میلاد جلیل زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:شاید اتفاقاتی که امروز در فرانسه رخ داده و تقریبا تمام این کشور را در آشوب و آتش فرو برده برای خیلیها شوکآور باشد. این شوک عمدتا به دلیل شناختی است که از رهگذر رسانههای جریان اصلی راجعبه فرانسه و حال و احوال آن به دست آمده است. اما فرانسه واقعیتر یا آن فرانسه دیدهنشده را میشود به روایت از خود فرانسویهایی دید که جزء صاحبان جریان اصلی مدیا نیستند. یکی از بزرگترین صنایع پولساز فرانسه توریسم است و برای همین این کشور باید همیشه چهرهای بسیار زیبا، شیک و رمانتیک در تصور مردم سراسر جهان داشته باشد. حتی پولهایی به کمپانیهای هالیوودی پرداخته میشود تا صحنههای ماشینبازی و تعقیب و گریز در فیلمهای اکشن عامهپسند را به پاریس بیاورند و در آنجا فیلمبرداری کنند. بیرون از سینمای عامهپسند و در سینمای روشنفکری و جشنوارهای هم بودجههای رسمی دولت فرانسه چرخهای از فیلمسازی را ایجاد کرده که در پی صدور یا استیلای فرهنگ این کشور بر ملتهای موسوم به جهان سوم است. اما سینمای دیگری هم هست به نام سینمای بانلیو banlieue-film یا حومه که اولین جرقههای آن در ابتدای دهه ۶۰ میلادی زده شد، در دهه ۸۰ تا حدودی قوام پیدا کرد و در دهه ۹۰ میلادی نام خود را یافت و جدی شد. این سینما به نوعی حقیقتنگاری اجتماعی هم هست و با تصویر کلیشهشدهای که پاریس زیبا، شهر چراغها و شهر بوسه و گل و کافههای باصفا ارائهشده کاملا متفاوت است. در سینمای آمریکا مفهوم حومه یادآور خانههای بزرگ با چمنهای سبز و خیس جلوی در ورودی است؛ اما فیلمهای حومهای فرانسوی دلالت به سینمایی دارند گزنده و سیاه. این البته جزء جریان اصلی سینما نیست، هرچند گاهی پیش آمده که کارگردانهای بزرگی در این راه گام برداشتهاند. در ادامه پس از توضیح نسبتا موجزی راجعبه وضع امروزین سینمای فرانسه و نسبت آن با تمدنها و فرهنگهای دیگر، همچنین پس از اشاره به چیستی ژانر بانلیو یا همان ژانر حومه، به تعدادی از فیلمهای مهم این ژانر که در فرانسه تولید شدهاند اشاره میشود. با نگاه به این فیلمها میشود اوضاع امروز فرانسه را کاملا درک کرد و فهمید که چیز شوکآوری رخ نداده، بلکه هر آنچه میبینیم، نتیجه طبیعی یک وضع ادامهدار و قدیمی است.
فرانسه زادگاه سینما بود و پدیدآورنده بسیاری از نقشهای مهم اولیه در این هنر. از این جهت عجیب نیست اگر بدانیم حتی در دوران افول صنعت فیلمسازی این کشور هم همچنان میشود سینما را بهمثابه آینه چهلتکهای دید که خیلی از مسائل آن جامعه یا خیلی از نیات رهبران فرانسه را بازتاب میدهد...
متن کامل را اینجا بخوانید.