معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ:اگر به جزئیات آخرین منازعه فرهنگی این روزهای سینما و تلویزیون نگاه کنید، خطوطی را میبینید که شبیه جنجالهای خانه سینما در اواخر دهه 80 است. اگر خبر ندارید بدانید که صفکشیها از خیلی وقت پیش شکل گرفته و حولوحوش مساله تنظیمگری بر شبکه نمایش خانگی علم یا با مایی یا بر ما از هر دو سمت ماجرا بلند شده است. در ابتدای این منازعات اختلافها فقط در حد اعتراض به برخی ممیزیهای ساترا درمورد چند سریال بود اما کمی جلوتر که رفتیم دعواها سروشکل حیثیتی گرفت و در برخی از نقاط این معرکه میشد ردپای منازعات سیاسی را هم دید. حالا دیگر موضوع نظارت بر شبکه نمایش خانگی تبدیل به یک آتش زیر خاکستر شده که هر بار به بهانهای گر میگیرد. در فقره اخیر و پیرو خبری که منتشر شد و تعدادی از هنرمندان فریاد وامصیبتا سر دادند که شبکه نمایش خانگی به تلویزیون واگذار شد هم اتفاق تازهای نیفتاده بود. مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره سیاستها و ضوابط حوزه صوت و تصویر فراگیر، ذیل همان اقدامات و سیاستهای پیشینی در فرآیند قانونی شدن تنظیمگری شبکه نمایش خانگی تعریف میشود. فقط این بار چیزی که فرق کرده تغییر مسیری است که به نظر میرسد در فرآیند قانونی کردن ساترا بهعنوان نهاد قانونی صدور مجوز تولید و انتشار سریالهای نمایش خانگی میبینیم. تصمیمات و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی لازمالاجرا و در حکم قانون بوده اما سوال این است که اگر صداوسیما این محمل قانونی را قبول داشته چرا پیش از این مصوبهای را به مجلس فرستاده بود که پس از تصویب با ایراد بودجهای شورای نگهبان کنار گذاشته شود. ضمن اینکه فرآیندی که مدیران صداوسیما برای مقرراتگذاری در حوزه نظارت بر شبکه نمایش خانگی در پیش گرفتند بارها از جانب فعالان این عرصه مورد نقد قرار گرفته و شأن سیاستگذاری و راهبری کلان شورای عالی انقلاب فرهنگی را در حد تصویب یک تفاهمنامه میان دو دستگاه پایین آورده و از آن با تعبیر دور زدن مجلس بهعنوان نهاد قانونگذار یاد شده است.
اگر اتفاقات دو سال اخیر و مجموعه اقداماتی که مدیران صداوسیما در قضیه نظارت بر شبکه نمایش خانگی انجام دادند را مرور کنید متوجه اقدامات نسنجیدهای از این دست خواهید شد. مجموعه کارهایی که مدیران ساترا در مواجهه با سریال سقوط انجام دادند یا ...
متن کامل را اینجا بخوانید.