمئنم مدیری که اینگونه فکر میکند اعتقادی به عاشورا ندارد. دلیل اصلی ادامه نیافتن این ماجرا است نه کم کاری هنرمندان از مدیران فرهنگی بپرسیم تا کنون چند اثر نمایشی با این ماجرا سفارش دادند تا نویسندگان به این موضوع بپردازند.
من فکر میکنم اگر مدیران فارابی، حوزه هنری و تلویزیون و همه این ارگانها بگویند ما میخواهیم سال آینده دو فیلم سینمایی، یک سریال و یک مستند داشته باشیم از همین الان باید اقدام کنند و به ۱۰ نفر سفارش دهند که تا سال آینده چند سناریو به دستشان برسد چون نوشتن فیلمنامه خرج چندانی برایشان ندارد. متاسفانه مدیران توقع دارند که هنرمندان خودشان آن شیب جامجم را بالا بروند و دنبال کار بدوند ولی هیچوقت نشده مدیران دستکم نصف شیب جام جان را به سمت پایین بیایند.
البته هنرمندانی هم بودند که دنبال کار رفتند اما در نهایت اتفاقی جز توقیف برایشان رخ نداد، مثل رستاخیز.
«رستاخیز» در لجبازی افتاد، ایشان فتوا گرفتند که میتواند چهره حضرت را نشان دهد، اما ماجرا این است که زحمت چندساله احمدرضا درویش نادیده گرفته شد و کار حیف شد، اگر مدیریت فرهنگی ما مدیریت عاقل و اندیشمندی بود به آنها میگفتند یک نور بنداز و کار را بساز. میخواهم این را بگویم که متولدین فرهنگی ما در سیما فیلم از آنها رسیده شود که چه کاری برای عاشورا انجام دادند؟ مگر ما هر سال عاشورا نداریم یا ماه رمضان این اتفاق برای ماه رمضان هم رخ میدهد. دو ماه مانده میگویند فیلم درباره رمضان بسازید. فیلم واقعه را که میبینید همه چیزش آموزنده است و نویسنده به درست ترینش کل تصاویر را ترسیم کرده است.
پس شما معتقدید اگر این سالها سریالهای قوی با موضوع محرم نداریم بهدلیل ضعف مدیران فرهنگی است نه ضعف نویسندگان؟
بله کاملاً، اصلاً دیگر جرات نمیکنند امام علی و مختارنامه بسازند، شما از آنها بپرسید آیا واقعا چنین چیزی را در دستور کار دارند، مدیران میگویند ما میخواهیم پروژهای را بسازیم که در زمان خودمان به بهرهبرداری برسد، به همین دلیل به کارهای جیم و دال میپردازند چراکه میدانند سهلالوصول است و بازدهی سریعی دارد، مانند برنامههای نمایشی خیلی ساده.
نکتهای این است که الان ۱۰ سال برای ساختن فیلم حضرت موسی تلاش میکنند اما برای امام حسین(ع) نه، فکر میکنید چرا؟
من میخواهم به شما بگویم، برای مردم مسلمان شیعه موسی در اولویت است یا امام حسین؟ پس چرا راجع به پیامبر اسلام سریالی به این عظمت نمیسازیم اما راجع به پیامبر یهودیها سریالی به این عظمت میسازیم؟ آیا کسی نباید اندیشه کند که چرا پیامبر اسلام و امام حسین همچنان مظلوم واقع میشوند، وقتی به جریان نفوذ فکر میکنیم متوجه میشویم بعضی مواقع ما برای دیگران محتوا تولید میکنیم.
منبع: خبرآنلاین