برخی از رخدادها به خودی خود، فاقد جنبه برانگیزانندگی هستند و بهسرعت نیز به دست فراموشی سپرده میشوند اما اگر همان رخداد در بستر یک شکاف اجتماعی ریشه دوانده در ساختار سیاسی یک کشور ظهور و بروز پیدا کند، میتواند به یک قیام و شورش جمعی غیرقابل کنترل تبدیل شود. سه هفته پیش در غرب فرانسه جوان 19 سالهای با شلیک پلیس راهنمایی کشته شد و آب از آب تکان نخورد اما دو هفته بعد پلیس در خشونتی آشکار نوجوانی را هدف قرار داد که مسلمان عربتبار و مهاجر بود. همین موضوع خشم گستردهای را بهویژه در میان جوانان جوامع کمدرآمد مهاجر برانگیخت؛ چراکه آنان باور داشتند این تیراندازی برگرفته از نژادپرستی ریشه دوانده در سازمانهای مجری قانون فرانسه است. سالهاست در فرانسه یک شکاف عمیق پیرامون مهاجران و بهویژه مهاجران مسلمان شکل گرفته و باعث شده است احزاب راست افراطی که پس از جنگ جهانی دوم تنفربرانگیز بودند، تبدیل به الهه نجاتبخش مردم فرانسه شوند. بهعنوان نمونه حزب راست افراطی «اجتماع ملی» (جبهه ملی سابق) مارین لوپن، با تکیه بر شعارهای ضدمسلمانان و مهاجرت توانست از یک گروه حاشیهای به یکی از اصلیترین احزاب فعال در سیاست تبدیل شود و دو بار نیز یک پای ثابت انتخابات ریاستجمهوری باشد. اگرچه رهبر این حزب پیروز انتخابات ریاستجمهوری نشد اما دیدگاههایش درباره «اسلام» و «مهاجرت» به اکثر جریانهای سیاسی فرانسه تحمیل شده و حتی مخالفانی همچون مکرون را ناچار به پذیرش برخی دیدگاههای خود کند. شاید ماشه سلاح آن افسر پلیس را نیز رشد همین گرایشهای ضد اسلام و مهاجران چکانده باشد؛ موضوعی که مادر این نوجوان نیز بدان اشاره کرده است. او که معتقد است پسرش به دلیل «چهره عربی» داشتن کشته شده است به رسانهها گفته: «افسر یک بچه کوچک عرب را دید و خواست جانش را بگیرد.»
با انتشار ویدئوی اقدام خشونتبار پلیس و اثبات دروغ بودن گزارش پلیس....
متن کامل را اینجا بخوانید.