ایده مسابقههای استعدادیابی، ایده جدیدی نیست و سالهای زیادی است که در تمام جهان بارها و بارها اجرا شده است. برخی از برندهای این قبیل مسابقات حتی با ایجاد انحصار، توانستهاند امتیاز تولید ایده خودشان را به سایر کشورها و تلویزیونها بفروشند؛ در ایران هم تا پیش از «عصر جدید» هیچ برنامهساز دیگری به این شکل از اجرای مسابقه استعدادیابی نزدیک نشده بود. موفقیت علیخانی در طراحی و اجرای این برنامه اما ناگهان تب تولید این قبیل برنامهها را تند کرد و کوچ مشکوک او از تلویزیون باعث شد این تب تند رونق بیشتری هم بگیرد. سوال همچنان این است که چرا تلویزیون با وجود بحران مخاطب و مشکلات مالی فراوانی که دارد به جای یک برنامه اثر گذار و جدی باید برای چندین برنامه مشابه بودجههای کلان صرف کند آن هم به شکلی که در نهایت هیچکدامشان نتوانند مخاطب جدی برای خود دست و پا کنند؟!
عصر جدید یکی از پرمخاطبترین برنامههای چند سال اخیر تلویزیون بود که در سه فصل منتشر شد. مطابق آماری که مرکز تحقیقات صدا و سیما منتشر کرده، ۸۲ درصد از مردم این برنامه را تماشا میکردند و رضایت قریب به ۹۰ درصدی از آن داشتند.
بعد از ۳ فصلِ در اوج اما ناگهان چراغ عصر جدید خاموش شد. احسان علیخانی بدون هیچ توضیحی درباره چرایی این تعطیلی؛ با جوکر به شبکه نمایش خانگی کوچ کرد و بعد از آن هم برای دومین بار به عنوان تهیه کننده در جشنواره فیلم فجر دیده شد.
هر چند تلویزیون تلاش کرد خودش را هر گونه تقصیر مرتبط با اتمام عصر جدید مبرا کند اما در عمل؛ بلافاصله بعد از حضور علیخانی در نمایش خانگی جانشینهای جدید به جای برنامه پرمخاطب او را روی صحنه بردند.
زاد و ولد قارچگونه برنامههای استعدادیابی با کپیبرداری از برنامه علیخانی؛ امروز که حتی هنوز یک سال هم از پخش آخرین قسمتهای آن نگذشته کار را به جایی رسانده که همین حالا ۵ برنامه استعدادیابی مختلف روی آنتن شبکههای مختلف سیما است.
«قهرمان» پر حاشیهترین استعدایابی تلویزیون بعد از عصر جدید است که با حضور چهرههای آشنای برنامه علیخانی مهمان شبکه سوم سیما شده اما با وجود حضور پر سر و صدای یوسف تیموری و ایده شلوغی که دارد نتوانسته به اثرگذاری عمومی که عصر جدید داشت حتی نزدیک بشود.
«همه فن حریف» یکی از استعدادیابیهای ورزشی تلویزیون با تمرکز روی رشته کُشتیگیری است که از شبکه ورزش پخش میشود؛ اما حتی در روزهایی که با پخش سریال نمایش خانگی «یاغی» توجه و اقبال عمومی به رشته کُشتی زیاد شده بود هم نتوانست در میان مخاطبان تلویزیون جریانساز باشد.
«ستاره ساز» هم یکی دیگر از استعدادیابیهای تلویزیون است که کار خود را بلافاصله بعد از موفقیت اولیه عصر جدید و در تب تند تولید برنامههای استعدادیابی شروع کرد. این برنامه معطوف به کشف استعدادهای فوتبالی است و نسبت به سایر کپیهای عصر جدید عملکرد موفقتری داشته که بیشتر از هر چیز علت آن را میتوان در علاقه عمومی به این ورزش و فرصتی که برای نمایش استعدادهای نوجوانان به مربیهای فوتبال ایجاد کرده جستجو کرد.
حتی کمدین بودن هم تبدیل به یکی از حوزههای مورد علاقه تلویزیون شده تا تصمیم بگیرد «بگو بخند» را به عنوان یک برنامه استعدادیابی اختصاصی در شبکه نسیم تولید کند. این مسابقه با اجرای عبدالله روا و حضور بیژن بنفشه خواه، هومن برق نورد، شهرام شکیبا و نعیمه نظام دوست یکی از پرچهرهترین برنامههای حال حاضر صدا و سیما است و تا اینجا در جذب مخاطب و جریانسازی لااقل در میان مخاطبان عمومی تلویزیون هم ناتوان بوده است.
«همآهنگ» یک استعدادیابی مرتبط با حوزه موسیقی است اما تمرکز خود را صرفا روی اجرای گروهی و سرود گذاشته و در حال پخش از شبکه نسیم است. فصل جدید این برنامه به لحاظ اعتبار عمومی داورانش بیش از هر برنامه استعدادیابی دیگری به عصر جدید شبیه است. دو بازیگر زن و مرد، یک شاعر، یک خواننده و یک آهنگساز که تقریبا همگی از چهرههای حرفهای این رشته هستند نقطه قوت است اما تک بعدی بودن این استعدادیابی و اجرایی که قوت کافی ندارد تبدیل به عواملی شده که این برنامه پرهزینه را هم از جریانسازی محروم کرده است.