سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه اندیشه:جهان ما آکنده از تصمیمهایی سیاسی است؛ سیاست به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زندگی نقش دارد اما جوامع به جهت سختیهایی که در زندگی روزمره دستوپنجه نرم کردن با آنها اجتنابناپذیر است، دوست دارند صرفا در بزنگاههایی که سیاست جذاب است، با آن رابطه برقرار کنند. یکی از مواردی که باعث جذابیت سیاست میشود، تخیل سیاسی است که انسانها و جوامع را به سمت آنچه خود دوست دارند سوق میدهد. میشود اینگونه تعبیرکرد که انسانها برای آنکه لحظهای سیاسی شوند، نیازمند تخیل سیاسی هستند که گهگاهی به اشتباه به وهم یا تخیلی غیر سیاسی هم سوق پیدا میکند. چندی است در کشور ما افرادی سعی دارند بحثهایی که سختی خاص خود را در عالم سیاست دارد به سمت نوعی تخیل سیاسی سوق دهند که خود مانع به وجود آمدن افقهای نو است. برای بررسی آسیبهای چنین نگرشی با امیر خراسانی، پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی به گفتوگو پرداختهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*سیاست عرصه تغییر است. یعنی عرصهای است که آدمها برای تغییر حیات جمعی خود به آن روی میآورند. در این عرصه قدرت تولید میشود و در خدمت تغییرات اجتماعی قرار میگیرد. در نتیجه سیاست همیشه امر جمعی است و همواره معطوف به تغییری جمعی است. تخیل سیاسی در لحظات زیادی کار میکند اما افقهای سیاسی در لحظات بسیار استثنایی باز میشود. یکی از معضلات دنیا این است که افق سیاسی جدید باز کند و براساس تخیلی جدید به امر سیاسی سامان بدهند.
*این موضوع جوابهای متفاوتی دارد. مساله مهم است و از وجوه مختلف قابل بررسی است. من باید چند وجه را برجسته کنم. ما در مورد لیبرالها چیزی در داخل ایران میگوییم ولی اینها به معنای متعارف کلمه لیبرال نیستند. آنها نئولیبرال به مفهوم لیبرتارینها و به معنای راست افراطی هستند. دعوای نئولیبرالها با تخیل چپها نبود.
*این را باید در قالب نقد ایدئولوژی ببینیم چون بخش زیادی از این کار کرد ایدئولوژی است. کارکرد ایدئولوژی این است که برای شما جهانی با یک سری قهرمان بسازد، مبدأ و غایتی بسازد و قصه جهان را به قصه دیو و دلبر تبدیل کند.
متن کامل گفتگو را اینجا بخوانید.