رضا کردلو، خبرنگار:در خبرها دیدم که تنی چند از مسئولان تفاهمنامهای امضا کردهاند با عنوان «غنیسازی اوقات فراغت دانشآموزان». بیشتر که مطالعه کردم متوجه شدم هدف این تفاهمنامه تاکید بر حوزه مهارت و اشتغال است که در جای خود اتفاق خوبی است. آنچه اما در عنوان، قابلتامل است، وجوه دیگری از فراغت دانشآموزان است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد و بهانه نگارش این یادداشت است.
یک «اختلال فرهنگی» موجب شده در بخشی از نسل جدید- که بخش قابلتوجهی است- تعصب به میهن، وطن، ملیت و زبان به وضعیت اسفناکی برسد.
شناخت نوجوان و جوان امروز نسبت به داشتهها، ظرفیتها و فرصتهای فرهنگی ایران، تاریخ و هویت ملی بسیار ناچیز است.
حوادث پاییز گذشته، باید نقطه قابلتاملی برای طرح این مساله باشد که نظام آموزشی چگونه میتواند هویت ملی و میهنی را تقویت کند. ماجرای تلخ مواجهه بخشی از مردم با تیم ملی فوتبال ایران، در جامجهانی فوتبال، هرچند کم و معدود، عبرتآموز است که بیتردید نسبت مستقیمی با تعصب ملی و میهنی دارد. شناخت از تاریخ و هویت در بزنگاههایی اینچنین به کار میآید.
ایدهای که از مدتی قبل با بخشی از مسئولان فرهنگی در میان گذاشته و میگذارم و اینجا بهشکل عمومیتری طرح میکنم، «اردوی ایران» است.
در کنار سفرهای زیارتی که جمعیت قابلتوجهی از مردم مخاطب آن هستند، برای بخشی از جامعه پایتختنشین- و حتی جمعیت شهرهای دیگر که الگوی سفر خود را مرکزگرایانه انتخاب میکنند- شمال و سواحل دریای خزر از انتخابهای اصلی است.
آدمهای زیادی از قشر مرفه را دیدهام که علیرغم تمکن مالی جز شمال، کیش و قشم، آنچنان در ایران سفر نکردهاند.
در خانوادههایی با مشخصات بالا، نوجوانان و جوانان چگونه نسبت به نمادها و پدیدههای هویتزایی که در جایجای این کشور وجود دارد، شناخت پیدا خواهند کرد؟
متن کامل را اینجا بخوانید.