فاطمه بریمانی ورندی، خبرنگار گروه سیاست:تابهحال به کارکرد اندیشکدههایی مانند خانه اندیشهورزان فکر کردهاید؟ با وجود تعدد زیاد معضلات و مشکلات اجتماع، اصلا اینکه چند اندیشمند حوزه علوم انسانی دور هم جمع شوند و گفتوگو کنند، چه خروجیای برای جامعه خواهد داشت؟ شاید بررسی تمام جلسات خانه اندیشهورزان مهم نباشد، اما چندی قبل میزگردی با حضور مسعود کوثری و محمدرضا جوادییگانه در این خانه برگزار شد و موضوع این جلسه آنقدر اهمیت دارد که بخواهیم به نظرات مطرحشده در آن بهطور مبسوط بپردازیم. این دو نفر از اساتید دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در رابطه با اینکه اساسا ادبیات و امر ادبی چه ارتباطی با اجتماع و کنش جمعی دارند، به گفتوگو پرداختند. از دیرباز، ما اهتمام ویژهای به ادبیات فارسی داشتیم، مثلا فردوسی و شاهنامهاش که اثری ادبی است و ما ذیل آن، هویت ایرانی خود را تعریف میکنیم، از قضا همین مساله هم برای بسیاری از کشورها که از این سنت ادبی بیبهره هستند، مایه رشک و حسرت بوده. مثلا فروغی داستانی از مواجههاش با آتاتورک نقل میکرد که آتاتورک به او گفته بود کاش ما هم شخصی مانند فردوسی در ادبیات خود داشتیم تا از طریق آثار او هویت ملیمان را بازسازی کنیم. حالا با این اصالتی که منابع ادبی ما دارند، آیا هنوز هم با پیچیدگی جهان مدرن و معضلات پیچیده اجتماعی موجود، میتوان از این منبع برای هویتسازی یا هدایت کنش جمعی بهره برد یا نه؟
ادبیاتی غنی برای هویتسازی
مسعود کوثری، استاد گروه ارتباطات دانشگاه تهران که اصولا با اصالتی که برای ایرانیت و مقوله فرهنگ قائل است، شناخته میشود. او میان امر ادبی و اجتماعی از نوعی پیوستگی سخن به میان آورده، دو زاویه دید متفاوت که برای تحلیل مسائل اجتماعی بهکار یکدیگر میآیند. با توجه به مسائل مورد توجه او، میتوان محوریت حرفهایش را در موارد زیر خلاصه کرد:...
متن کامل را اینجا بخوانید .